برای خانوادههایی که هنوز به سنتهای قدیمی پایبندند استقبال از بهار با خانهتکانی و دستبهکار شدن برای سبز کردن سبزه آغاز میشود؛ اما نقطه اوج همه این مقدمات در لحظه سالتحویل قرار دارد. افرادی که سال جدید ایرانی را در هرکجای جهان جشن میگیرند، در یکلحظه و در یکزمان مشترک از سال گذشته به سال آینده قدم میگذارند.
به همین دلیل هم هست که نو شدن سال به تجربهای همزمان و مشترک و میراثی فارغ از مکان زیستن انسان تبدیل میشود. بر اساس تقویم قمری سال جدید با آغاز ماه قمری جدید یا بهعبارتدیگر هنگام غروب آفتاب تحویل میشود. درنتیجه حلول سال قمری نیز وابسته به مکان شخص است. سال چینی نیز که بر مبنای تقویم قمری ـ شمسی است به همین شیوه تغییر میکند و همه اینها باعث میشود تا تقویم پارسی یکی از معدود تقویمهای زنده جهان باشد که آغاز سال جدید را بهگونهای جهانی جشن میگیرد؛ اما در پشت پرده این تحویل مبارک چه داستانی وجود دارد؟
تحویل سال نو
علت یکسان بودن لحظه تحویل سال ایرانی در همه جهان به این نکته ساده برمیگردد که ایرانیها برای آغاز سال نو، مبنایی انتخاب کردهاند که رویدادی نجومی است؛ رویدادی که بهطور کامل برای سیاره ما تعریف میشود. به نظر میرسد که خورشید هرسال یکبار زمین را در مدار مشخصی دور میزند. این مدار مشخص، دایرهالبروج نام دارد. در طول یک سال، خورشید اندکاندک این مسیر دایرهای را در آسمان زمین (از دید ناظری که روی زمین ایستاده است) طی میکند. ویژگی این دایره فرضی در آسمان این است که با خط استوای سماوی (دایرهای بهموازات استوای زمین که در آسمان کشیده شده است و آسمان را به دونیمکره شمالی و جنوبی سماوی تقسیم میکند) منطبق نیست.
زمین هر شبانهروز یکبار به دور خودش در حال گردش است و این گردش حول محوری انجام میشود که نقاط قطب شمال و جنوب جغرافیایی زمین را به هم وصل میکند. اگر زمین را در مدارش به دور خورشید تصور کنید خواهید دید که این محور چرخش زمین به دور خود بر صفحه مداری چرخش زمین به دور خورشید عمود نیست و با آن زاویهای 5/23 درجهای میسازد. همین زاویه است که باعث میشود زمین شاهد ظهور پدیده فصلهای مختلف باشد. اگر این محور چنین انحنایی نداشت و مثلا عمود بر صفحه مدار بود آنگاه زمین در تمام مدت سال فقط یکفصل را تجربه میکرد. همین انحنای مدار باعث میشود تا برای ناظری که روی زمین قرار دارد، خورشید در طول یک سال زمین را در مسیر دایرهالبروج دور بزند و این مسیر (دایرهالبروج) بر استوای سماوی منطبق نباشد و با آن زاویهای 5/23 درجهای بسازد. از دید این ناظر، خورشید در بخشی از مسیر خود روی دایرهالبروج در زیر استوای سماوی و در بخش دیگری از مسیر در بالای این استوا قرار دارد و البته برای اینکه این گذر را بهصورت کامل انجام دهد ناچار دو بار این استوا را قطع میکند.
زاویهای که دایرهالبروج و صفحه استوای سماوی میسازند در عمل باعث میشود تا چهار نقطه مشخص در آن شکل بگیرند. نقاطی که در آن، این دو دایره همدیگر را قطع میکنند و زمانی که خورشید روی آن قرار میگیرد در عمل هم روی دایرهالبروج و هم روی استوای سماوی است و دو نقطهای که دایرهالبروج بیشترین فاصله را با استوای سماوی میگیرد.
اینها نقاطی طبیعی در سیستم مداری زمین به شمار میروند که از دوران باستان برای انسانی که به حرکت اجرام سماوی نگاه و در آن تعقل میکرده است مهم بودهاند. یافتههای باستانشناسی از سازههای پیشازتاریخی همچون بنای استون هنج در انگلستان نشان از آن دارد که گروههایی از مردم با کمک این بنا زمانی را که خورشید به چنین نقاطی میرسید، تعیین و در آن هنگام آیینهایی را برگزار میکردند.
این چهار نقطه در اصطلاح به دو انقلاب و دو اعتدال معروفاند. زمانی که خورشید به انقلاب تابستانی میرسد (اولین روز تابستان) ناظری که در نیمکره شمالی حضور دارد طولانیترین روز و کوتاهترین شب را سپری میکند (طبیعی است داستان برای ناظر نیمکره جنوبی معکوس میشود). ازآنپس طول روزها کاسته شده تا زمانی که خورشید در ابتدای پاییز به یکی از دونقطه تقاطع استوای سماوی و دایرهالبروج میرسد. در این هنگام طول روز و شب برابر میشود. پسازآن خورشید روی دایرهالبروج به سمت پایین استوای سماوی میرود و با کاهش ارتفاع خورشید در آسمان، از طول روزها کاسته و بر طول شبها افزوده میشود. این روند تا شب یلدا (که جشنی ایرانی برای گرامیداشت انقلاب زمستانی است) ادامه پیدا میکند. در این موقع خورشید به نقطه انقلاب زمستانی رسیده و مردم نیمکره شمالی، طولانیترین شب و کوتاهترین روز سال را تجربه میکنند. با گذر از این نقطه از طول شب کاسته و بر طول روزها افزوده میشود تا بار دیگر خورشید در مسیرش روی دایرهالبروج به نقطه تقاطع استوای سماوی برسد؛ جایی که به اعتدال بهاری معروف است و بار دیگر طول روز و شب باهم برابر میشود و ازآنپس طول روزها به طول شبها فزونی میگیرد.
ایرانیان برای آغاز سال نو، رسیدن خورشید به نقطه اعتدال بهاری را انتخاب کردهاند و ازآنجاکه خورشید بهطور همزمان برای کل زمین (از دیدی زمینمرکزی) به نقطه اعتدال بهاری میرسد همه مردم بهطور همزمان چنین تحویلی را جشن میگیرند.
بهعبارتدیگر زمانی که کنار سفره هفتسین نشستهاید و عقربههای ساعت تحویل سال نو را اعلام میکند و سال نو را به اعضای خانواده، دوستان و مردم دیگر تبریک میگویید، اتفاق مهمی در طبیعت در حال رخ دادن است. درست در همان لحظه خورشید به نقطه اعتدال بهاری رسیده است. فصل بهار از همان لحظه آغاز میشود و این آغاز زندگی دوباره طبیعت، سبز شدن جوانهها و جایگزین شدن سبزی بهار با خمودگی زمستان است. از همان لحظه به بعد به طول روزها افزوده و از طول شب کاسته میشود و جهان به سمت اعتدال و تازگی پیش میرود.
انتخاب این مبدأ برای آغاز سال علاوه بر نشان دادن ماهیت تفکر ایرانی، نشانهای روشن بر توانایی محاسباتی و دانش نجومی گذشتگان ماست؛ دانشی که به آنها اجازه میداده است این زمان را بهطور دقیق محاسبه کنند و بر این اساس نقطه آغاز دقیقترین تقویم مورداستفاده مردم جهان در دوران ما را بهطور دقیق تعیین کنند.
پوریا ناظمی / روزنامه نگار علم
No tags for this post.