آنچه مدل هیبریدی تنش را از سایر مدلها مجزا میکند، شیوهای است که از آن طریق این مدل خطوط بین جنگ و صلح را مبهم میکند.
استفاده از مدلهای هیبریدی مرزهای بین کشمکشهای ملی، منطقهای یا حتی جهانی را مبهم میکند و در این میان تحریمهای اقتصادی که نوعی رویکرد هیبریدی هستند، نیز مرزهای بین رقابت اقتصادی، جنایت و رقابت ژئوسیاسی را مبهم میکنند.
مرزهای کمرنگ شده مزیتی برای آنهایی است که آماده استفاده از زور برای رسیدن به یک هدف سیاسی هستند اما آمادگی برخوردکردن با پیامدهای ناشی از سرکشی هستهای یا سنتی در مقیاس عظیم را ندارند. در این مفهوم، رویکردهای هیبریدی و دوگانه انتخابی منطقی برای یک اقتصاد جهانیشده هستند.
در نگاه اول، هیچ یک از عناصر جنگ هیبریدی جدید نیستند و در طول تاریخ، کمپینهای نظامی سنتی توسط تاکتیکهای هیبریدی از اطلاعات غلط گرفته تا اجبار اقتصادی تقویت شدهاند. اما در زمان حال، بسیاری از فرصتهای جدید برای اشاعه جنگ هیبریدی با هدف مبهمکردن مرزها توسط انفجار ادامهدار نوآوری فناورانه ایجاد میشوند.
سرعت تشدیدشونده تغییرات فناورانه، زندگی مدرن را برای همه انسانها خطرناکتر میکنند.
بسط یافتن میدان جنگ
در واقع شاید انسانها علاقهمند به جنگ هیبریدی نباشند اما جنگ هیبریدی به آنها علاقهمند است. این امر زمانی واضحتر میشود که میدان جنگ هیبریدی به حوزههایی مانند اینترنت و مسافرتهای جتهای تجاری بسط مییابد؛ یعنی حوزههایی که مردم بخشی از کار و اوقات فراغتشان را در آنها سپری میکنند.
سرعت تشدیدشونده تغییرات فناورانه، زندگی مدرن را برای همه انسانها خطرناکتر میکنند.
همچنین، همزمان با فضای سایبری، مرزهای جنگهای هیبریدی آینده احتمالا به طور روز افزونی شامل فضا و بستر دریا خواهد بود یعنی جاهاییهایی که ماهوارهها، کابلهای فیبر نوری و خطوط لولههای انرژی در مقابل حملات هیبریدی آسیبپذیر هستند.
در حال حاضر، امکان مهارکردن فعالیت امنیتی توسط نهادهای دولتی کشورها مانند سرویسهای اطلاعاتی و نظامی در حال کاهش است زیرا در حوزه سرمایهگذاری، انرژی، حمل و نقل و شبکههای ارتباطاتی، بخش اعظمی از زیرساخت اصلی اقتصادهای مدرن توسط بخش خصوصی کنترل میشوند.
افزون بر این، بیش از نیمی از ماهوارههایی که حول زمین گردش میکنند، تجاری هستند و در این میان شرکتهای خصوصی در خط مقدم فناوریهای تولید و بازاریابی قرار دارند. این فناوریها برای استفاده غیرنظامی در نظر گرفته شدهاند اما دارای کاربردهایی در جنگ هیبریدی هستند که از آن میان میتوان به پهپادهای غیرنظامی اشاره کرد که ماهیانه 200 هزار مورد از آنها در سراسر دنیا به فروش میرسند.
جنگ هیبریدی همچنین مرزهای بین بخش خصوصی و دولتی را کمرنگ کرده است. باید گفت چهارمین انقلاب صنعتی به افراد بیشتری توانایی انجام کارهای مشکلآفرین از تولید سلاح به طور محلی گرفته تا استفاده از دستورالعملهای آنلاین برای فعالسازی از راه دور موشکهای بالستیک را میدهد.
بخش مهمی از زیرساخت شبکهبندی در دورانی طراحی شده (دهه صلحآمیز پس از جنگ سرد) که نگرانی کمتری در مورد امنیت وجود داشت. اما در حال حاضر، پیشرفتهای فناورانه و اتصالپذیری بالا، آسیبپذیریهای بیشتر و همچنین فرصتهای زیادی را برای ایجاد اختلال ایجاد کرده به طوری که شناسایی حملات در فضای سایبری و دفاع در مقابل آنها کار دشواری است.
شکلدهی دوباره مرزهای بین جنگ و صلح
با رشد اطلاعات، آگاهی موقعیتی و هشدارهای زودهنگام، نیاز به یافتن روشهای جدیدی برای افزایش اعتماد میان نهادهای موجوددر سطوح ملی و بینالمللی لازم است زیرا ترکیبی از منابع و تخصص این نهادها برای ایمننگه داشتن مردم و کارکردهای اقتصادی اساسی است.
آنچه مشخص است این است که دولتها به تنهایی نمیتوانند سطوح در حال رشد تهدیدات هیبریدی را مدیریت کنند و همکاری بین دولتها و نهادهای خصوصی در این زمینه لازم است.
در این میان فضای سایبری یا اینترنت اشیا نیازمند قوانین شفافی در زمینه امنیت بین المللی هستند و این قوانین در واقع با پیمانها و کنوانسیونهای کنونی که برای کنترل استفاده از تسلیحات سنتی در مرزهای فیزیکی جنگ وضع شدهاند، متناظر هستند.
ناکامی در واکنش نشان دادن به مرزهای بین جنگ و صلح، منجر به ظهور نظام کنونی و از مد افتادن تدریجی قواعد جنگ خواهد شد. با افزایش جنگ هیبریدی در زمان حال، یا باید مرزهای بین صلح و جنگ را دوباره تعریف کرد یا باید با آینده مملو از جنگ هیبریدی روبرو شد که هیچ صلح واقعی در آن وجود نخواهد داشت.
ترجمه: شه تاو ناصری
No tags for this post.