در حال حاضر این نگاه در دنیا تغییر کرده و عرصه های خدمت مددکاری اجتماعی گسترش پیدا کرده به گونه ای که هرجا که انسان وجود دارد به حضور مددکاران اجتماعی نیاز است.
دكتر محمد زاهدی اصل در سال 1324 در روستای نیار اردبیل متولد شد. مقطع كارشناسی و كارشناسی ارشد را به ترتیب در رشته مددكاری اجتماعی و مدیریت امور فرهنگی در تهران گذراند و دكترای مدیریت اجتماعی را در سال 1367 در تركیه اخذ كرد. وی که تنها استاد تمام مددکاری اجتماعی در کشور است اسلوب، دانش و تكنیك این حرفه را در كلاسهای درس آموزشگاه خدمات اجتماعی آموخته و پس از آن سالهای طولانی تلاش و تحقیق و تدریس و تالیف را پشت سر گذاشته است. در حال حاضر وی در دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه شاهد و امام حسین (ع) به تدریس خدمات اجتماعی، مددكاری جامعهای و … در مقاطع مختلف میپردازد. وی که بنیانگذار انجمن مددکاری اجتماعی در ایران است، در حال حاضر عضو هیئت علمی و استاد پایه ۲۶ دانشگاه علامه طباطبایی است.
چه عاملی باعث شد که رشته مددکاری اجتماعی را انتخاب کنید؟
در سال 1344 که برای اولین بار در کنکور شرکت کردم در رشته پزشکی دانشگاه ملی آن زمان که همان دانشگاه شهیدبهشتی کنونی است پذیرفته شدم اما به دلیل مشکلاتی نتوانستم به تحصیل بپردازم بنابراین، به خدمت مقدس سربازی رفتم. سپس در سال 1346 مجددا در کنکور شرکت کردم که هم در رشته شیمی دانشگاه مشهد و هم در رشته مددکاری اجتماعی تهران که آن زمان نامش آموزشگاه عالی مددکاری و خدمات اجتماعی بود پذیرفته شدم که به دلیل علاقه ای که داشتم تصمیم گرفتم در رشته مددکاری اجتماعی تحصیل کنم. البته قصد داشتم مجددا در کنکور شرکت کرده و در رشته پزشکی پذیرفته شوم اما خوشحالم که دیگر هیچ وقت در کنکور شرکت نکردم.
اگر به گذشته بازگردید بازهم این مسیر را طی می کنید؟
اگر به گذشته برگردم با توجه به نگاهی که به این رشته و این حرفه مقدس انسانی دارم قطعا با اطمینان بیشتری این رشته را انتخاب می کردم.
جایگاه این رشته را در حال حاضر در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
در حال حاضر دانشگاه های دیگری به جز دانشگاه علامه طباطبایی نیز این رشته را راه اندازی کرده اند، به ویژه دانشگاه های علمی-کاربردی که متاسفانه ماهیت علمی بسیاری از رشته ها را ضایع کرده است. فلسفه وجود علمی-کاربردی ها این بود که برای تقویت کارکنان سازمان ها آن هم فقط در مقطع کاردانی آموزش هایی داشته باشند که امروزه می بینیم این مراکز عمومی شده و مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را هم راه اندازی کرده اند.
حال من به رشته های دیگر کاری ندارم اما راه اندازی این مراکز به رشته مددکاری اجتماعی واقعا آسیب زد. چراکه تربیت کیلویی مددکارانی که حداقل توانمندی های مورد انتظار را ندارند لطمه شدیدی به این علم و رشته زده است. البته دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان متولی حرف خودش را می زند. انجمن مددکاری اجتماعی ایران هم در حال حاضر به دلیل حضور نیروهای جوانی که دغدغه های دیگری دارند سکوت اختیار کرده و این موضوع عاملی برای رشد بی رویه آموزشگاه های بی اساس شده است.
آینده این رشته را چگونه ارزیابی می کنید؟
با تلاشی که صورت دادیم چهار سال است که مقطع دکترای این رشته را در دانشگاه علامه راه اندازی کردیم علاوه براین، رشته مدیریت خدمات اجتماعی در مقطع کارشناسی ارشد را هم راه اندازی کردیم و حدود یک ماه پیش برنامه بازنگری شده مقطع کارشناسی را نیز مطابق چهار اصل شورای راهبردی علوم انسانی بازنگری کردیم که در شورای دانشگاه مصوب و به وزارت علوم ارسال شد که در صورت تایید جایگزین برنامه قبلی خواهد شد.
زمانی تلقی همگان این بود که مددکاری اجتماعی شغلی است که تنها با آسیب دیدگان، بیچارگان، معلولان و… سرو کار دارد؛ درست است که اولویت را به این افراد می دهیم اما در حال حاضر این نگاه در دنیا تغییر کرده و عرصه های خدمت مددکاری اجتماعی گسترش پیدا کرده است
از سوی دیگر در رابطه با این رشته باید گفت مددکاری اجتماعی رشته ای خاص است که نیازمند ایثار و نیازمند انسان های عاشق است. از این رو از سال گذشته سازمان سنجش را متقاعد کردیم که صرف گزینش علمی نمی توان دانشجویان این رشته را انتخاب کرد بلکه در کنار آن گزینش حرفه ای هم لازم است. از این رو موفق شدیم از سال گذشته در مقطع کارشناسی ارشد مصاحبه را هم برای گزینش در این رشته بگنجانیم و امیدوارم که در مقطع کارشناسی هم موفق به انجام این کار شویم. چراکه به هرحال ممکن است افرادی برای تحصیل در این رشته دانشگاهی نمره علمی بگیرند اما پتانسیل و استعداد کار در این حوزه را نداشته باشند. این در حالیست که بسیار اهمیت دارد کسی که در این رشته تحصیل و سپس فعالیت می کند توانمند بوده و مجموعه شرایط مورد نظر را برای فعالیت کردن در این عرصه وسیع داشته باشد.
زمانی تلقی همگان این بود که مددکاری اجتماعی شغلی است که تنها با آسیب دیدگان، بیچارگان، معلولان و… سرو کار دارد؛ درست است که اولویت را به این افراد می دهیم اما در حال حاضر این نگاه در دنیا تغییر کرده و عرصه های خدمت مددکاری اجتماعی گسترش پیدا کرده به گونه ای که هرجا که انسان وجود دارد به حضور مددکاران اجتماعی نیاز است. به عنوان مثال در بحث توسعه روستایی، شهری، سازمانی، صنعتی و بسیاری حوزه های دیگر به حضور مددکاران اجتماعی نیاز است.
ارزیابی شما از رشته مددکاری اجتماعی در کشورهای پیشرفته جهان چیست و اگر بخواهید وضعیت این رشته را در جهان با کشور خودمان مقایسه کنید چه نظری دارید؟
در مقایسه وضعیت رشته مددکاری اجتماعی با کشورهای پیشرفته باید بگویم اولین مدرسه مددکاری در ایران 57 سال پیش و در آمستردام هلند حدود 117 سال پیش راه اندازی شد. بنابراین همین بس که بگوییم در حوزه قدمت این رشته 60 سال از دنیا عقب هستیم. البته نباید نادیده گرفت که در این سالها تلاش زیادی در این حوزه صورت گرفته است اما به هرحال نمی توان انکار کرد که این فاصله وجود دارد. این فاصله در بعد علمی بیشتر مشهود است به این معنا که مددکاری اجتماعی دربسیاری از کشورهای غربی بسیار تخصصی شده و مانند رشته های پزشکی به سمت و سویی رفته که هر تخصص تحصیلات خاص خودش را می طلبد. به عنوان مثال در مقطع دکترای رشته مددکاری گرایش های سالمندان، متکدیان، زنان سرپرست خانوار و… هرکدام رشته تخصصی خودش را دارد. بنابراین با دنیا فاصله داریم و باید با تفاهم و همدلی و همگرایی بتوانیم این فاصله را هرچه سریعتر کاهش دهیم.
No tags for this post.