آشنایی و مهارت وی در طراحی و کاریکاتور که به مدد سالها تجربهاندوزی در زمینه ساخت انیمیشن و البته کار در فضای مطبوعات به دست آمده، در کنار همین تحصیلات مرتبط آکادمیک، باعث شده با انیمیشن قابل قبول و تحسین برانگیزی روبهرو شویم که در مجالی مینیمال با طنزی موجز شکل گرفتهاند. با این هنرمند خلاق به گفتگو نشستیم.
گویا انیمیشن امروزه، رشتهای دانشگاهی شده است. اما مبانیای که به کار نوشتن و ساخت انیمیشن بیاید، در دانشگاه های ما تدریس میشود؟
حقیقتش این است که من از طرح و سرفصل درسهای این رشته اطلاع ندارم اما قطعا استادانی که ما میشناسیم و آنجا درس میدهند، استادان ارزشمندی هستند که دانشجویان خوبی تربیت خواهند کرد اما معتقدم در زمینه قصه و فیلمنامهنویسی باید بیشتر کار شود. چون الان این موضوع؛ یعنی فقر قصه و فیلمنامه، خلأ بزرگی در انیمیشن و حتا سینماست. انگار نمیتوانیم برای جذب مخاطب، خوب قصه بگوییم. به نظرم در این بخش باید در دانشگاهها بیشتر کار شود تا بتوانیم از خروجیاش در پروژهها استفاده کنیم.
این قصه خوب از نظر شما چه تعریفی دارد؟
قصه خوب، قصهایست که بتواند مخاطب را پای کار بنشاند و او را تا انتهای کار بکشاند و در نهایت وقتی اثر تمام میشود، مخاطب راضی باشد. این کار به عهده قصه خوب است نه تمهیدات فرعی؛ مثلا ما در سینما کمتر در طول سال میبینیم که یک فیلم ایرانی یک قصه خوب داشته باشد و بتواند آن را اجرا کند. فیلمسازهای ما معمولا از تمهیدات جنبی برای ایجاد جذابیت بهره میبرند؛ مثلا سعی میکنند فیلمهای روشنفکرانه و جشنواره پسند بسازند. فیلمهایی که خیلی قصه محور نیست و پر است از نماهای کشدار با قابهای زیبا و فریبنده و مبتنی بر حسهایی که بازیگران منتقل میکنند. در چنین وضعیتی، قصه کمرنگ میشود. در حالی که به اعتقاد من برای یک کار تصویری، قصه عامل بسیار مهمی است و مخاطب آمده تا برای سرگرم شدن، یک کار را ببیند و ما نباید این حق را از مخاطبمان سلب کنیم. باید بتوانیم برایش قصه تعریف کنیم و سرگرمش کنیم و لابلای این قضیه اگر هم میخواهیم حرف دیگری را زیر پوستی و غیر مستقیم بزنیم، همان را هم در لایههای پایینتر در قصه جا بدهیم. نه اینکه بیاییم کار بسیار شعاری و رویی بسازیم و حق لذت بردن مخاطب را فراموش کنیم و به آن بی اعتنا باشیم.
قصه خوب، قصهایست که بتواند مخاطب را پای کار بنشاند و او را تا انتهای کار بکشاند و در نهایت وقتی اثر تمام میشود، مخاطب راضی باشد.
ما در پیشنه کلاسیک ادبیاتمان بزرگانی نظیر مولانا ،سعدی و نظامی را داریم که داستان پردازی کردهاند و داستانهایشان پیام و روایت و تعلیق و کشمکش هم داشته است. چقدر از این متون ادبی و کلاسیک فارسی استفاده میکنید؟
من نمیتوانم ادعا کنم که زیاد خواندهام. در شروع کار به حافظهام رجوع کردم و متونی را که در مقاطع مختلف تحصیلی خوانده بودم، موتور محرک من در ادبیات و جنس روایت این کار بودند. اما با شروع کار سعی کردم جدیتر بخوانم و بیشتر هم به سعدی رجوع کردم که استاد ساده نویسی است که گاهی در کمترین مجال، یک قصه زیبا میگوید و حرفش را میزند.سعی کردم از سعدی یاد بگیرم اما واقعا به این معنی نیست که خیلی تحقیق و پژوهش کرده باشم ولی لازم است که بیشتر بخوانم و بیشتر بیاموزم تا بتوانم حرف نو بزنم و مخاطب را غافلگیر نگاه
در مجموعه انیمیشنهای دیرین دیرین، شخصیتها ادبیات خاص خودشان را دارند. زبانشان، تلفیقی از زبان امروز و دیروز است و تصرفهایشان در ساخت نحوی زبان، به شیوه خاصی است. تعمد خاصی برای رسیدن به این گفتار وجود داشته است؟
تا حدی. نمیتوانم ادعا کنم خیلی زیاد. اما من برای این کار حتی کتابهایی در حوزه زبانشناسی هم خواندم که ببینم زبانها از کجا به وجود آمدند. درباره آسیبهایی که زبان در معرض آنهاست، مطالعه کردم. درباره این که فعلها دارند از بین میروند و بیجهت ترکیبی میشوند، کتابهای مختلفی خواندم. این را سعی میکنم در جاهایی تلنگر بزنم اما واقعیتش این است که نه آنقدر در این حوزه صاحبنظر هستم و نه وظیفه من است.وظیفه من، اجرای کمدی کار است و پیامی که قرار است منتقل بشود. زبان در این کار برای من ابزار است. تمام سعیام این است که مخاطب را بخندانم و غافلگیر بکنم و در عین حال، زبان را حفظ بکنم. ممکن است انتقادهایی هم باشد که شوخیهای شما زبان را خراب میکند. اما جواب من این است که اگر چیزی از این گویش بر سر زبانها میافتد، باز هم بین شوخیهاست و واژهها و اصطلاحات و ترکیبات ما وارد زبان نمیتواند بشود. چون مربوط به یک فضای فانتزی است و هرکس هم از آن استفاده میکند، در قالب کاراکترها از آن استفاده میکند.
ظاهرا آقای ابوالحسنی، تهیه کننده انیمیشن دیرین دیرین، در حال آماده سازی دائره المعارف انیمیشن هستند. توضیحی در این باره میدهید؟
دائرهالمعارف گیگول، پروژه دیگر آقای ابوالحسنی است که البته من نقشی در تولید آن ندارم.پروژه مستقلی است. اما تا آنجا که میدانم قرار است مکانهای فرهنگی و تاریخی و باستانی در حوزه گردشگری ایران را در قالب یک دائره المعارف تصویری معرفی کنند که گویا آن هم، تایم تصویریاش یک دقیقه است ولی قرار هم نیست مثل کار ما، کمدی و طنز باشد و بیشتر جنبه اطلاع رسانی دارد.
و سخن پایانی؟
سخن پایانی این است که ما در جامعه انیمیشن داریم کارهای خیلی خیلی خوبی انجام میدهیم و مثل آدمهایی که در یک جزیره دور افتاده گیر افتادهاند و میتوانند کارهای بزرگی انجام بدهند ولی کسی آنها را نمیبیند، داریم داد میزنیم و فشفشههایی به هوا میفرستیم تا شاید نورش را مسئولان ببینند و توجهشان جلب شود و نزدیکتر بیایند و ببیند چه اتفاقات بزرگی در حوزه انیمیشن افتاده و اگر حمایت باشد، چه اتفاقات بزرگتری میتواند رخ بدهد. که اگر اینطور باشد، در کوتاه مدت نتیجه مثبتش را خواهند دید.
گفتگو : مهرداد نصرتی
No tags for this post.