نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

زین قند پارسی که به بنگاله می رود

زبان فارسی پیشینه ای بس طولانی در شبه قارۀ هند دارد . اگرچه از دوران باستان و قرن سوم پیش از میلاد شاهد حضور زبان های آرامی که به عنوان زبان اداری هخامنشیان شناخته می شود در هندوستان هستیم و همچنین در زمان پادشاهی آشوکا در قرن سوم پیش از میلاد، خط جدیدی به نام خط خاروشتی در هند ظاهر می شود که به اعتقاد بسیاری از زبان شناسان ، ریشه ای ایرانی دارد ، اما ازهنگام حملۀ محمود غزنوی به شبه قارۀ هند است که زبان فارسی به شکل امروزی آن در شبه قاره هند مورد استفاده قرار می گیرد.

حضور و تاثیر این زبان در ادبیات هند رفته رفته پر رنگ تر شده و از زمان پادشاهان مسلمان هند یعنی خلجیها وتغلقیان،زبان فارسی رفته رفته جایگاه خود را درهند پیدا می کند. جواهرلعل نهرو نخستین نخست وزیرهند پس از استقلال از سلطۀ بریتانیا درکتاب مشهور خود "کشف هند" می گوید : بین مردمانی که به هند آمدند و زندگانی هندی ها را تحت تأثیر قرار دادند کهن ترین  و ماندگار ترینشان ایرانیان بودند.

وی همچنین به این موضوع اشاره دارد که زبان فارسی همانند زبان فرانسه در اروپا به زبان مردمان با فرهنگ و تحصیلکرده در آسیا  تبدیل شد وفرهنگ و هنرایرانی از کنستانتینوپل (استانبول امروزی) درغرب تا کنارۀ صحرای گبی گسترش یافت . ایران و هند به عنوان دو تمدن مهم باستانی هر یک دارای دوران طلایی بوده اند و روی یکدیگرتأثیرات ژرفی گذاشته اند .

سال ها حضور پر رنگ فرهنگ و هنر ایرانی در شبه جزیره دکن سبب شد تا صدها و هزاران اثر تاریخی و هنری در این سرزمین خلق شوند که نشان دهنده این حضور مهم و ارزشمند تاریخی هستند

زبان پارسی طی دوران حکومت گورکانیان زبان رسمی ودیوانی دربار هندوستان بوده و این موضوع تا هنگام شورش هند در سال 1857 میلادی و سرکوب آن به وسیلۀ امپراتوری بریتانیا وجایگزین شدن زبان انگلیسی به جای فارسی ادامه پیدا می کند .هرچند در برخی ایالت ها همچون آندرا پرادش و تلنگانا زیر سایۀ سلسلۀ آصف جاهی در حیدرآباد دکن تا یکسال پس از استقلال هند یعنی سال 1948 میلادی زبان فارسی زبان اداری محسوب می شده است .

با به قدرت رسیدن صفویان در ایران نوادگان تیمور گورگانی در هند با عنوان سلسله مغولان کبیر یا گورکانیان هند به قدرت رسیده و و از همان ابتدا روابط سیاسی و فرهنگی خود را با ایران آغاز کردند. همایون دومین پادشاه مغول هند بود که به دلیل درگیری های داخلی مجبور شد به دربار شاه تهماسب اول صفوی پناه ببرد. سال ها اقامت در ایران باعث شد که این پادشاه هندی بیش از پیش با سنت ها و فرهنگ ایرانی آشنا شده و به هنگام بازگشت تعداد زیادی از هنرمندان ایرانی را با خود به هندوستان برده وبه این ترتیب سلسلۀ گورکانیان هند تحت نفوذ فرهنگ ایرانی درآمد.  اکبر پسر همایون پادشاه دیگر گورکانی از نظر فرهنگی به شدت تحت تأثیر فرهنگ ایرانی و زبان فارسی بود و کتاب های زیادی را به این زبان ترجمه کرد. البته باید به این موضوع اشاره کرد که نفوذ  زبان  فارسی تنها در شمال هند نبوده و در انحصار مغولان نیست بلکه در طول تاریخ پر فراز و نشیب هندوستان ، شاهد حضور زبان فارسی در جنوب هند هم هستیم . درسال 1347 میلادی پادشاهی تازه ای به نام بهمنی در جنوب هند وفلات دکن شکل گرفت. شاهان بهمنی نسب خود را به شاهان ساسانی می رساندند . البته باید اذعان داشت که اگر چه دولت بهمنی نخستین پادشاهی مستقل مسلمان در جنوب هندوستان نبود اما به دلیل سیاست های پادشاهان این سلسله ، رفته رفته به یکی از مراکز فرهنگ ایرانی در شبه قارۀ هند تبدیل شد . پایه گذار پادشاهی بهمنی علاالدین حسن معروف به گنگوبود. تعداد زیادی از ایرانیان نخبه و کاردان در دربار بهمنی ها حضور داشته و نقش مهمی در گسترش قلمرو بهمنی بازی کردند ضمن این که تعداد زیادی از شاعران، دانشمندان و معماران ایرانی کارهای برجسته ای طی دوران فرمانروایی بهمنی ها به وجودآوردند. پایتخت 8 پادشاه نخست بهمنی شهر گلبرگه در ایالت فعلی کارناتاکای هند بود وسپس پادشاهان این سلسله پایتخت خود را به شهر بیدر در همین ایالت تغییردادند . بسیاری از پادشاهان و شاهزادگان بهمنی علاقۀ بسیاری به زبان فارسی داشتند وآن را به خوبی فراگرفتند. برای نمونه بر اساس مستندات تاریخی مشخص استکه  مجاهد شاه بهمنی همانند محمد شاه دوم، فارسی را به خوبی صحبت می کرد. فعالیت دیگری که شاهان بهمنی در راستای تقویت فرهنگ ایرانی و زبان فارسی انجام دادند جذب تعداد زیادی از دبیران ایرانی بود که در مدارس علمی هندوستان به تدریس و تربیت شاگرد پرداختند. از بین مدرسه های مشهور این دوره  می توان به مدرسه ای اشاره کرد که به وسیلۀ وزیر معروف و ایرانی بهمنی ها یعنی محمود گاوان در سال 1471 میلادی ساخته شد وبه خاطر شیوۀ عالی آموزش بسیارمعروف بود . پادشاهی بهمنی تا سال 1528 میلادی ادامه داشت و سرانجام به پنج پادشاهی کوچکتر تقسیم شد. عماد شاهی در برار، نظام شاهی در احمدنگر ،برید شاهی در بیدر، عادل شاهی در بیجاپور و قطب شاهی در گلکنده (حیدرآباد) . نفوذ هنر معماری ایران  و زبان فارسی در این پنج پادشاهی هم ادامه پیدا کرد.

سال ها حضور پر رنگ فرهنگ و هنر ایرانی در شبه جزیره دکن سبب شد تا صدها و هزاران اثر تاریخی و هنری در این سرزمین خلق شوند که نشان دهنده این حضور مهم و ارزشمند تاریخی هستند . امروزه در گوشه و کنار این سرزمین و به ویژه در موزه های هند می توان به وفور شاهد حضور کتیبه های فارسی با مضامین مختلف بود . یکی از مهمترین موزه های هندوستان که دارای گنجینه ای ارزشمند از کتیبه های فارسی است ، موزه حیدرآباد است.  بر اساس اسناد و شواهد موجود ، شخصی به نام میرعثمان علی خان حاکم حیدرآباد درسال1930میلادی تصمیم به نگه داری از آثارباستانی گرفته وبه این ترتیب موزه ای را بنا کردکه درابتدا به نام موزۀ حیدرآباد وسپس درسال1960 میلادی به نام موزۀ باستان شناسی ایالت آندراپرادش نامیده شد. البته پس ازتقسیم بندی های تازه درایالت آندرا پرادش هند و تقسیمش به  دوایالت آندرا و تلنگانا این موزه والبته شهرحیدرآباد امروزه بخشی ازایالت تلنگانا به شمارمی روند. امروزه این موزه درخیابان نام پالی(Nampally) شهر حیدر آباد  واقع شده و دارای آثارارزشمندی است ازجمله یک مومیایی مصری، سالنی که به آثاربودایی اختصاص دارد وبخشی که دربردارندۀ سلاح ها وتوپ های جنگی است ونیز بخشی که دارای کتیبه هایی به زبانهای مختلف است ازجمله چندین کتیبۀ فارسی از دوران حکومت بهمنی ها، عادل شاهیان والبته مغولها (اورنگ زیب) که به خوبی نمایانگر نفوذ و حضور زبان پارسی در این سلسله ها است. چندین کتیبه به زبان عربی هم وجود دارد ازجمله کتیبه ای به تاریخ  912 هجری/1506 میلادی از زمان  بهمنی ها.

یکی از این کتیبه ها ازآن عادل شاهیان به تاریخ 973 هجری/1566میلادی است که به خط ثلث و با مقدمه ای به عربی به این شرح نگاشته شده است :

بسم الله الرحمن الرحیم انا فتحنا لک فتحاً مبینا لیغفر لک الله ما تقدم من

درزمان دولت شاه جهان——–آنکه کو…..عالم بود

کرد بنیاد بنای شاه برج——-حضرت اخلاص خان ازعین خود

خواستم تاریخ سالش عقل گفت—–بعد فتح کافران یکسال بود

تاریخ 973هجری هم درمرکزکتیبه به خوبی دیده می شود.

کتیبۀ بعدی به خط ثلث ومربوط به زمان ابراهیم عادل شاه دوم به تاریخ 1000هجری/1591میلادی است . متن این کتیبه به شرح زیر است :

بسم الله الرحمن الرحیم …….نصرمن الله وفتح قریب و بشرالمؤمنین یامحمد یاعلی

بدورشاه ابراهیم عادل

بنای برج کرد آن مرد عاقل

غلام شاخواصخان به شش ماه

تمامش کرد آن دانای آگاه

کتیبۀ دیگری ازابراهیم عادل شاه دوم در این موزه وجود دارد  کهبه خط ثلث در تاریخ1018هجری/10-1609میلادی نگاشته شده است .این کتیبه متعلق به دژریچور(Raichur) درشمال ایالت کارناتاکای هند است که بعدها به موزۀ حیدرآباد منتقل شده . متن این کتیبه نیز به شرح زیر خوانده شد :

نهایت برج گشت ز توفیق احد—بامدادی شفیع مامحمد

درعهدابراهیم عادلشاه معظم—که درابتدا این برج گشت پایه محکم

زعون همت ملک ریحان صاحب—بناکردند برج مالک یاقوت نایب

منازل یافت برج زین سعادت—که روآورد الی القبله مدامت

که تاریخش یکهزاروهجده هجرت—رسیده برج جوزا اوج عزت

وبازهم کتیبۀ دیگری ازابراهیم عادل شاه به تاریخ 1028هجری/1619میلادی به خط نستعلیق در این موزه وجود دارد که این کتیبه هم متعلق به دژریچور است. متن کتیبه به شرح زیر است :

جوهر درج کرامت اختربرج کمال—آفتاب اوج حشمت سایۀ لطف اله

شهسوار عرصه ابراهیم عادلشاه—والی والا جناب داوری دوران پناه

مستفیض ازنفحۀ گلزارفضلش جان و دل— مستنیرازلمعۀ رای منیرش مهروماه

دردورشاه عادل شهنشه—نصرت خداچنین بداده

کین برج پادشاهی مثل ندارد درجهان—یا ازگردش فلک هرگزچنین نزاده

کسی مانند این برج هرگز ندیده—نی بسمع کس هرگزچنان رسیده

گرکسی تعریف این برج ازتوخواهد—کودرایام حواله ملک ریحان جنان بسته

که این برج است یا درج است یاقوت—ملک یاقوت داماد ملک ریحان این دﻣر سفته

گرکسی تاریخ این برج بتوپرسید—کو هاتف ازغیب جنان داد مژده

خرد تاریخش ازان چنان گفته—وصل البرج فی السعادﮤ

کتیبۀ بعدی ازآن علی عادل شاه است به تاریخ 1081هجری/1671میلادی،به خط ثلث :

بدورشاه دین پناه علی شاه عادل جمجاه((=پادشاه بزرگ وبلندمرتبه ای که دارای مقام ومنزلتی مانند جم (جمشید شاه) است)).

مهیا کرد این را آقا خسروغلام شاه

چون بسال تاریخش رسید بجستم ازخاطرم گاهش

که این برج خسروی باشد کزین جزقلم شوی آگاه

کتیبۀ آخرازآن اورنگ زیب پادشاه گورکانی است،که درتاریخ 1105هجری/1694میلادی به شرح زیر نگاشته شده است :

درعصرپادشاه عالم گیرغازی بنده میرشفیع

ولد خواجه میر بتاریخ بیست وهفتم شهرشعبان

سی وهفت(اززمان حکومت)مطابق سنه یکهزارویکصدوپنج هجری

فی سبیل الله تیارنمود

 

پژوهش و نگارش :   حمیدرضا سروری کارشناس ارشد باستان شناسی و فرهنگ هند

                            احسان محمدحسینی – دانشجوی مقطع دکترا باستان شناسی

تصاویر : حمید رضا سروری

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل