دستاورد اتئلاف انرژی توسط بیلگیتس، موسس شرکت مایکروسافت، رهبری میشود و از محدودیتهای آنچه دولتها میتوانند در تغییردادن الگوی توسعه و مصرف صنعتیشان به سمت انرژی پاکتر به آن برسند، آگاه است.
باید گفت که گرچه سرمایهگذاری دولتی برای توسعه فناوریهای جدید حیاتی است، تجاریسازی توسط بخش خصوصی این فناوریها را وارد بازار میکند. در عصر ریاضت اقتصادی، بسیاری از دولتها در این زمینه به ویژه در افزایش سرمایهگذاری عمومی در حوزههای جدید تحقیق و مدیریت آیندهای پرخطر با مشکل روبرو هستند.
چالش انرژی به ویژه برای افریقا خطرناک است زیرا کشورهای افریقایی واقع در زیر صحرا از لحاظ انرژی محروم هستند و 600 میلیون نفر از جمعیت 973 میلیون نفری این کشورها به برق دسترسی ندارند. تمامی این منطقه به استثنای افریقای جنوبی در مجموع دارای ظرفیت 28 گیگاوات برق هستند که معادل نیروی برق کشور آرژانتین است.
اگرچه سرمایهگذاری دولتی برای توسعه فناوریهای جدید حیاتی است، تجاریسازی توسط بخش خصوصی این فناوریها را وارد بازار میکند.
این موضوع به نوبه خود بر روی رشد، توسعه صنعتی و اشتغال اثر میگذارد و موجب تلاش همیشگی و بیفایده افریقا برای رسیدن به رشد و موفقیت میشود.
به دلیل فقدان عمومی منابع مالی و ظرفیت تکنیکی در بسیاری از دولتهای افریقایی برای برخورد با این موضوع، همکاری این دولتها با بخش خصوصی به یک ضرورت تبدیل شده است. افریقا زمینه آزمایشی لازم برای راهکارهای نوآورانه را دارد و ابتکارعملهایی مانند ابتکار عمل بیل گتس میتواند فرصت بینظیری برای حل مشکلات مرتبط باشد.
بدون تردید، دولتها باید نقش خود را در ایجاد محیط مناسب برای جذبکردن سرمایهگذاری بیشتر بخش خصوصی ایفا کنند اما در نهایت موفقیت در این زمینه به همکاری متکی است. در سیستم جهان امروز، قدرت تاثیرگذاری بر تغییر در میان دولتها، تجارت، اشخاص ثروتمند و سایر بازیگران غیردولتی بانفوذ توزیع شده است. در این میان، راهکارها برای چالشهای اجتماعی عمده و در سطح داخلی و جهانی، بر سرمایهگذاری مشترک، طراحی مشترک راهکارها و اراده بخشهای خصوصی و دولتی متکیاند.
امروزه نشانه بنیادین تغییر در چشم انداز جهانی انرژی، شاید نه در اقتصادهای نوظهور بلکه در نقش رو به رشد اشخاص خصوصی و بازیگران غیردولتی متکی است.
جرمی ریفکین حین نوشتن درباره سومین انقلاب صنعتی در یک دهه پیش، پیشبینی کرد که در آینده زیرساختی متشکل از همکاری برای ایجاد آن چه وی آینده پساکربن نامیده، ایجاد خواهد شد. به گفته او، این شبکه مبتنی بر همکاری بخش خصوصی، دولتها و جوامع مدنی است.
گرچه میلیاردها اغلب انسانهای پولدوستی انگاشته میشوند، افرادی مانند بیل گیتس و دیگران نشان دادهاند که ثروت میتواند در خدمت بشریت قرار گیرد و به ویژه این که میتوان از آن برای ایجاد آیندهای پایدارتر برای نسل آینده استفاده کرد. چون افراد ثروتمند به دلیل منابع شخصیشان در موانع اداری گرفتار نمیشوند، تاثیرشان فراتر از مرزهای ملی است.
28 میلیاردر که سرمایهگذاران بشر دوست لقب گرفتهاند، در پاریس گرد هم آمدند و ثروت آنها بر روی هم 350 میلیارد دلار عنوان شده است؛ این افراد از هر دوی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هستند. این افراد ثروتمند، بازدهی اجتماعی را برای ثروتشان یافتهاند و هدف آنها ایجاد تغییر در پاردایم تولید انقلاب صنعتی قرون 18 و 19 و ایجاد آیندهای پایدارتر و غنی از فناوریهای پاک است.
در روند کاهش دادن تاثیرات تغییر آب و هوا، ائتلاف مزبور به رهبری بیل گیتس با 19 دولت متعلق به کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه همکاری خواهد کرد. این کشورها ابتکار عملی به نام "ماموریت نوآوری" را با هدف دستیابی به نوآوری جهانی در زمینه انرژی پاک امضا کردهاند.
کشورهای در حال توسعهای که با این ائتلاف همکاری خواهند داشت، شامل اندونزی، هند، مکزیک، برزیل، شیلی، چین و امارات متحده عربی است و در این میان نام هیچ کشور افریقایی به چشم نمیخورد.
این گروه متشکل از 28 سرمایهگذار دو مشکل اصلی را مد نظر قرار خواهد داد که عبارت از مقادیر پایین سرمایهگذاری در فناوری پاک در آینده و امنیت انرژی.
در حال حاضر میزان سرمایهگذاری در تحقیقات انرژی پاک حدود 10 میلیارد دلار است که سرمایهگذاران حاضر در این ائتلاف به دنبال دو برابرکردن این میزان به 20 میلیارد دلار طی پنج سال آینده هستند.
با در نظرگرفتن محدودیتهای انرژی افریقای جنوبی و تعهد آن به نقشه راه کربن پایین، جای تعجب است که این کشور چنین پیمانی را امضا نکرده است. در واقع افریقای جنوبی میتوانست از این پلتفرم برای گرفتن درسها و نزدیکتر کردن موقعیت خود به مرزهای در حال تکامل انرژی پاک استفاده کند. با این حال جای امیدواری است که در آینده افریقای جنوبی و دیگر کشورهای افریقایی در این برنامه شرکت خواهند داشت.
مجمع جهانی اقتصاد مینویسد: درسهای زیادی میتوان از این برنامه گرفت و نخستین درس این است که بشردوستها یا دولتهایی که جدای از بخش خصوصی کار میکنند، نمیتوانند مشکلات ملی و جهانی را حل کنند و همکاری، راه حل این موضوع است.
همکاری و وجود شبکهها موثرترین ابزار برای برخوردکردن با مشکلات اجتماعی از بهداشت گرفته تا امنیت غذایی و تغییرات اقلیمی و بسیاری از مشکلات جمعی دیگر هستند که در قرن بیست و یکم گریبانگیر بشر خواهند بود.
گروه سرمایهگذاران بشردوست پذیرفتهاند که دولتها میتوانند با تقویت نقش خود در سرمایهگذاری بر روی تحقیقات با هدف تحریک صنایع جدید و پررنگکردن خلاقیت بخش خصوصی، نقش حمایتی خود را ایفا کنند. این سرمایهگذاران و کارآفرینان میتوانند با افزایش سرمایهگذاری برای تجاریسازی فناوریهای پاک، نقش مهمشان را بازی کنند.
چنانچه برنامه این گروه دوام بیاورد، به ائتلافی پیشگام برای ایجاد شکل جدیدی از سرمایهگذاری رو به جلو در سطح جهانی تبدیل خواهد شد.
منبع: مجمع جهانی اقتصاد
ترجمه: شه تاو ناصری
No tags for this post.