«… بدبختانه نظیرش را نداریم. مینوی در ادبیات فارسی و عربی متبحر بود. شاید عدهای دیگر باشند که با او هم شأن باشند اما مینوی علاوه بر این، به چند زبان مهم اروپایی عمیقا آشنا بود…». تصحیح کلیله و دمنه، از کتابهای ارزشمندی است که عمق دقت نظر مینوی را در حوزههای پژوهشی به اثبات میرساند. همچنین کتاب ارزشمند «پانزده گفتار»، یکی دیگر از آثار برتر مینوی در شناخت و معرفی پژوهشگرانه بسیاری از ادیبان و نویسندگان غربی است که با «هومر» شروع و به «برنارد شاو» ختم میشود.
در تابستان 1350، طرح ایجاد یک مؤسسه پژوهشی با نام «بنیاد علمی و فرهنگی شاهنامه فردوسی» تصویب شد و بنیاد در ساختمانی، واقع در گوشه شمال شرقی مجلس شورای ملی و متعلق به مجلس شروع به کار کرد. ریاست بنیاد با وزیر فرهنگ و هنر وقت (مهرداد پهلبد) بود و امنای بنیاد عبارتند از: پرویز ناتل خانلری، یحیی مهدوی، سید حسین نصر، عباس زریاب خویی، محمد امین ریاحی، مهدی فروغ و مجتبی مینوی. از این بین مینوی به خاطر مطالعات فراوان در حوزه تاریخ و ادبیات ایران، به رهبری و اداره این مرکز پژوهشی برگزیده شد. قرار بود این بنیاد، نسخه قابل اعتمادی از شاهنامه (و به تعبیر آرینپور "زبور عجم") پدید آورد. خروجی کار تا زمان زنده بودن مینوی، چندان مفصل نبود و تنها داستان رستم و سهراب شاهنامه منتشر شد اما همین نسخه هم حکایتگر دقت نظر بالای مینوی و همکارانش در بنیاد شاهنامه بود. مینوی چند روز قبل از مرگ، کتابخانه نفیس و معتبر خود را که گنجینهای از ذخایر فرهنگی و میراث او بود، طی بخششنامهای خطاب به وزیر فرهنگ وقت، به رایگان اهدا کرد:"پیرو موافقت شفاهی قبلی، این جانب مجتبی مینوی بدین وسیله اعلام میدارد که کتابخانه شخصی خود را که محتوی کتب نفیسه و منحصربه فرد است، مجانا و بلاعوض به وزارت فرهنگ و هنر و برای بنیاد شاهنامه، اهدا میکنم…"
با این تدبیر،کتاب های این کتابخانه ارزشمند،ابتدا، به مالکیت بنیاد شاهنامۀ فردوسی درآمد و سپس با ادغام بنیاد مزبور در مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه کنونی)، کتابخانه تابع مؤسسۀ مزبور شد و در سال 1362 رسماً بازگشایی و پذیرای محققان و دانش پژوهان شد. اهمیت فوقالعاده کتابخانه مینوی، بیش از آن که در زیادی کتب و مجلات آن باشد، در برگزیده بودن و جامعیت منابعی است که در آن گردآورده بود. به گفته صاحبنظران و کتابشناسان، حدود60 تا 70درصد از کتابهای این کتابخانه در بازارهای جهان موجود نیست و دسترسی به آنها دشوار است. با این حساب میتوان تصور کرد که گذشته از ارزش معنوی، ارزش مادی این مجموعه نیز قابل توجه بوده و استاد مجتبی مینوی، سخاوتمندانه از آن گذشته است؛ استادی که به علت تعصبش درباره ادبیات و خردهگیریهایش بر ادیبان معاصرش، به او لقب «پژوهشگر ستیهنده» داده بودند؛ استادی که به قول مرحوم ایرج افشار، وقتی موضوعی را نمیدانست، به گونهای فعل «نمیدانم» را (با فتح نون اول فعل) ادا میکرد که انگار میگفت: حالا که من نمیدانم، هیچکس دیگری هم در دنیا نمیداند.
اعظم حسن تقی
No tags for this post.