اگرچه در این زمینه اقداماتی انجامشده است. یکی از اهداف سازمان انرژیهای نو این است که فناوریهایی که در این حوزهها کاربرد دارد در کشور بومیسازی شود. مواد اولیه صفحات خورشیدی که از جنس سیلیس یا شن و ماسه است، در کارخانههایی با خلوص بالا تولید میشود وعملا به یک کالای استراتژیک تبدیلشده است که هر کشوری به آن دسترسی ندارد.
حتی کشورهایی که خط تولید دارند ماده اولیه برش خورده را که اصطلاحا به آن ویفر گفته میشود خریداری میکنند و پس از مونتاژ در ساخت صفحات خورشیدی مورداستفاده قرار میدهند؛ بنابراین در عمل قیمت این محصول با قیمت محصول در سطح جهانی برابری میکند؛ بنابراین تولید صفحات خورشیدی اکنون با توجه به اینکه این فناوری در کشور بومی نشده است صرفه اقتصادی ندارد. اگر این فناوری بومی شود قیمت این محصول به یکسوم یا حتی به نصف کاهش پیدا میکند.
ازنظر آزمایشگاهی این توانایی را در کشور وجود دارد اما باید به مرحله صنعتی برسیم. این هدف زمانی محقق میشود که سرمایهگذاران بزرگ همکاری داشته باشند. دولت در این زمینه با دو مشکل اساسی مواجه است؛ یکی از این مشکلات اصل 44 است. بر اساس این اصل در عمل، تصدیگری از دولت گرفتهشده است و خود دولت نمیتواند کارخانه ایجاد کند بلکه باید تسهیلات و شرایطی را ایجاد کند که بخش خصوصی بتواند وارد عمل شود.
قیمت تمامشده هر کیلووات پنل خورشیدی حدود پنج میلیون تومان تمام میشود این در حالی است که محصول مشابه چینی با تضمین چهارساله با نصف این هزینه در بازار عرضه میشود.
علاوه بر این باید توجه داشت رسیدن به این هدف یعنی صنعتی مستلزم یک کار بین دستگاهی است. وظیفه اصلی وزارت نیرو تولید برق است. این وزارتخانه مسئولیت تولید ماده اولیه برای تولید سلولهای خورشیدی را بر عهده ندارد. وزارت صنعت باید برای رسیدن به چنین هدفی همکاری داشته باشد که این وزارتخانه نیز در عمل چنین مسئولیتی را نمیپذیرد. این وزارتخانه باید تابع اصل 44 باشد؛ بنابراین باید صنایع را برای رسیدن به این هدف به همکاری دعوت کند.
کشور ترکیه که اکنون در زمینه بهرهگیری از انرژی باد، خورشیدی و زیستتوده پیش رفته است از ابتدا این محدودیتها را در نظر گرفته بوده است. ترکیه شرایط تسهیلاتی برای این کار در نظر گرفت و بر این اساس از طرف دولت وامهایی بهطور مجزا برای این کار اختصاص داده شد و بانک مجزایی برای این کار ایجاد شد که کار این بانک تأمین تسهیلات لازم برای این پروژههاست. در حقیقت بانک خرید را انجام میدهد و نیروگاه را بهعنوان رهن در اختیار میگیرد. شرکت مجری بابت اجرای کار سودی دریافت میکند و بهاینترتیب این طرحها در کشور ترکیه بدون هیچ مشکلی توسعه پیدا کرد.
ما در کشور چنین امکاناتی نداریم. این کار بسیار ارزشمند است اما دوره بازگشت سرمایه و سودآوری آن طولانی است. در یک نیروگاه خورشیدی 10 تا 12 سال طول میکشد تا به سودآوری برسیم. البته اگر این فناوری در کشور بومیسازی شود این زمان بهمراتب کوتاهتر خواهد بود. اکنون بانکها برای حمایت از بخش خصوصی زیر بار نمیروند. شرکتهای خصوصی هم توان محدودی دارند و نمیتوانند بدون حمایت پیش روند. انرژی خورشیدی در عین حال که با چنین محدودیتهایی مواجه است میتواند مزیتهای بسیاری همراه داشته باشد.
انرژی بادی فقط به شکل نیروگاههای بادی قابلاستفاده است اما انرژی خورشیدی علاوه بر شکل نیروگاهی، به شکل پراکنده نیز قابل بهرهبرداری است. در هرجایی از کشور از واحدهای مسکونی تا مناطق دورافتاده در روستاها میتوان از انرژی خورشیدی برای تولید برق بهره گرفت. اکنون بسیاری از روستاهای دورافتاده به این سیستم مجهز شده است و برای حدود 1000 خانواده 5/1 کیلووات برق فتوولتائیک تأمین میشود. همه مسئولان در تلاش هستند تا بتوانند از قابلیتهای انرژی خورشیدی در ابعاد گستردهتری بهره گیرند. علاوه بر این شرکتهای چینی که در زمینه تولید سلولهای خورشیدی فعالیت میکنند چون در بازارهای اروپا و آمریکا همه درها را بسته میبینند، ازاینرو با قیمتهای پایین این محصول را در کشور ما عرضه میکنند که این موضوع میتواند بازار تولیدکنندگان داخلی را تحتالشعاع قرار دهد. قیمت تمامشده هر کیلووات پنل خورشیدی حدود پنج میلیون تومان تمام میشود این در حالی است که محصول مشابه چینی با تضمین چهارساله با نصف این هزینه در بازار عرضه میشود. اینیکی از دیگر دغدغههای پیش رو است.
No tags for this post.