سیناپرس: دکتر حسین صدقی در گفت و گو با خبرنگار سیناپرس، بحران آب در کشور را جدی عنوان کرد و گفت: ریشه اصلى بحران آب در ایران را باید مازاد مصرف بر تولید آب و به ویژه مصرف بىرویه آب ذخیره شده در منابع زیرزمینى و سفرههاى سطحى یعنى تالابها دانست. مساله بسیار مهم در موضوع تولید آب در کشور، پیچیدگى هاى رژیم هیدرولوژى و به عبارت دیگر اقلیم آب سرزمین ایران است.
صدقی وضعیت منابع آب سطحى و به ویژه آب زیرزمینى در سال آبی جاری را بحرانى دانست و افزود: ایجاد بخشهاى بسیار گسترده مصرف، انتخاب الگوهاى کشت نامناسب مثلا نیشکر و احداث بیش از حد سد و تاسیسات انتقال بین حوضهاى و بسیارى از اقدامات مدیریتى نادرست دیگر در بحران آبی به وجود آمده نقش موثری دارند. در مجموع می توان گفت که ریشه بحران آب در کشور، عدم آگاهى کافى از طبیعت عرصههاى تولید و اجراى برنامههاى برداشت و مصرف متکى بر مطالعات تکرارى غیراصولى و غیرعلمى است که صدالبته نشان از عدم تسلط مدیریت در تشخیص زمان و ابعاد بحران و بىتفاوتى در مقابل هجمههاى لجامگسیخته و ناروا به منابع آب دارد.
مدیر گروه مهندسی آب دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با اشاره به تلفات بسیار زیاد آب در بخش کشاورزی، خاطرنشان کرد: تردیدى نیست که بخش کشاورزى مقصر اصلى بحران آب در کشور است زیرا مصرف کننده و به عبارت دیگر هدردهنده بدنه اصلى آب است. در حال حاضر اگر ملاحظات سیاسى، اقتصادى و اجتماعى مطرح نباشد، باید در بسیارى از مناطق کشور کشاورزى را تعطیل کرد.
وی با تاکید بر اینکه که اگر به مخاطرات ناشی از بحران آب در آینده بیندیشیم، کاربری آب برای تولید محصولات زراعی و دامی همچون سمی مهلک است، یادآور شد: اما بدیهى است که تعطیل تولید و فعالیتهاى کشاورزى هم در تعارض جدى با امنیت است. پس چاره کار جست و جوى راهکاری براى مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزى است.
مولف کتاب «مقدمه ای بر هیدرولوژی» در ادامه با رد این سخن که باید به دنبال الگوبرداری از سیاست های مدیریتی کشورهای توسعه یافته در زمینه مدیریت منابع آب باشیم، اظهار داشت: هیچگونه شباهت اصولى و طبیعى بین شرایط و مشخصه هاى منابع آب در کشورهاى مختلف وجود ندارد. بنابراین نه در طبیعت تولید آب در کشور ما و نه در مدیریت بهره بردارى از آن، نمى توان مشابهتى با دیگر کشورها قایل بود. شاید همین مقایسه هاى غیرعلمى در مورد سدسازى و تخصیص منابع آب و انتقال آب بین حوضه اى، آسیب هاى معنى دارى به منابع آب کشور ما وارد ساخته باشد.
صدقی با بیان اینکه افزایش انتقال بین حوضه ای، بحران آب را تشدید مى کند، مخالفت خود را با این بحث ابراز کرد و گفت: هیچ یک از عرصههاى تولید آب در سرزمین ایران توان صدور آب به حوضههاى مجاور را ندارند. حتى برخى عرصهها، آبى براى مصرف در درون خودشان نیز ندارند! بنابراین بحث انتقال بین حوضه ای آب بیشتر از میزان فعلى، نه امکان پذیر است و نه منطقى. در عین حال تأمین «نیاز هاى حیاتى» ساکنان فلات مرکزى را هم نمی توان در معادلات مدیریت ملى نادیده گرفت.
این استاد دانشگاه با تشبیه عرصه های تولید آب به موجودات زنده، تصریح کرد: مدیریت منابع آب باید لحظه به لحظه و عرصه به عرصه در هر مکان، شرایط تولید آب را بسنجد و ضمن تشخیص ضرورتهاى حیاتى خود سیستم، نسبت به زمان، مکان، مقدار و چگونگى مصرف آب مازاد تصمیمگیرى کند. رعایت چنین روالى در کشور بزرگ و با اقلیم های بسیار متنوع ایران کار آسانى نیست و نیازمند یک اراده قوى، فهیم، فراگیر و جامع علمى و فنى و سیاسى و اجتماعى و اقتصادى و یا به عبارت دیگر، یک مدیریت آگاه و دلسوز و گسترده عرصه به عرصه و نه آنطور که ادعا مىشود یکپارچه، است.
No tags for this post.