نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

مطالعه کتیبه های فارسی در دکن هندوستان

درسدۀ چهاردهم میلادی در فلات دکن ، بخش مرکزی و جنوبی هندوستان دودمانی پادشاهی بنیان گذاشته شد که دارای ریشه های فرهنگی عمیقی با ایران بود . این دودمان خود را بهمنی می خواند و ادعا می کرد که از بازماندگان ساسانیان است . بنیانگذار سلسلۀ بهمنی ظفر خان حسن گنگو ایرانی ماجراجویی بود که در ابتدای قدرت یافتن خود ، در دربار محمد بن تغلق در دهلی خدمت می کرد. محمد بن تغلق حسن گنگو را به عنوان حاکمشهر  گلبرگه قرارداد وپس ازآن حسن گنگو اعلام استقلال کرد .

بهمنی ها و پادشاهی های دکن به شدت تحت تاثیر هنر و معماری ایران بودند ، زبان فارسی زبان رسمی آنان بود و ایرانیان زیادی در دربار آنان به مقام وزارت رسیدند .

 بهمنی ها با امپراتوری هندی ویجایانگر بر سرکنترل دکن به ستیز برخواستند . اوج قدرت بهمنی ها در زمان وزارت وزیر ایرانی آنان محمودگاوان 1481 -1466 میلادی بود  . پس ازسال 1518 میلادی پادشاهی بهمنی به پنج پادشاهی کوچک تقسیم شد . نظامشاهیان دراحمدنگر ، قطب شاهیان درگلکنده ( حیدرآباد ) ، برید شاهیان در بیدر ، عماد شاهیان در برار و عادلشاهیان در بیجاپور . این پنج پادشاهی با عنوان سلطان های دکن در تاریخ هندوستان شناخته  می شوند . گفتنی است  بهمنی ها و پادشاهی های دکن به شدت تحت تاثیر هنر و معماری ایران بودند ، زبان فارسی زبان رسمی آنان بود و ایرانیان زیادی در دربار آنان به مقام وزارت رسیدند .

برید شاهیان یکی از پنج پادشاهی دکن بودند که ازسال1028-897 هجری/1619-1491میلادی بر مناطقی از هندوستان حکمرانی کردند . هرچند قلمروبرید شاهیان درمقام مقایسه با سلسلۀ عادل شاهیان دربیجاپور، نظام شاهیان دراحمدنگر و قطب شاهیان درگلکنده بسیارکوچکتربود اما بریدشاهیان میراث پیشین بهمنیها یعنی شهربیدر را به ارث بردند. شهربیدر امروزه درشمال شرقی ایالت کارناتاکاودر700کیلومتری بنگلورمرکزاین ایالت قرارگرفته است .

بیدردومین پایتخت بهمنی ها بوده وازنظرمعماری بسیارغنی است . برید شاهیان هم  در طول دوران حکومت خود چندین و چند بنا را به این شهر افزودند . به نظرمی رسد اصل ونسب بریدشاهیان به منطقۀ قفقاز می رسد . پایه گذارسلسله یعنی قاسم برید به هنگام جوانی در دربارسلطان محمد بهمنی ( 1482- 1463میلادی ) خدمت می کرد و طی چندین نبرد ، شایستگی خودراثابت کرد . در سال 1491 میلادی ،  قاسم کنترل بخشی ازشهر بیدر را در دست گرفته و نقش بسیار برجسته ای نزد امیر جمله  وزیر بهمنی ها پیدا کرد . هرچند که عنوان شاه رابه نام خود نیفزود و به شکل رسمی هنوز زیر نظر بهمنی ها بود . پس ازمرگ قاسم در سال 910هجری ( 1504میلادی )  پسرش امیر برید ، قدرت او رابه ارث برد وهمانند امیر برید در روابط خارجی خود با زیرکی و هوشیاری به طرفداری ازهمسایگان قدرتمندترش پرداخت . هرچند که دربرابرعادل شاهیان دربیجاپور به شکل تحقیرآمیزی شکست خورد .

شاهان بیدر هنرمندان ایرانی را در خدمت می گرفتند تا کار تزیین ساختمانهای آن ها را انجام دهند ودوخوش نویس به نام های خواجگی شیروانی و عبدالفاتح کارطراحی و نوشتن کتیبه های این آرامگاه رابرعهده داشتند و باتوجه به این موضوع که به نام دیگری درآرامگاه اشاره نشده ، احتمالاً این افراد درساخت کاشی هم ماهربوده اند .  پدرش نپذیرفت که خودراشاه بنامد .

 اوج اقتدار و شکوه  بریدشاهیان درسال972هجری( 1565میلادی ) زمانی روی داد که نیروهای بریدشاهی تحت فرماندهی پسروجانشین امیر برید یعنی علی برید نقش تعیین کننده ای رادرنبرد تالیکوتا ((Talikota برعهده داشتند . نبردی که طی آن هم پیمانی چهارپادشاهی دکن باعث  شد تا پادشاهی هندوی ویجایانگرسرنگون شود . پس از این رویداد علی برید عنوان شاه رابرای خودبرگزید و طی38  دوران سال پادشاهی اوج قدرت خاندان برید شاهی راشاهد هستیم . پس از مرگ علی برید در سال 988هجری ( 1580میلادی )  شاهد کوچکتر شدن حوزه قدرت برید شاهیان هستیم .

درپایان کار این سلسله و به سال 1028هجری ( 1619میلادی ) سلطان ابراهیم  دوم عادل شاه  شهر بیدررابه قلمرو خود افزود وسرانجام سلسلۀ بریدشاهی راسرنگون کرد .

مهمترین نمونه های دوران اوج معماری برید شاهیان ،  آرامگاه سلطان علی شاه  در ورنگین محل است  که نفوذ قابل توجه فرهنگ و هنر ایرانی را نمایش می دهد .

معماری دوران بریدشاهیان غالباً آرامگاه های باغی شکلی است که دردرون واطراف پایتخت آن ها ساخته شده است .

آرامگاه قاسم برید اول ساختمانی کوچک وناچیزمحسوب می شود که براساس سبک متآخربهمنی درست شده است . شاهکار معماری برید شاهیان ، آرامگاه علی بریدشاه است. این آرامگاه درون باغی که ازچهارطرف می توان به آن دست یافت قرارگرفته ودروازۀ اصلی ورودی آرامگاه ازسمت جنوب است . امروزه ازدروازۀ آرامگاه درسمت شمال اثری دیده نمی شود ولی بقایایی ازدروازه درسمت شرق وغرب هنوزبرجای مانده است . به نظر می رسد دور آرامگاه در زمان ساخت حصار داشته وآثاری ازحصارهنوز در بخش هایی از این محل برجای مانده است . نما و سردر ورودی بخش جنوبی با نقش مایه هایی به شکل شبدرهای سه پره تزیین شده است.

دربخش غربی بنا سازۀ کوچکی به چشم می خورد که احتمالاً دستشویی یاحمام کوچکی بوده است . دربخش شمالی بنا هم مخزن آبی وجود دارد که پلانی مربع شکل داشته است .

درشمال غربی آرامگاه وغرب دروازۀ جنوبی مسجدی به مجموعه افزوده شده که ازنظرشکل شبیه مسجدهای سدۀ شانزدهم وهفدهم میلادی درپادشاهی های دکن است. مسجد درنمای ورودی سه تاق دارد ومناره هایی دردوگوش.دیوارهاوسقف تاق دربخش داخلی مسجد هم دارای تزیینات گچ بریست.

درهرحال پس ازگذرازدروازۀ جنوبی و باغ به سکویی می رسیم که روی آن آرامگاه علی برید قرارگرفته است . برای رفتن به روی سکو بایداز9 پله بالابرویم . نمای ورودی آرامگاه علی برید با نقش مایه های شبدری سه پرتزیین شده ودو سوی آنها هم دوصفحۀ دایره ای شکل تزیینی دیده می شود .آرامگاه ازچهارسو باز بوده و در مرکز یک چهارباغ استاندارد ایرانی قرارگرفته است .

روی دیوارآرامگاه قابهای تزیینی طاقی شکل وجود دارند که درهرسو جفت شده اند و درچهارسوی طاقهای آرامگاه هستند . فضای بین این طاقها با مدالهایی تزیین شده اند که مشتمل برمتنهای مذهبی هستند که باکاشی کاریهای درخشانی کارشده اند . تزیینات کاشی کاری که دارای متن های قرآنی است . این کتیبه ها به خط ثلث و کارخوش نویسی به نام عبدالفاتح است .

همانطور که پیشتر اشاره شد شاهان بیدر هنرمندان ایرانی را در خدمت می گرفتند تا کار تزیین ساختمانهای آن ها را انجام دهند ودوخوش نویس به نام های خواجگی شیروانی و عبدالفاتح کارطراحی و نوشتن کتیبه های این آرامگاه رابرعهده داشتند و باتوجه به این موضوع که به نام دیگری درآرامگاه اشاره نشده ، احتمالاً این افراد درساخت کاشی هم ماهربوده اند .  .پیش زمینۀ نوار آیه های قرآنی سبز- آبی   وفیروزه ای است وکتیبه ها به رنگ سفید نگاشته شده اند که همین موضوع سبب شده است تا متن آن ها  به خوبی نمایان و خوانا باشند.

متن کتیبه های این آرامگاه به شرح زیر است :

ای هم نفسان تا اجل آمد بسرمن – ازپای درافتادم وخون شدجگرمن

دی تازه گلی بودم اندرچمن باغ – امروز فرو ریخت همه بال  وپر من

یاران و عزیزان به سرخاک من آیند – و زخاک بپرسند نشان و خبرمن

گرخاک جهان جمله به غربال بپیزند- حقا که نیابند نشان واثر من

رفتم بچنان جای که بازآمدنم نیست – هم نیست امیدم که کس آید بسر من

عطار دلی دارم ازدرد به خون غر ق- حقا که نیاید دو جهان درنظرمن

…….

دریغا که بی مابسی روزگار- بروید گل وبشکفد نوبهار

کسانی که ازما به غیب اندرند- بیایند وبرخاک مابگذرند

…….

تفرج کنان درهوا وهوس- گذشتیم برخاک بسیارکس

که را جاودان ماندن امید ماند – چوکس رانبینی که جاوید ماند

…….

بانی این گنبدگردون مثال – شاه فرخنده برید نیک خو

مصرع آخر که تاریخ بناست- نام گنبد قبةالانوارکو

………..

دامن کشان که میرود امروز برزمین – فردا غبار کالبدش برهوا رود

خاکت دراستخوان رود ای نفس خیره چشم- مانند سرمه دان که درو توتی ارود

……

شاه سریر مملکت دین علی برید – چون تنگنای فانی دنیای دون بهشت

آسوده دربهشت شده ازورای غیب – تاریخ فوتش آمده آسوده دربهشت

براساس کتیبه ای که کنارسنگ گورعلی بریدوجودداردساخت آرامگاه درتاریخ 984هجری یعنی سه سال پیش ازدرگذشت علی برید به پایان رسیده.کتیبه ای هم مبنی برتاریخ درگذشت علی برید یعنی سال 987 هجری وجود دارد .

گزارش تصویری و توضیحات : حمیدرضا سروری

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل