نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

روی خط هوشمند‌سازی

این بازدیدها از چند مدرسه ابتدایی در نقاط مختلف استان، آموزشگاه کشاورزی و دامداری در مقطع راهنمایی و دبیرستان، مدرسه کودکان استثنایی و کم‌توان، مدرسه تیزهوشان، مدرسه شبانه‌روزی و خوابگاه برای دو پایه راهنمایی و دبیرستان بود که به علت دوری راه و نبود مدرسه در روستاهای دور افتاده، شبانه‌روزی بود.

هرچند هدف از بازدید روی مساله دیگری متمرکز بود، اما در گفت‌وگو با مسئولان آموزش و پرورش آن استان، از پروژه هوشمندسازی مدارس هم صحبت‌هایی به میان آمد.

فارغ از این‌که وزرات آموزش و پرورش با اولویت‌ها و چالش‌های مهم‌تری نسبت به هوشمندسازی مدارس دست و پنجه نرم می‌کند، این پروژه که شاید صفت «جاه‌طلبانه» برای وصفش، صفت مناسبی به نظر می‌رسد چندی است توجه مردم و رسانه‌ها را به خود جلب کرده است.

آنچه تاکنون در این مورد اتفاق افتاده نشان می‌دهد در مقام عمل، پیاده‌سازی پروژه مدارس هوشمند یا هوشمندسازی مدارس، رویکردی سخت‌افزاری داشته هرچند در اسناد این پروژه اهداف متعالی‌تری نیز برای این پروژه در نظر گرفته شده اما در اجرا، ورود فیزیکی رایانه و اینترنت و تخته سفید الکترونیکی که از آن با نام «تخته سفید تعاملی» نام برده شده، به‌عنوان مصداق هوشمندسازی در نظر گرفته شده است.

سخت‌افزار‌هایی که به‌خودی خود نه نقشی در بالابردن کیفیت آموزشی دارند و نه به واژه هوشمند عینیت می‌بخشند. به‌این‌ترتیب از آغاز عملیاتی شدن تدریجی این پروژه، انتقادهای زیادی هم به آن وارد شد.

 

تاریخچه مدارس هوشمند ایرانی

«هوشمندسازی مدارس» نام پروژه‌ای ملی است. بحث بر سر هوشمندسازی مدارس و نه «ایجاد مدارس هوشمند» سال 84 آغاز شد که مسئولان وزارت آموزش و پرورش از طرح این موضوع در این سال به فاز اول و از تغییر رویکرد پروژه از هوشمندسازی مدارس به ایجاد مدارس هوشمند در اوایل سال 89 به فاز دوم این پروژه نام می‌برند.

در متن تهیه شده در گزارش «هوشمندسازی مدارس، تحول راهبردی» تهیه شده توسط وزارت آموزش و پرورش آمده:

«هوشمندسازی مدارس از راهبردهای اساسی تحول بنیادین آموزش و پرورش است. براساس سند ملی تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش، هوشمندسازی مدارس و مجتمع‌های آموزشی و پرورشی طی سه مرحله به انجام خواهد رسید.

مدرسه، معلمان و خانواده. در این برنامه معلم نقش کلیدی دارد، کتاب جایگاه خاص خود را دارد و هدف‌گذاری برای آموزش دانش‌آموزان، معلمان و اولیا (خانواده) مورد تاکید قرار گرفته است.»

در این گزارش بخشی هم به پیشینه هوشمند‌سازی مدارس در جهان اختصاص دارد که نام مدارس هوشمند را مترادف نام انگلیسی Smart School دانسته و از اولین نمونه‌های این مدارس سال 1996 در انگلستان و مالزی یاد می‌کند.

اما نکته این است که در عمل این اتفاق در سطح مدارس ایران به پروژه پرخرجی تبدیل شد که در آن دستگاهی الکترونیکی به نام تخته هوشمند یا تخته سفید تعاملی در برخی از کلاس‌های درس کار گذاشته شد و برخی از مدارس به اینترنت متصل شدند.

در پورتال مدارس هوشمند، سایتی که بیشتر مطالب آن مربوط به سال 93 و 92 است، در بخش پرسش‌های متداول و در پاسخ به این‌که مدرسه هوشمند چیست آمده:

«مدرسه هوشمند، مدرسه‌ای فیزیکی است که با استفاده از قابلیت‌های فناوری اطلاعات فرآیند یاددهی و یادگیری را ارتقاء داده و تعمیق بخشیده است.

یکی از مهم‌ترین ابعاد در مدارس هوشمند افزایش کیفیت فرآیند یاددهی ـ یادگیری با بهره‌گیری از محتوای الکترونیکی به‌خصوص در کلاس‌های درس است.»

در پورتال مدارس هوشمند، سایتی که بیشتر مطالب آن مربوط به سال 93 و 92 است، در بخش پرسش‌های متداول و در پاسخ به این‌که مدرسه هوشمند چیست آمده:

«مدرسه هوشمند، مدرسه‌ای فیزیکی است که با استفاده از قابلیت‌های فناوری اطلاعات فرآیند یاددهی و یادگیری را ارتقاء داده و تعمیق بخشیده است.

یکی از مهم‌ترین ابعاد در مدارس هوشمند افزایش کیفیت فرآیند یاددهی ـ یادگیری با بهره‌گیری از محتوای الکترونیکی به‌خصوص در کلاس‌های درس است.»

به‌این‌ترتیب و با استناد به تعریف هوشمندسازی مدارس در ایران، در این پروژه فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌عنوان ابزاری کمک آموزشی به کار برده می‌شود تا از ظرفیت‌های آن، کیفیت آموزش ارتقا یابد.

بنابراین و طبق آنچه به‌عنوان هدف این پروژه در نظر گرفته شده، «کارآمد سازی» یا «بهرورسازی» نامی است مطابق با چنین هدفی و تناسب بیشتری با خواسته‌های پروژه می‌تواند داشته باشد و اطلاق نام هوشمندسازی تنها موجب بالابردن سطح توقع و برآورده نشدن خواسته‌ها می‌شود.

واژه هوشمند در زبانی چون انگلیسی به پدیده‌ای کاملا رایانه‌ای و خودکار اطلاق می‌شود که در این پدیده رایانه خود کنترل‌کننده امور و ارائه‌دهنده خدمات است.

هوشمند به فناوری‌ گفته می‌شود که با استفاده از ابزارهای سنجش مختلف به‌صورت خودکارعملیاتی مثل پایش و نظارت، تحلیل و گزارش‌دهی را انجام می‌دهد و تاثیر این اطلاعات تحلیلی در خدمتی که ارائه می‌شود موثر خواهد شد.

پس طبق آنچه تا کنون در مورد پروژه مدارس هوشمند در ایران اتفاق افتاده و حتی طبق آنچه در اسناد این پروژه به‌عنوان هدف آورده شده، نمی‌توان چنین پروژه‌ای را هوشمندسازی به حساب آورد.

 

مصادیق عدم هوشمندی

بجز ناهمخوانی معنایی تعریف هوشمندسازی مدارس در ایران با تجربه‌های جهانی آن، نکات دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد خود پروژه هوشمندسازی مدارس دچار مصادیقی غیرهوشمندانه است.

اولین نکته این است که در مورد پشتیبانی، تعمیر و نگهداری از همین سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای موجود، بین وزارت آموزش و پرورش و «سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس» اختلاف نظر وجود دارد.

وزارت آموزش و پرورش این وظیفه را متوجه سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس می‌داند و این سازمان هم این وظیفه را متوجه وزارت آموزش و پرورش.

یکی دیگر از نکات جالب و قابل توجه در خود «پورتال مدارس هوشمند» قابل مشاهده است و آن نکته تاریخ‌های به‌روزرسانی و بارگذاری مطالب در آن است.

همان‌طور که پیشتر اشاره شد، بیشتر مطالب موجود روی این سایت که نام پورتال را هم پیش از نام متولی‌اش یدک می‌کشد، به سال‌های 90، 92 و 93 مربوط می‌شود.

مطالب کمی سال94 روی این سایت بارگذاری شده است. نکته اینجا است که علاوه بر این‌که محتوای این سایت نسبت به ابعادی که پروژه‌ای ملی باید داشته باشد به طرز قابل توجهی کم است، در میان محتوای موجود در این سایت، نشانی از سال 91 نیست؛ انگار این سایت سال 91 به حال خود رها شده است.

بیشتر حجم مطالب این سایت در مورد سخت‌افزارهای رایانه‌ای مورد استفاده در مدارس و خانه‌هاست.

هرچند در همین سایت بر ضرورت محتوای دیجیتالی آموزشی به‌عنوان پیش‌نیاز هوشمندسازی مدارس تاکید شده، اما وضعیت این سایت و کاستی‌های آن نشان می‌دهد سایتی که نماینده پروژه‌ای ملی است و به‌نوعی ابزار روابط عمومی این پروژه نیز محسوب می‌شود، دچار ضعف‌هایی جدی است چه برسد به خود پروژه.

 

اولویت‌ها و راه‌حل‌ها

در این مساله که نیت خیر و هدفی جز آبادانی و ارتقای کشور در زمینه آموزش و پرورش، مد نظر و سرلوحه کار وزارت آموزش و پرورش است، شکی وجود ندارد.

از طرفی وزارت آموزش و پرورش از وزارتخانه‌هایی است که تعداد کارکنان و زیرمجموعه‌هایش، نسبت به وزارتخانه‌های دیگر بسیار زیاد است و به‌طور سنتی در تمام کشورهای جهان، تغییرات در نظام آموزشی هر کشوری، اینرسی بالایی دارد.

در بازدیدهای ما به وضوح قابل مشاهده بود که وزارت آموزش و پرورش در سطح کشور با چالش‌هایی جدی‌ دست و پنجه نرم می‌کند.

قسمت مهمی از چالش‌های این وزارتخانه برآوردن نیازهای پایه‌ای آموزشی مدارس به‌خصوص در مناطق محروم و دور افتاده است.

از سوی دیگر روش‌های پرهزینه‌ای نیز از سوی این وزارتخانه پیگیری می‌شود که یکی از آنها هوشمندسازی مدارس و دیگری ساخت، راه‌اندازی یا نوسازی مدارس کم جمعیت در مکان‌های دور افتاده است.

مدارسی که با توجه به آمار دانش‌آموزان و آمار تولد نوزادان در سال‌های اخیر، روشی غیراقتصادی است.

هرچند اقتصادی بودن یا نبودن، ملاک پروژه‌های آموزش و پرورش نیست، اما این‌که چرا روش‌هایی دیگر چون آموزش از دور جایگزین پروژه‌های پرخرج و با آینده‌ای مبهم نمی‌شود جای سوال دارد.

در مورد مدارس هوشمند، همان‌طور که در «پورتال مدارس هوشمند» هم به آن اشاره شده، محتوای آموزشی دیجیتال، پیش نیاز این پروژه است.

در این مورد کاستی‌های موجود در قانون مالکیت مادی و معنوی یکی از بزرگ‌ترین موانع است که تا این خلاهای قانونی مرتفع نشود، عملا بازار سالم و رقابتی در تولید و عرضه محتوای دیجیتالی شکل نمی‌گیرد.

منبع:کلیک

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل