شاید وقتی در خیابان های قدیمی تهران قدم می زنید فکرتان فقط به اتفاقات امروز و حال و هوای همین لحظه شهر معطوف باشد . شاید هم ناخودآگاه به یاد تهرانی بیافتید که در سنگلج و چاله میدان یا اودلاجان و در نهایت تهران صفویه و قاجار خلاصه می شد.
چندی پیش متوجه شدند در میان همهمه خیابان مولوی تهران صدایی از قلب تاریخ شنیده می شود. صدایی از ردپای یک تمدن 7000 ساله . داستان از ماجراجویی یک دانشجوی باستان شناسی آغاز شد اما در نهایت به قصه ای هیجان انگیز تبدیل شد. طرح لوله گذاری فاضلاب تهران که چندماهی است سیمای شهر ما را دستخوش تغییر کرده است آغاز این داستان مهیج را رقم زد. داستانی که به بیداری یک اسکلت چند هزار ساله منجر شد. اسکلتی که در نهایت در موزه ایران باستان در مقابل دوربین های خبری ظاهر شد. مهسا وهابی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته باستان شناسی حدود یک سال پیش متوجه وجود نشانه های عجیب و غریبی شد که توجه او را به خود جلب کرد. اشیایی پنهان در نخاله های فاضلاب که نه تنها مورد توجه کارگران قرار نگرفته بود بلکه هیچ رهگذری هم به وجود این یافته های ارزشمند در میان این نخاله ها کوچک ترین توجهی نکرده بود.
با توجه به محدودیت هایی که در ادامه کاوش ها وجود داشت به منظور حفاظت بیشتر اسکلت 7000 ساله به موزه ایران باستان منتقل شد.
ماجراجویی از دیدگاه باستان شناسی
وهابی که بر حسب اتفاق برای انجام کارهای شخصی از خیابان مولوی تهران عبور می کرد در مسیر اجرای طرح لوله گذاری فاضلاب در این منطقه متوجه وجود نشانه های باستانی در این منطقه شد. وی ضمن اشاره به این موضوع به گزارشگر برنامه چرخ می گوید: از آنجا که این منطقه بخشی از بافت تاریخی تهران است و از بخش های قدیمی تهران محسوب می شود از روی کنجکاوی علاقه مند شدم به این نخاله های انباشته شده در حاشیه اجرای طرح نگاهی بیاندازم. نخستین بخش هایی که متوجه شدم ممکن است دربردارنده یافته های تاریخی باشد ابتدای کوچه شوشتری بود. به این ترتیب از کارگرانی که مشغول کار بودند اجازه گرفتم وارد کارگاه شوم .
پس از فراز و نشیب های فراوان و با کشف آثار تاریخی متعدد ، باستان شناسان درباره امکان یافتن نشانه های بیشتری از دوره های تاریخی مختلف در این منطقه حدس هایی زدند و به این ترتیب طرح لوله گذاری شرکت فاضلاب تهران در خیابان مولوی در فاصله بین میدان محمدیه تا خیابان قیام به محلی برای گمانه زنی ها و آزمایشات باستان شناسی مختلف تبدیل شد. چندین ترانشه یا محوطه کاوش که با محوطه کارگاه شرکت فاضلاب یکی بود توسط تیم باستان شناسی این پروژه و به طور تصادفی انتخاب شد. گروهی از باستان شناس جوان با پشتکار و ممارست، خطر حضور در چاه های عمیقی را پذیرفتند که مکان های چندان امنی نبود. علاوه بر این باید همگام با کارگران پروژه فاضلاب نیز حرکت می کردند و برای بررسی لایه های مختلف خاک و انتخاب مکان حفاری گزینه ای جز گزینه های شرکت فاضلاب نداشتند. همه چیز بر پایه حدس و گمان پیش می رفت. تدفین انسانی در محل ترانشه شماره یک کارگاره باستان شناسان در محل تقاطع خیابان اردستانی و صاحب جم یافت شد. این مطالعه حدود 8 ماه به طول انجامید. حدس و گمان های اولیه باستان شناسان در محل ترانشه شماره یک آن ها را به یک سفال رساند. کشفی کوچک که سرنخ مهمی برای یک اکتشاف بزرگ تر بود.
وهابی با اشاره به سرنخ هایی که در این ترانشه ها یافت شد می افزاید: ابتدا در این منطقه به ترکیبی از سفال های مختلف و چند قطعه مشکوک به پیش از تاریخ برخورد کردیم. اصلا نمی دانستیم اکتشافات در این منطقه ما را به دوره ای می رساند که دوره پیش از تاریخ نام دارد. اما در روزهای آخر همکارم آقای قنبری گزارش کردند که حین کار متوجه سر اسکلت و ظرف تدفینی شده اند که بالای سر این اسکلت قرار داشت. همین اتفاق موجب شد این مطالعه گسترده تر شده و ترانشه توسعه پیدا کند.
از سایت موزه تا موزه
آیا اسکلت بدن هم به دنبال جمجمه در خاک پنهان شده بود؟ کاوش ها ادامه پیدا کرد. حالا دیگر کارگاه فاضلاب محل کشف باستان شناسان شده بود. بخش های وسیع تری از خیابان را حفاری کردند که نتیجه آن رسیدن به پیکری بود که تنها بخشی از جمجمه و استخوان های انگشت های پای او دستخوش تغییرات زمان شده بود. آزمایشان باستان شناسی می گفت این اسکلت زنی از 7 هزار سال پیش است. زنی که هنگام تدفین یک شیء سفالی هم با او دفن شده بود. شاید بتوان گفت او حامل اطلاعاتی از شیوه تدفین در 7 هزار سال پیش است. اگر این روزها گذرتان به حوالی مولوی و خیابان اردستانی بیفتد شاهد گور آسفالت شده آن زن 7 هزار ساله خواهید بود. گور بقایایی از دوره های تاریخی گوناگون که بررسی آن ها می توانست احتمالا جواب مناسبی برای سوالاتی متعدد درباره تاریخ این سرزمین باشد.
اسکلت و دیگر اشیای کشف شده به موزه ایران باستان منتقل شد. اگرچه پیش بینی ها آسیب دیدگی اسکلت را به علت قرار گرفتن در معرض تغییرات جوی محتمل ارزیابی می کرد
کشف ابزار آلات سنگی و بقایایی از سازه های حرارتی و حتی کشف دومین اسکلت هم نتوانست مدیران حوزه های مرتبط را راضی کند تا کاوش ادامه پیدا کند و این منطقه به مکانی برای بازدید عموم تبدیل شود. این اسکلت و دیگر اشیای کشف شده به موزه ایران باستان منتقل شد. اگرچه پیش بینی ها آسیب دیدگی اسکلت را به علت قرار گرفتن در معرض تغییرات جوی محتمل ارزیابی می کرد اما در نهایت این بانوی 7 هزار ساله از این منطقه به موزه ایران باستان کوچ کرد. اگرچه عده ای از باستان شناسان بر این باورند این منطقه می توانست به یک سایت موزه تبدیل شود و هویت خود را حفظ کند و از همه مهم تر این که می توانست نظر گردشگران بسیاری را به خود جلب کند.
بابک نیکخواه بهرامی، سردبیر مجله گیتانما که در برنامه چرخ حضور داشت معتقد است بهترین تصمیم این بود که این اسکلت یافت شده به موزه منتقل شود. وی می گوید: قسمتی که تحقیق می کردند از قسمتی که این اسکلت کشف شد فاصله داشت. بررسی های و مطالعات در قسمت دیگری انجام می شد. حقیقت این است که این اسکلت وسط خیابان کشف شده است و بهترین کار این بود که اسکلت کشف شده به موزه منتقل شود. اگر در این منطقه سازه بزرگی کشف شده بود که غیرقابل جابه جایی بود بهتر بود این منطقه به یک سایت موزه تبدیل می شد وسازه کشف شده در همان منطقه رونمایی می شد. اما چون این کشفیات به اسکلت و تعدادی اشیای سفالی محدود بوده است بهترین کار این بود که این آثار تاریخی به موزه منتقل شود.
این در حالی است که نازیلا ناظمی، پژوهشگر تاریخ که دیگر مهمان برنامه چرخ یکشنبه شب بود بر این باور است که این مکان باید به یک سایت موزه تبدیل می شد. این پژوهشگرضمن تاکید بر این موضوع می گوید: هنوز این کشف کامل نشده بود. وقتی اسکلت دوم پیدا می شود به این معنی است که شاید با ادامه تحقیقات اسکلت سوم و چهارم نیز یافت می شد. ممکن بود در این منطقه به گورستانی برخورد کنیم. ممکن بود به شواهد دیگری مانند آثاری از یک خانه یا زندگی یا یک معبد برخورد کنیم. وجود سازه حرارتی در میان اشیای یافت شده نشان می دهد شاید بتوان به یافته های دیگری نیز دست یافت. از آنجا که تحقیقات بیشتری انجام نشد نتوانستیم بین این یافته های ارتباط معنی داری پیدا کنیم که برای مثال اثبات کند این منطقه چه ویژگی ها یا کاربردی داشته است.
شاید اگر این مطالعات ادامه پیدا می کرد می توانستیم به شواهدی درباره وجود یک تمدن 7 هزار ساله دست پیدا کنیم.
امکان ایجاد سایت موزه وجود دارد
مهندس سید محمد بهشتی، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی در حاشیه مراسم رونمایی از این اسکلت 7 هزار ساله در موزه ایران باستان در پاسخ به سوالات مطرح شده مبنی بر علت انتقال این آثار به موزه این طور توضیح می دهد: بهتر است این سوالات از باستان شناسان و رییس پژوهشکده باستان شناسی پرسش شود. من از کارشناسان نظر سنجی کرده ام و بر این اساس تصمیم گرفته ام. برخلاف خبرهایی که در این زمینه منتشر شده برای تصمیم گیری در این زمینه هیچ اختلافی بین شهرداری و سازمان میراث فرهنگی وجود نداشته است و این مکان هنوز هم می تواند به یک سایت موزه تبدیل شود. ما با توجه به شرایط و محدودیت هایی که وجود داشت باید این انتقال را انجام می دادیم.
نازیلا ناظمی، پژوهشگر تاریخ معتقد است صرف نظر از اتفاقاتی که افتاده و یا اتفاقاتی که می توانست بیفتد باید توجه داشت که ما به عنوان یک شهروند یا عضوی از این سرزمین مالک میراث ملی هستیم و افرادی را انتخاب کرده ایم که از میراث فرهنگی نگهداری و مراقبت کنند و این افراد از جانب ما مسئول هستند و می توانند تصمیم گیری کنند. اما به نظر می رسد این حق را داریم که درباره این موضوع نظر شخصی خود را بیان کنیم.
وی تاکید می کند: این منطقه محل رفت و آمد است و خودروهای متعددی در این منطقه تردد دارند . مردم زیادی نیز هر روز از این منطقه عبور می کنند و این ها عواملی است که محدودیت هایی را ایجاد می کند . اما باید در نظر داشت که اکتشاف در این منطقه هنوز به پایان نرسیده است.
از سوی دیگر ناظمی به سابقه ایجاد سایت موزه در کشور اشاره می کند و می افزاید: در همه جای دنیا نیز همین طور است اما ایجاد سایت موزه در کشور ما موضوع عجیب و غریبی نیست. ما در تبریز در کنار مسجد کبود یک سایت موزه داریم. زمانی که می خواستند در این منطقه عملیات ساختمانی انجام دهند به یک سری آثار تاریخی برخورد کردند و در نتیجه عملیات ساختمان سازی متوقف شد و به مسئولین میراث فرهنگی و گردشگری اطلاع دادند و به این ترتیب پس از حفاری و آزمایشات متعدد این مکان به یک سایت موزه تبدیل شد. اجساد یافت شده در همین مکان باقی مانده است. سایت موزه بندیان در دره گز مجموعه آثار بزرگی از دوره ساسانیان را در خود جای داده است. شاید این منطقه از چنین پتانسیلی برخوردار نبوده است.
کوچ به موزه، چرا؟
در دنیا نیز اتفاقات مشابهی را شاهد بوده ایم و موضوع اصلی کاوش و مطالعه این آثار است. این ترانشه ها اکنون پر شده است اما به آثار تاریخی که احتمال دارد در دل زمین مدفون شده باشد خسارتی وارد نشده است و همچنان امکان مطالعه این آثار و بقایای تاریخی وجود دارد.
نیکخواه بهرامی بر این باور است که پیشرفت در تحقیقات و بررسی منوط به اختصاص بودجه قابل توجهی است و به نظر می رسد یکی از عوامل احتمالی برای متوقف شدن این مطالعات تامین نشده بودجه باشد. وی به تجربه مشابه دیگر کشورها در این زمینه اشاره می کند و می افزاید: در خارج از کشور نیز همین طور است بعد از پرداخت بودجه تحقیقات میدانی انجام می شود. بسیاری از این بودجه در کشورهای دیگر از سوی افراد خیر پرداخت می شود و نمی توان انتظار داشت دولت چنین بودجه ای را تامین کند. گاهی این سرمایه گذاری های شخصی با هدف معافیت های مالیاتی برای افراد مشارکت ها انجام می شود. اما این منطقه با محدودیت های متعددی همراه است و برای این که بخواهیم این مکان را به یک سایت موزه تبدیل منیم باید این محدودیت ها را از میان برداریم. در حالی که ما موزه ساخته ایم با این هدف که آثار باستانی را در داخل موزه نگهداری کنیم.
ترانشه ها اکنون پر شده است اما به آثار تاریخی که احتمال دارد در دل زمین مدفون شده باشد خسارتی وارد نشده است و همچنان امکان مطالعه این آثار و بقایای تاریخی وجود دارد
برای ادامه کاوش ها شرایط مناسبی وجود نداشت
دکتر حمیده چوبک، رییس پژوهشکده باستان شناسی در پاسخ به سوال مطرح شده درباره این که چرا در نهایت این اسکلت به موزه ایران باستان رسید به گزارشگر چرخ این طور توضیح می دهد: کشمکش و اختلافی در این مسیر وجود نداشته است باید مسیری را پشت سر می گذاشتیم تا بتوانیم امروز از این اسکلت در موزه رونمایی کنیم. خوشبختانه این مسیر طی شده است. کاوش ها به پایان رسیده است. هدف این بود که به عنوان یک لایه یا برگه مهم هویتی شهر تهران این مکان را به سایت موزه تبدیل کنیم و تلاش بر این بود که در همان محل شرایط حفاظتی ایجاد شود که با توجه به شرایط خاص منطقه مولوی و عبور لوله های آب و رطوبت بالای ناشی از آن که مشکلاتی را برای حفاظت آثار کشف شده ایجاد می کرد و همچنین محدودیت هایی که در ادامه کاوش ها وجود داشت تصمیم گرفته شد تا زمان ایجاد شرایط مناسب برای احداث سایت موزه در این منطقه این آثار به موزه ایران باستان منتقل شود.
رییس پژوهشکده باستان شناسی می افزاید: رویکرد ما بیشتر بر این بود که این آثار در همان محل نگهداری شود و قصد داشتیم مقدماتی را فراهم کنیم که این نخستین تجربه راه اندازی سایت موزه شهری در شهر تهران محقق شود. مهندس بهشتی در تلاش هستند این هدف محقق شود. شهر تهران فقط با نماد برج میلاد هویت پیدا نمی کند. باید بدانیم از کجا گذشته ایم تا بدانیم به کجا رسیده ایم. اختلافی وجود نداشته است ما در حال رایزنی با شهرداری و انعقاد تفاهم نامه ای با شهرداری بودیم. اما با توجه به نگرانی های ابراز شده از سوی مردم مبنی بر امکان از بین رفتن این آثار تصمیم گرفتیم این آثار را به موزه منتقل کنیم. در نهایت در شورای تصمیم گرفتیم حتی در صورتی بخواهیم سایت موزه ای راه اندازی کنیم و کاوش ها همچنان ادامه داشته باشد با توجه به زمان بر بودن این اقدامات بهتر است با توجه به نظر متخصصان و کارشناسان تا ایجاد شرایط لازم این آثار به موزه انتقال پیدا کند.
شهر تهران فقط با نماد برج میلاد هویت پیدا نمی کند. باید بدانیم از کجا گذشته ایم تا بدانیم به کجا رسیده ایم.
اما ناظمی، معتقد است سوالات متعددی وجود دارد که با متوقف شدن روند کاوش ها هنوز به آن پاسخ داده نشده است . از یافتن اسکلت دوم و سازه حرارتی کوره مانندی که در این منطقه یافت شده است صحبتی نمی شود. آیا تدفین در خانه انجام شده است ؟ در حقیقت در دورانی مرده ها را در داخل خانه دفن می کردند، آیا این اسکلت شواهدی از همان دوران است ؟ برای محققان سوالات زیادی مطرح شده است و هنوز به بسیاری از سوالات مطرح شده از سوی باستان شناسان پاسخ داده نشده است. آیا این منطقه می تواند ادامه چشمه علی باشد؟
چشمه علی منطقه ای در شهر ری است که با این منطقه 6 تا 7 کیلومتر فاصله دارد. در این منطقه شواهد تاریخی مستحکمی یافت شده و به نان منطقه سفال قرمز چشمه علی معروف است. روز اول که این سفال ها در منطقه مولوی یافت شد، پیش از این که آزمایشی انجام شود با توجه به این که شواهدی مبنی بر شباهت بین سفال های یافت شده با سفال های یافت شده در منطقه چشمه علی وجود داشت مطالعات بیشتری انجام شد. آیا این مطالعات اکنون به پایان رسیده است؟ تا پیش از این که به بانوی 7 هزار ساله برسیم، آثاری از دوره قاجار و صفویه دراین منطقه یافت شده بود. اما درباره این آثار صحبتی نمی شود. ما بر اساس این مطالعات می توانیم به اطلاعاتی درباره تهران قدیم دست پیدا کنیم.
معما همچنان باقی است
در بسیاری از کشورهای دنیا نیز بخش قابل توجهی از هزینه های تحقیقات در این حوزه از سوی مردم تامین می شود که می تواند در حفظ فرهنگ نقش مهمی داشته باشد.
اما چطور می توان این سرنخ ها را به هم متصل کرد؟ نیکخواه بهرامی در پاسخ به این سوال مجری برنامه چرخ می گوید: مسلما باید تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود. اگر این مسئله برای شهروندان مهم است همه می توانند در این زمینه مشارکت داشته باشند تا این مطالعات انجام شود. در بسیاری از کشورهای دیگر نیز همین طور است و بخش قابل توجهی از این هزینه ها از سوی مردم تامین می شود که می تواند در حفظ فرهنگ نقش مهمی داشته باشد. اگرچه ممکن است چنین قابلیتی در کشور ما وجود نداشته باشد. اما این کار نیاز به سرمایه دارد و این سرمایه باید تامین شود. هنوز اتفاق خاصی نیافتاده است و اگر سرمایه این کار تامین شود می توان مطالعات را از سر گرفت.
ناظمی بر این باور است که این منطقه از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است و این ویژگی ها مورد توجه هر گردشگر ایرانی و خارجی قرار می گیرد . این پژوهشگر می گوید: از یک سو در نزدیکی این منطقه بازار تهران را داریم . در فاصله کمی از آن منطقه ای به نام قبرآقا وجود دارد که مقبره امام جمعه دوره قاجاریه است. کاروانسرای خانات در نزدیکی این منطقه قرار دارد. که سازه ای بسیاری قدیمی است که با همت شخصی بازسازی شده است. کمی دورتر بازار حضرتی قرار دارد. در داخل بازار حضرتی نخستین کلیسای ارامنه در ایران قرار دارد که در دوره فتحعلی شاه ساخته شده است. در نزدیکی این منطقه نیز خانه پدری دکتر چمران و خانه و مسجد آیت الله بهبهانی مشروطه طلب قرار دارد. یعنی بافت منطقه به ما این اجازه را می دهد که در این جا یک تور کاملا تاریخی داشته باشیم.کمک گرفتن از مردم نیازمند اطلاع رسانی است. مردم باید برای مشارکت در انجام کارهای فرهنگی آماده شوند.
No tags for this post.