امسال جمعی از مراکز آموزشی و پژوهشی کشور با انتخاب هفته اول دی ماه به عنوان هفته علمی تمدن نوین اسلامی برنامههای علمی متعددی را به اجرا گذاشتند و کوشیدند ضمن معرفی تمدن نوین اسلامی، با بررسی عوامل و موانع موثر در فرآیند شکلگیری تمدنها، امکان شکلگیری تمدن نوین اسلامی را سنجیده و راهکارهای رسیدن به آن را پیشنهاد نمایند.
این تلاش ارزشمند همین که این موضوع را از لابهلای موضوعات مختلف بیرون کشیده و به صدر آورده، به گونهای که موجب نگارش دهها مقاله علمی درباره آن شده، تا حدی به هدف مورد نظر دست یافته است و ادامه آن میتواند منشأ اثرات بسیار گسترده و ژرف گردد.
تمدن نوین اسلامی به معنای شکلگیری و ظهور تمدن جدیدی متفاوت با تمدن اسلامی نیست. تمدن نوین اسلامی، استمرار تمدن اسلامی منطبق و سازگار با شرایط و ویژگیهای جهان نو و زندگی جدید انسان و تامینکننده نیازهای بشر امروزی است.
دشواری تمدنسازی در عصر حاضر آن است که باید این مسیر و فرآیند، در فضایی رقابتی و با غلبه بر تلاشهایی که با هراسافکنی سعی در تیره و تار کردن فضا و بدنام کردن اسلام و تمدن اسلامی دارد، طی گردد. از اینرو گرچه با توجه به تجربه تاریخی شکلگیری و برآمدن تمدن نوین اسلامی امکانپذیر است، اما با موانع جدی و اساسی روبهروست.
آنچه گذر از این موانع را سهل و آسان میکند، حل مسائل بنیادی حاصل از تمدن برآمده از مدرنیته و تجویز نسخههای موثر برای درمان دردهای ناشی از این مسائل بنیادی است. حادترین مسائل ناشی از مدرنیته و بحرانهای برآمده از آنها عبارتند از:
1ـ تقابل و جنگ انسان با خدا. تمدن مدرن که بعد از قرون وسطی ظهور کرد، با تاکید بر اومانیسم و نقش محوری انسان در هستی، انسان را به جای خدا نشاند و خدا را از زندگی بشر حذف کرد. نتیجه این تقابل بروز بحران معنویت و اخلاق در جهان مدرن و تمدن غربی است.
2ـ جنگ دنیا با آخرت. تضاد دیگری که مدرنیته ایجاد کرد، تضاد دنیا با آخرت بود. با تاکید بر سکولاریسم و مادیگرایی محض، حیات بشر در زندگی مادی این دنیایی خلاصه شد. نتیجه این تضاد ایجاد بیهودگی، نومیدی و سرخوردگی است؛ بحرانی که بشر امروزی و برخوردار از تمدن مدرن از آن رنج میبرد.
3ـ جنگ انسان با طبیعت. در تمدن مدرن با فرض بهرهبرداری حداکثری از طبیعت برای به حداکثر رساندن رفاه و آسایش، جنگی همهجانبه با طبیعت در گرفت. استفاده از تکنولوژی مدرن در این رویارویی با طبیعت آثار مخرب گسترده و عمیقی ایجاد کرد. نتیجه آن تخریب محیطزیست و بروز بحرانهای زیستمحیطی امروز است.
4ـ جنگ فرد با اجتماع. با فردگرایی و فردمحوری در تمدن مدرن، فرد، سعادت و رفاه فردی بر جمع و منافع جمعی ارجحیت یافت. این وضعیت موجب شد منافع جمعی و جامعه قربانی منافع فرد گردد که نتیجه آن بروز بحرانهای عمیق اجتماعی مانند فقر، شکاف طبقاتی، گرسنگی و سوءتغذیه است که اکثریت گسترده جوامع در مقابل اقلیتی کوچک قرار میدهد.
5ـ جنگ فرد با فرد. تضاد دیگر، تضاد و رقابت فرد با فرد است. با فردگرایی مفرط، منافع، سعادت و رفاه هر فرد مستقل و جدای از افراد دیگر تلقی میشود. هر فردی برای رسیدن به منافع بیشتر و دسترسی به رفاه و سعادت به رقابت با دیگران میپردازد. رفاه و سعادت بیشتر هر فرد در گرو کم کردن رفاه و سعادت دیگری است. بنابراین بهرهکشی، استعمار و استثمار از نتایج تمدن مدرن است؛ نتایجی که بحرانهای اجتماعی فراوانی مانند شدت یافتن درگیریها، جنگها، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، تجارت زنان و مانند اینها را در پی آورده است.
اسلام به عنوان دین کامل و تمدن اسلامی، به صورت ذاتی ظرفیت و توانمندی ارائه راهکار برای حل این مسائل و بحرانهای ناشی از آنها را دارد. مراکز علمی و پژوهشی با طرح مباحث مربوط به تمدن نوین اسلامی و امکان سنجی تحقق آن، گام اولیه را جهت نگاه علمی به موضوع تمدن نوین اسلامی برداشتهاند، اما مسئولیت اصلی این مراکز آن است که با مبنا قرار دادن متون اسلامی و استخراج دیدگاههای اسلامی و نظریهپردازی برای حل مسائل پیشروی بشر و ارائه راهکارهای عملیاتی برای حل بحرانهای اساسی پیشرو در فضای تیره و تار جهان، توجهات را به سوی تمدن نوین اسلامی، به عنوان تمدنی که درمان دردهای پیش روی بشر را در اختیار دارد جلب کند و راه پیشرو را برای برآمدن چنین تمدنی هموار سازند.
منبع:جام جم آنلاین (دکتر حاکم قاسمی – عضو هیات علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) )
No tags for this post.