چرایی و واکاوی بیشتر این مساله باعث شد تا گفت و گویی با دکتر خسرو خواجه، رییس دانشکده علوم زیستی دانشگاه تربیت مدرس انجام دهیم.
امروزه با توجه به روند خوب تولید مقاله های علمی ایران اما هنوز این پژوهش ها کاربردی نشده اند، علت اصلی این امر از کجا نشات می گیرد؟ چرا هنوز نتوانسته ایم این علم را کاربردی کنیم؟
توجه بیشتر به دانش از 20 سال پیش تاکنون در سیاست گذاری های دولت های مختلف قرار گرفته است و علما، بزرگان ما از مقام معظم رهبری تا دولتمردان ما به این نکته توجه و پا فشاری و تاکید زیادی کرده اند. این مزیت باعث شده تا ما طی دو دهه اخیر پیشرفت های چشمگیری از نظر علمی کسب کنیم و به جایگاه کنونی مان برسیم؛ شتاب ایران از نظر تعداد مقاله ها 11 برابر میانگین جهانی شده است.
برای افزایش کیفیت مقاله ها چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ چه ضرورت های قانونی نیاز است؟
ما باید در کنار افزایش کمیت به کیفیت مقاله های علمی پژوهشی مان نیز توجه کنیم. در این بین نقش سیاست گذاران علمی بیش از گذشته است. به نظر میرسد باید کمیت مقاله های علمی و پژوهشی را با توسعه زیر ساخت های پژوهشی در دانشگاه ها و ورود همه محققان به عنوان نویسنده مقالات تحقیقاتی بهبود ببخشیم و انتظار داشته باشیم که دانشگاه های پیشرو نیز با حفظ تعداد مقالات، توجه ویژه به کیفیت کنند. بدین ترتیب میزان کمی و کیفی مقاله های ما می تواند رشد پیدا کند. یکی از نشریه های علمی به نام PNAS در علوم زیستی هر ساله 50 هزار مقاله کیفی چاپ می کند. در این بین ما یک درصد جمعیت جهانی را شامل می شویم بنابراین باید به طور متوسط سالانه 500 مقاله در این نشریه علمی به چاپ برسانیم. متاسفانه ما در این نشریه علمی حتی نمی توانیم یک مقاله با ضریب تاثیر 10چاپ کنیم. برای اینکه بتوانیم چنین مقاله هایی با کیفیت بالا تولید کنیم نیاز به یک سری زیرساخت ها و بودجه های پژوهشی داریم. گذر ما از مرحله کمی به کیفی نیاز به یک سری ابرو باد و مه وخورشید و فلک دارد. هرچند ما اکنون مورد تشویق جوامع جهانی و نظام قرار گرفته ایم اما برای رسیدن به کیفیت مطلوب مقاله های پژوهشی مان، نیاز به زیرساخت های مناسب، تجهیزات کافی و بودجه های تحقیقاتی داریم. جدا از این مسایل ما باید در کشور فرهنگ تحقیق و پژوهش مان را تغییر دهیم.
علم یک شبه به وجود نیامده بلکه در دراز مدت و با طی کردن مسیر درست به وجود آمده است. ما اکنون روی ریل صحیح علم قرار گرفته ایم و سرعت پیشرفت مان هم طبیعی است.
فرهنگ تحقیق ما باید از دید تک به جمع نگری تغییر یابد و همکاری های علمی بین دانشکده های مختلف باید تقویت شود. به عنوان مثال، در دانش امروزی به سلول نگاه سیستمی وجود دارد بنابراین یک پژوهشگر حوزه علوم زیستی باید به جای تحقیق روی یک ژن، پروتئین یا آنزیم یا بررسی یک فرآیند، بایستی همزمان روی مجموعه ای از آنزیم ها، پروتیئن ها و فرآیندهای زیستی کارهای تحقیقاتی اش را انجام دهد. ما با این نوع نگرش تحقیقاتی نیاز به ابزارهای متفاوتی خواهیم داشت که گاهی هزینه آن بسیار گران تر از ابزارهای صنعتی و آزمایشگاهی کنونی موجود است. ما با این نوع نگاه در حوزه فعالیت مان نیاز به رویکردهای مختلف علمی از جمله الکترونیک، پزشکی، شیمی و… خواهیم داشت. نگاهی که هم اکنون در جهان new biology یا زیست شناسی نوین نام گرفته است. در این نوع نگاه جهانی، دیگر تک نگری جایگاهی ندارد بلکه هم افزایی و همگرایی چند رشته جای او را گرفته است تا افراد مختلف با گرایش های گوناگون روی یک موضوع نگاه کنند. جدا از این تغییر نگرش ها و زیرساخت ها و تخصیص اعتبارها، باید همکاری های علمی و پژوهشی ما در سطح بین المللی به ویژه در جهان اسلام و آسیا تقویت شود.
پس با این وجود آینده این علم را در کشورمان چگونه ارزیابی می کنید؟
من آینده روشنی پیش روی این علم در ایران می بینم. علم یک شبه به وجود نیامده بلکه در دراز مدت و با طی کردن مسیر درست به وجود آمده است. ما اکنون روی ریل صحیح علم قرار گرفته ایم و سرعت پیشرفت مان هم طبیعی است. هرچند این روند، سیر طبیعی خودش را طی می کند و باید دقت و کیفیت پژوهش های ما افزایش یابد و دانش و علوم ما به فناوری و تجارت تبدیل شود اما ما نباید بیش از این از جامعه ایرانی انتظار داشته باشیم. اینکه باید از ابتدا کار کاربردی کنیم اشتباه است. ابتدا ما باید علم یک موضوعی را فرا گیریم و پس از آن روی کاربردی شدن آن تمرکز کنیم. متاسفانه این موضوع هم یکی از معضلهایی است که در بخشی از سیاست گذاری های علمی ما وجود دارد.
No tags for this post.