در قرن بیستم، بشر به سختی توانست خود را از توهمات آلمان نازی و ادعاهای آن پیرامون نژاد و برتری نژادی نجات دهد و فهمید که دلیل تفاوت های نژادی، عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است که نژادهای مختلف در آن بوده اند. نژاد از آن پس به جای این که مفهوم علمی باشد، ساخت اجتماعی تلقی می شد و به لحاظ زیست شناختی تفاوت فاحشی میان نژادها وجود نداشت.
علاوه بر این پس از جنگ جهانی دوم، نهضت ها و حرکت های سازمان یافته اجتماعی و مدافعان حقوق بشر زمینه را برای احترام بیشتر به اقلیت های نژادی فراهم کردند. طرح عظیم ژن بشری که در سال ۲۰۰۰ رونمایی شد نیز نشان داد که آحاد بشر اعم از نژادهای مختلف تا ۹۹ درصد به لحاظ ژنتیک با هم برابر هستند و لذا بسیاری گمان می کردند علم ژن شناسی و دستاوردهای آن آخرین میخ را بر تابوت نژاد پرستی و ابعاد نه چندان مطلوب آن زده است.
اما درست وقتی این تابوت را برای تدفین روی دوش می کشیدند، اتفاق جالبی همه چیز را به هم ریخت. گروهی همان یک درصد اختلاف را دستمایه قرار دادند و پژوهش های گسترده ای را برای اثبات برخی از برتری های نژادی آغاز کردند تا موضوع نژاد یکبار دیگر از حوزه مسائل علوم اجتماعی و جامعه شناسی خارج شده به میان دانشمندان علوم تجربی بیاید.
این تفاوت ناچیز یک درصدی بنابر یافته های اخیر حاکی از وجود میلیون ها SNP (هسته های پلیمری مفرد) است که برخی از آنها به جغرافیای محل سکونت افراد وابسته هستند. با این حال تلاش برای ایجاد ارتباط میان این تفاوت ها و تبعیض ها به سازوکارهای زیستی کمی زننده و غیر قابل توجیه است، چه این که تحلیل ها ی فراوانی که در مورد این داده ها انجام شده حتی خلاف موضوع را ثابت می کند.
برخی از مبدعان و مخترعان فناوری های جدید نیز همین هدف را در کارهای خود دنبال می کنند. البته این افراد در ظاهر نژاد پرستی علمی و اصل وجود آن را در گذشته تکذیب می کنند و آن را نمی پذیرند و بهانه ای هم که برای خود می آورند این است که با تمرکز بر این تفاوت های نژادی می توان مشکلات بهداشتی و درمانی بسیاری از افراد را در نژادهای دیگر بر طرف کرد. برای مثال اخیرا دارویی جدید در آمریکا با مجوز از نهادهای ذیربط به بازار عرصه شده که فقط مخصوص یک اقلیت نژادی خاص است، یعنی سیاهانی که از ناراحتی های قلبی رنج می برند و استدلال سازندگان این دارو نیز این است که این گروه به لحاظ نژادی در معرض خطر حملات قلبی قرار دارند. عرصه این دارو نشانگر این است که علم پزشکی و داروسازی خود یکی از مسببان بروز تبعیض نژادی و پیامدهای مرتبط با آن در حوزه سلامت و بهداشت و درمان است.
به این ترتیب می توان فهمیدکه چرا در اعصار گذشته پزشکان، محققان و دانشمند به دنبال یافتن رموز و اسرار تفاوت های نژادی بوده اند. البته گفته می شود این دارو ابتدا به نیت سیاه پوستان ساخته نشده، بلکه پس از آزمایش ها و گزارش های متعددی که به دست آمده مشخص شده تاثیر این دارو بر سیاهان بیشتر است. البته این ادعای سازندگان دارو است. چه این که گمان می رود بعد از این که اجازه عرضه این دارو به صورت عام در بازار آمریکا صادر نشده، شرکت سازنده مدارکی را ارائه کرده تا مجوز جدیدی برای مصرف این دارو توسط سیاهان به دست بیاورد.
با بررسی تمام شواهد موجود و سیاهانی که ادعا کرده اند تاثیر این دارو بر آنها مثبت بوده مشخص می شود، استدلال های سازندگان این محصول چندان قابل اتکا نیست و نمی توان از آن به عنوان استدلالی محکم برای تاثیر خاص نژادی این دارو استفاده کرد. علاوه بر این شرکت سازنده هیچ گونه اطلاعات ژنتیکی را به سازمان های مشمول عرضه نکرده تا مشخص شود تاثیر خاص این دارو ناشی از بافت ژنتیک سیاهان است.
لازم به تاکید است که علم ثابت کرده که هیچ گروه نژادی خاص وجود ندارد که گروه ژنی خاص در بدن داشته باشد که در دیگر نژادها موجود نباشد. بعضی از گروه های ژنی طبیعتا در برخی از گروه های جمعیتی شایع تر هستند، اما نحوه توزیع این گروه ها آنقدر جدی نیست که بتوان آن را به نژاد خاصی نسبت داد. از این گذشته بانک اطلاعات ژنتیک موجود در شرکت های دارو ساز که تلاش می کنند داروهای خود را به گروه خاصی قالب کنند، آن قدر نمونه های کمی را در درون خود دارد که نمی توان به آنها استناد کرد. حتی در بانک اطلاعاتی دی ان ای در اف بی آی که نمونه های فراوانی از دی ان ای سیاهان وجود دارد، در بسیاری از موارد اشتباه در تشخیص به وجود می آید. البته آنجا نیز ردپایی از تبعیض نژادی به چشم می خورد. برای مثال در حالی که سیاهان تنها ۱۲ درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند، نمونه های دی ان ای آنها حدود ۴۰ درصد حجم بانک اطلاعاتی اف بی آی را تشکیل می دهد.
به این ترتیب، اگر دانشمندان مراقبت های لازم را به عمل نیاورند، شاید به دلایل اقتصادی و جنایی در دام روندهای تبعیض آفرین علمی بیفتند و مجبور شوند برای نتایجی که اصلا وجود خارجی ندارند، ادله و استدلال های محکم علمی ببافند. با این کار علم بشر دوباره به مرحله ای باز می گردد که میان آحاد بشر تفاوت قائل می شد و افسانه هایی باطل را از برتری نژادی به نمایش می گذاشت، بدین ترتیب امروز علوم و فناوری مختلف بدون این که بدانند، در حال نابود کردن دستاوردهای تمدن بشر و آزادی های و برابری موجود میان اقلیت های مختلف آن هستند.
منبع:علمنا
No tags for this post.