در تحقیقات ژنتیک، همپای بخش درمان پیشرفت نکرده ایم
استاد پیشکسوت ژنتیک ایران که معتقد است از نیروی انسانی متخصص کشور در این حوزه به میزان کافی استفاده نشده و پیشرفتهای صورت گرفته در این زمینه کمتر از حد انتظار است، میگوید: ما ایرانی ها از نظر ژنتیکی باهوش هستیم، اما به دلیل برخی نقاط ضعف مثل بی انضباطی و نداشتن روحیه سختکوشی و استمرار که منشاء ژنتیکی دارد نتوانسته ایم از هوش بالای خود به نسبت مردم دیگر کشور ها استفاده کنیم.
به گزارش ایسنا، دکتر داریوش فرهود که متولد 1317 در تهران است دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را با توجه به سفرهای اجباری پدر در مناطق مختلف ایران چون هفت گل و مسجدسلیمان گذرانده و از سال ششم ابتدایی در تهران تحصیل کرده است. او از همان ایام به لطف برخورداری از پدری فرهنگی و پدربزرگ و عموی پزشک اش به علم طب علاقه مند می شود و در سن 19 سالگی برای ادامه تحصیل به آلمان سفر میرود و ضمن ادامه تحصیل در رشته پزشکی در رشته جدید انسان شناسی هم تحصیل میکند تا در سال 1351 موفق به اخذ درجه دکتری علوم طبیعی در ژنتیک انسانی و PhD انسانشناسی از دانشگاه ماینس آلمان می شود.
وی پس از پایان تحصیلات به ایران بازمی گردد و آموزش و تحقیقات ژنتیک انسانی را در دانشگاه تهران پایه گذاری می کند.
استاد فرهود که عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی ایران است طی سالهای فعالیت علمی و آموزشی ضمن ارائه دستاوردهای علمی و تحقیقاتی و خدمات درمانی مختلف، هزاران دانشجو را در زمینه ژنتیک آموزش داده است.
دکتر فرهود در گفتوگویی در پاسخ به این سوال که چرا عنوان پدر علم ژنتیک ایران به وی اطلاق می شود گفت: این موضوع شاید از خارج از ایران شروع شد. وقتی من 45 سال پیش به ایران آمدم در ایران ژنتیک شناخته شده نبود و اعلام کردند که من کسی هستم که این علم را در ایران پایه گذاری کردم.
وی افزود: اصولا به دلیل سن و سال یک فرد به او پدر یک علم گفته نمی شود. پدر یک علم کسی است که اولین انستوسیون، گروه و رشته را در تخصص خودش در دانشگاه شروع کند که هم کار تحقیقاتی دانشگاه و هم دوره های آموزشی برگزار کند و من 45 سال پیش به ایران آمدم و اولین گروه ژنتیک انسانی کل ایران را در دانشگاه تهران تشکیل دادم.
دکتر فرهود افزود: خصوصیات اخلاقی و رفتاری یک نفر مقداری ژنتیکی است که از پدر و مادر می گیرد و بخشی هم محیطی است که اولین محیط همین خانواده است و به اثبات رسیده که ریزترین اثرگذاری و شکل گیری شخصیت فرزند در همان 6 سال اول زندگی شکل می گیرد.
وی با بیان اینکه در سن جوانی توانایی هایی را در خودم میدیدم گفت: من در 19 سالگی به آلمان رفتم و چرا که در آن زمان خیلی ها آلمان را دوست داشتند، تمام موفقیتم را مدیون برنامه ریزی، سخت کوشی و تلاش هستم، چرا که برای 10 آینده ام به روز برنامه ریزی میکنم.
پدر علم ژنتیک ایران که در برنامه امضاء شبکه 3 سخن میگفت، خاطرنشان کرد: زمانی که در آلمان درس پزشکی می خواندم انستیتویی در آنجا به نام انسان شناسی توجه من را به خود جلب کرد و موضوع انسان شناسی برایم سوال شد، در حالی که دانشجویان ایرانی که در آنجا حضور داشتند از کنار این ساختمان عبور میکردند ولی اهمیتی به آن نمیدادند.
فرهود افزود: من ضمن اینکه رشته پزشکی را ادامه دادم وارد رشته انسان شناسی هم شدم و در آن زمان از ایرانی ها و دیگر خارجی ها هیچ کس این دو رشته را با هم نخوانده بود و از خود آلمانی ها هم در آن زمان تنها چهار، پنج نفر پزشکی و انسان شناسی خوانده بودند.
وی ادامه داد: من چهار سال بود که به آلمان رفته بودم برنامه ریزی برای خودم کردم که در سال 1972 (1351) با دو درجه دکتری وارد ایران می شوم و دپارتمانی با عنوان ژنتیک ایجاد میکنم و برای 10 سال برنامه ریزی کردم.
پدر علم ژنتیک ایران گفت: در زمانی که در آلمان درس میخواندم هر دو سال یک بار به ایران سفر میکردم و بی نهایت میهن پرست بودم و هنوز هم هستم. بعد از انقلاب بسیاری از دوستانم در خارج از ایران از فرانسه، آلمان و استرالیا با من تماس می گرفتند و درخواست داشتند که به این کشور ها بروم ولی پاسخ من این بود که من اینجا به دنیا آمده ام و در همین کشور میمیرم.
وی افزود: زمانی که وارد تهران شدم بخشی در اختیار من گذاشته شد تا بیوشیمی کار کنم و از من خواستند تا در حوره ژنتیک فعالیت و تحقیقاتی را انجام دهم و زمانی تحقیقاتم را در حوزه ژنتیک آغاز کردم که هیچ کس به دنبال آموزش و پژوهش در این حوزه نبود و ژنتیک جمعیت انجام نداشتیم.
فرهود افزود: زمانی که به ایران آمدم سه موضوع برای تحقیق و پژوهش برای من مهم بود، اول ژنتیک جمعیت ها بود که ساختار ژنتیکی جمعیت را مشخص می کرد و دوم ژنتیک پزشکی بود که بررسی انواع بیماری ها و برنامه ریزی برای جلوگیری از آن بود، موضوع سوم انسان شناسی برای بررسی رفتارهای انسانها و خصوصیت های اخلاقی بود.
وی با اشاره به اولین پروژه ای که در ایران به وی واگذار شد، گفت: زمانی که چهار، پنج ماه از حضور من در ایران می گذشت پروژه بزرگی در نزدیک آباده و محل کوچ ایل های قشقائی با حضور تیمی 80 نفره به من پیشنهاد شد و من به شدت اشتیاق به تحقیق و پژوهش داشتم.
پدر علم ژنتیک ایران با بیان اینکه تا سال 1381 در دانشگاه مشغول به کار بوده است، گفت: در سال 1354 مرکز ژنتیک را پایه گذاری کردم که خارج از دانشگاه تهران بود و این را از مدلی که در آلمان دیده بودم انجام دادم که همان زمان یکی از روسای سازمان جهانی بهداشت به ایران آمد و وقتی این کار من را دید به ژنو رفت و من را به عنوان اولین کارشناس سازمان انتخاب کردنند.
وی با اشاره به تحولات بعد از انقلاب اسلامی و اینکه آیا در دوران جنگ به فکر خروج از ایران بود؟ گفت: بعد از انقلاب و حتی زمان جنگ افرادی از ایران و حتی از تهران می رفتند اما من از نه تنها از ایران بلکه از تهران هم خارج نشدم و اعتقاد داشتم که انسان با همه افراد محله خودش در حال زندگی است و من نمیخواستم جدا از مردم باشم و تنها خودم را نجات دهم.
فرهود در خصوص فعالیت های فوق برنامه اش گفت: نزدیک به 40 سال است که نه تلویزیون تماشا میکنم و نه سینما می روم و اگر از کاری خسته شوم به سراغ کار دیگرم می روم و برای اطلاع پیدا کردن از خبر ها هم فقط دو روزنامه می خوانم و کمی هم رادیو گوش می کنم و با جهان دیجیتال قطع رابطه کرده ام تا جایی که حتی ایمیل هم ندارم.
پدر علم ژنتیک ایران با اشاره سرعت حرکت علم در دنیای امروز گفت: به دلیل سرعت بالای تبادل اطلاعات و علم من همیشه از علم روز عقب هستم و همیشه به دانشجویان میگویم که رسالت من پاسخ به سوالات شما نیست، بلکه رسالت من این است که در شما سوال ایجاد کنم و حتی به شوخی میگویم که اساتید روز به روز نسبت به علم روز بی سوادتر می شوند.
فرهود با اشاره به رمزآلود بودن علم ژنتیک گفت: 15 سال پیش دانشمندی که اهل کره جنوبی بود اعلام کرد که توانسته است انسان را شبیهسازی کند، که البته نتوانست چنین کاری انجام دهد، اگر چنین اتفاقی رخ دهد آن فرد مشکلات عاطفی و روانی خواهد داشت چون پدر و مادر ندارد، حتی در جانوران هم همیشه نقصی وجود داشته است و عمر حیوانان شبیه سازی شده هم کم بوده است.
وی افزود: وقتی حیوانی به صورت ژنتیکی شبیهسازی می شود عواطف و روحیات و احساسات آن برای ما اهمیتی ندارد، ولی واقعا در انسان این صفات مهم است و بر روی آن ارزش گذاری صورت می گیرد. موضوع کلون کردن انسان می تواند در حد نظری مطرح باشد، ولی به صورت عملی نداریم و امیدوارم نداشته باشیم.
پدر علم ژنتیک ایران با اشاره به رتبه ایران در علم ژنتیک، گفت: در بخش هایی از ژنتیک که خدمات و سرویس دهی است، پیشرفت خوبی داشته ایم و خوشبختانه برای درمان امروز کسی از ایران خارج نمیشود مگر اینکه برای بیماری نادر و سختی باشد. شایعترین بیماری های ژنتیکی، تالاسمی، هموفیلی، سندرم دوشن و مشکلات عضلانی هستند که در خود ایران در درمان آن ها پیشرفت های خوبی داریم.
وی افزود: امروز متاسفانه در بخش تحقیقات ژنتیک کار خوبی صورت نگرفته و امروز کشور های دیگر از منابع انسانی ما سود می برند.
فرهود در پایان گفت: ما ایرانی ها باهوش هستیم، اما به دلیل برخی نقاط ضعفی که داریم این هوش نسبت به مردم دیگر کشور ها تحت شعاع قرار می گیرد، مثلا ما ایرانی ها تداوم نداریم و سختکوش نیستیم و نظم و ترتیب درستی در بین ما ایرانی ها نیست و بی انضباط هستیم. این موضوع ژنتیکی است ولی با علم ژنتیک نمیتوان ایرانی هارا سختکوش کرد و چاره آن عادت است.
No tags for this post.