باید برای تاب‌آوری اقلیمی برنامه‌ریزی کنیم

 این پدیده تحت تأثیر عواملی مانند فرایندهای دینامیکی زمین و شدت تابش خورشید یا فعالیت‌های انسان برای افزایش گازهای گلخانه‌ای است؛ بخارآب، دی‌اکسیدکربن، متان و ازن مؤثرترین گازهای گلخانه‌ای هستند. گازهای گلخانه‌ای موجود در جو زمین، تابش نور خورشید به سطح زمین را مجدد به سطح زمین بازتاب می‌کنند. این پدیده را اثر گلخانه‌ای می‌گویند که یکی از علت‌های مهم گرم شدن جو زمین است. امروزه انسان‌ها با تخریب جنگل‌ها، از بین بردن مراتع و استفاده بیشتر از سوخت‌های فسیلی به افزایش اثر گلخانه‌ای کمک می‌کنند. بر اساس آمارهای موجود، اصلی‌ترین و به عبارتی مهم‌ترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای در دنیا چین و ایالات‌متحده آمریکا هستند. اهمیت کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای دی‌اکسید کربن، متان، اکسید نیتروژن در کنار دیگر گازهای گلخانه‌ای باعث شد سازمان ملل متحد سال 2005 در پروتکل کیوتو ضرورت توجه به این موضوع را به‌طورجدی مورد تأکید قرار دهد. بر اساس این پروتکل کشورهای دنیا ملزم به ایجاد تغییراتی در شیوه توسعه به‌ویژه توسعه صنعتی و کشاورزی شدند.

پیامدهای تغییر اقلیم

 افزایش 3 درجه‌ای دما هوا طی 65 سال گذشته، خشکسالی و از بین رفتن دریاچه‌های داخلی مانند دریاچه ارومیه و مهارلو و کمبود آب یا به عبارتی وجود تنش آبی در بسیاری از مناطق از مهم‌ترین نتایج و پیامدهای گرم شدن زمین و تغییر اقلیم در منطقه ایران و کشورهای خاورمیانه و شرق مدیترانه است. اکنون بر اساس شاخص‌های اقلیم‌شناختی، شرایط آب و هوایی ایران تغییر کرده است. ارزیابی میانگین بارش در فاصله زمانی بین سال‌های 1342 تا 1382 نشان می‌دهد، میانگین بارش ایران طی این مدت حدود نیم میلی‌متر در سال کاهش‌یافته است. همچنین بر اساس گزارش سازمان هواشناسی کشور و سنجش میزان بارش سالانه، میزان بارندگی فقط در سه استان گیلان، چهارمحال‌بختیاری و مازندران طی سال‌های 1330 تا 1390 بالاتر از 750 میلی‌متر در سال بوده است. در مقابل میزان بارش سالیانه 8 استان یزد، سمنان، قم، اصفهان، خراسان جنوبی، هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان کمتر از 200 میلی‌متر در سال بوده است؛ تاکنون استان یزد با 60 میلی‌متر در سال کمترین بارش سالیانه را تجربه کرده است. طبق این آمارها گرچه متوسط بارندگی سالیانه کشور در 60 ساله گذشته تغییر فراوانی نداشته اما میانگین بارش‌ها در کشور کم شده است.

رد پای انسان در تغییر اقلیم ایران

استفاده نامتعادل از منابع آب، آمایش نادرست سرزمین ایران به‌ویژه از سال 1370 به بعد، تمرکز نامتناسب جمعیت به‌سوی مراکز استان‌ها و به‌ویژه تهران، حفر چاه‌های عمیق مجاز و غیرمجاز و الگوی نامتناسب کشت در بسیار از نواحی که با کمبود آب مواجه هستند، انتقال‌ آب از حوزه‌های دارای آب و تعادل اکولوژیک به مناطق پرجمعیت شهری مانند تهران و تبریز و کرمان و همچنین احداث جاده‌های مطالعه نشده در مناطق ویژه از نظر زیست‌محیطی مانند دریاچه ارومیه ازجمله عوامل انسانی تأثیرگذار در ایجاد تغییر اقلیم ایران است.

تغییر اقلیم ایران و شهرنشینی

جابجایی وسیع جمعیت در ایران ازجمله مهم‌ترین تبعات این پدیده است. سنجش جابه‌جایی جمعیت در ایران طی سال‌های 1375 تا 1385 و همچنین 1385 تا 1394 نشان می‌دهد در دو دهه گذشته حدود 24 میلیون نفر ایرانی در این بازه زمانی 20 ساله محل سکونت قبلی خود را ترک کرده‌اند. از این میان حدود 77 درصد از جمعیت روستاها به شهرها نقل‌مکان کرده‌اند (مرکز آمار ایران، مرداد 94).

همچنین حدود 79 درصد شهرهای قبلی خود را ترک کرده‌اند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران طی 9 سال گذشته حدود یک‌میلیون نفر به جمعیت حدود 7 میلیون و نهصد هزارنفری تهران افزوده‌شده و در سال 94 در آستانه نه میلیون نفر قرارگرفته است. طی سال‌های 1385 تا 1390 حدود 43 درصد از مهاجران از استان البرز به استان تهران مهاجرت کرده‌اند. در همین بازه زمانی استان‌های تهران و البرز مهاجرپذیرترین مناطق ایران بوده‌اند. طبق آمارها خوزستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و سپس فارس بیشترین مهاجران را به مناطق دیگر فرستاده‌اند و شهرهای تهران و اصفهان و مشهد نیز بیشترین مهاجران را پذیرفته‌اند اما متأسفانه تهران و مشهد خطرناک‌ترین نواحی زلزله‌خیز ایران هستند. تصور می‌شود مسئله خشکسالی و اشتغال از بنیادی‌ترین علت‌های مهاجرت باشد.

رابطه مستقیم تغییر اقلیم و معیشت

 در صد جمعیت شهرنشین به ‌کل جمعیت در ایران از 31 درصد در سال 1335 به 47 درصد در سال 1355 و 71 درصد در سال 1390 رسیده است. برآورد می‌شود که این درصد جمعیت شهرنشین در سال 1430 شمسی به حدود 80 درصد جمعیت ایران برسد.

شاید الگوی مهاجرت در بازه زمانی سال‌های 1365 تا 1390 را بتوان با دو پارامتر توضیح داد. مهاجرت از شهر به روستا بین 14 تا 18 درصد (نسبتا بدون تغییر) بوده اما مهاجرت شهر به شهر از 40 درصد در سال 1365 به 65 درصد در سال 1390 رسیده است. طی سال‌های 1355 تا 1390 جمعیت روستایی ایران در حدود 21 میلیون نفر ثابت بوده اما جمعیت شهری ایران از حدود 15 میلیون نفر در سال 55 به حدود 54 میلیون نفر در سال 1390 رسیده است.

طبق برآوردها جمعیت شهر تهران از حدود 7 میلیون 900 هزار در سال 85 به حدود 8 میلیون 900 هزار در سال 95 خواهد رسید (رشد حدود 1 درصد در سال).

این رشد جمعیت به دلیل افزایش تمایل ثروتمندان به ساخت ویلا در محدوده ییلاقی شمال تهران و ساخت خانه، ویلا و برج در محدوده جاده‌ها، محل مخروط افکنه‌ها و دامنه‌های سیل گیر و سیل‌خیز و همچنین محدوده گسل‌های فعال و دامنه‌های فعال از دید متخصصان زمین‌شناسی همراه با زمین‌لغزش است (جمعیت شهرستان‌های دماوند و شمیرانات در سال 1395 به حدود 150 هزار نفر بالغ می‌شود). از سوی دیگر طبقات کم‌درآمدتر جامعه مهاجر بیشتر به‌ سوی مناطق جنوب شرق، جنوب، جنوب غرب و غرب تهران (در ناحیه حاشیه شهر) مستقر شده و می‌شوند؛ اصولا مناطق حاشیه‌ای که از امکانات اقتصادی کمتری برخوردارند بیشتر در معرض گسیختگی مستقیم گسل و جنبش شدید زمین در زلزله‌های بعدی قرار دارند و به دلیل وجود خاک نرم و سطح بالای آب‌های زیرزمینی اثر تشدید امواج لرزه‌ای در این مناطق بیشتر دیده می‌شود. فرونشست زمین در اثر مصرف شدید آب، خشکسالی و بهره‌برداری از چاه‌های مجاز و غیرمجاز به میزان حدود 35 سانتی‌متر در سال نیز در همین نواحی رخ می‌دهد. متأسفانه این افراد به دلیل شکل‌گیری تدریجی معضل‌های اقتصادی، اجتماعی و شهری روزبه‌روز خانه‌های غیر مقاوم و مستحکم در مقابل خطر زمین‌لرزه‌ها و سوانح طبیعی بعدی احداث می‌کنند.

تغییر اقلیم از چالش سیاسی تا بعد علمی

همیشه بر سر اغراق‌آمیز بودن اهداف سیاسی در تغییرات اقلیمی یا واقعی بودن و داشتن جنبه علمی و تخصصی آن بحث‌های زیادی مطرح است. اهمیت این موضوع باعث شد تا سنجش دمای هوا در زمین از نیمه سده نوزدهم آغاز شود؛ بیشتر سازمان‌های هواشناسی از سال 1870 به بعد تأسیس‌شده‌اند (در هند 1875، فنلاند 1881، ژاپن 1883 و آمریکا 1890). آمار ایستگاه‌های هواشناسی مختلف دنیا نشان داده است که دمای زمین از این سال به بعد (به‌ویژه در 60 سال اخیر) به‌تدریج در حال گرم شدن است؛ بیشترین میزان این گرم شدن مربوط به 40 سال اخیر است.

هواپیمایی ایران از ابتدای دهه 30 با تأسیس ایستگاه‌های هواشناسی در فرودگاه‌های کشور (به دلیل نیاز هوانوردی) سنجش علمی وضع و دمای هوا را به‌طور عملی آغاز کرد اما سازمان هواشناسی کشور در سال 1334 تأسیس شد.

خوشبختانه آمار سنجش دمای هوا از سال 1330 در ایستگاه‌های هواشناسی سازمان هواپیمایی کشوری وجود دارد. ارزیابی میانگین متوسط دمای روزانه در سال‌های بین 1330 تا 1390 نشان از افزایش 5/2 تا 3 درجه‌ای دما در این مدت دارد؛ بیشترین مقدار افزایش دما به سال‌های 1369 تا 1390 مربوط است. این افزایش متوسط دما برای ایستگاه رامسر در ساحل دریای مازندران نیز دیده‌شده است؛ دمای این ایستگاه از 15 به 18 درجه سانتی‌گراد رسیده است. همچنین متوسط این دما در شهر سردسیر همدان از 10 به 13 درجه سانتی‌گراد تغییر کرده است. میزان حداقل دما نیز در این مدت به‌تدریج افزایش و میزان حداکثر دما کاهشی نسبی نشان داده است. آمارها نشان داده بیشترین میزان افزایش دما در سطح زمین به 25 سال اخیر مربوط است بنابراین می‌توان به این نتیجه رسید گرم شدن دمای هوا در ایران جنبه سیاسی ندارد.

پیامدهای تغییر اقلیم در ایران

موضوع تغییر اقلیم در ایران و منطقه جدی و واقعی است. خشکسالی، از بین رفتن دریاچه‌های داخلی مانند دریاچه ارومیه و مهارلو و کمبود آب در بسیاری از مناطقی که با تنش آبی مواجه شده‌اند، از مهم‌ترین نتایج و پیامدهای گرم شدن زمین و تغییر اقلیم در منطقه ایران و کشورهای خاورمیانه و شرق مدیترانه است. ارزیابی نقشه‌های منتشرشده از سوی ناسا برای منطقه خاورمیانه نشان می‌دهد طی سال‌های 2003 تا 2010 منطقه بین عراق، سوریه و ترکیه مهم‌ترین کانون خشکسالی بوده است.

سال 2004 سازمان ملل متحد، راهبرد بین‌المللی کاهش ریسک سوانح (UNISDR) را منتشر کرد؛ مفهوم پایه این راهبرد «تاب‌آوری» است. ظرفیت بالقوه یک نظام، سامانه و جامعه در مواجهه با خطرها برای «سازگاری» که همراه با ایستادگی یا ایجاد تغییرها برای تداوم و دستیابی به سطحی قابل‌قبول از عملکرد یا میزان و درجه‌ای که نظام اجتماعی قادر به خود سازماندهی برای افزایش ظرفیت باشد را تاب‌آوری می‌گویند. این کار با درس‌آموزی از سوانح گذشته برای ایمنی بهتر در آینده انجام می‌شود. در سال‌های اخیر مفهوم «تاب‌آوری اقلیمی» (Climate Resilience) به‌عنوان یکی از مفاهیم پایه در ادبیات توسعه و در سطح بین‌المللی مطرح‌شده است. این عبارت معمولا به‌عنوان ظرفیت سامانه‌های اجتماعی-بوم شناختی برای نوسازی و توسعه و استفاده از تغییرها به‌عنوان فرصت‌هایی برای نوآوری و تکمیل راه‌های جدید تعریف می‌شود؛ این نوآوری‌ها قابلیت سامانه برای تحمل صدمه‌ها یا انطباق با تغییرها بزرگ را افزایش می‌دهد. بدون شک ترسیم آینده ایران بر پایه داده‌های علمی و عینی و واقعی و نه بر پایه تمایلات سیاسی دولت‌ها و احزاب مختلف ایران یا دیگر کشورها شکل می‌گیرد.

 

دکتر مهدی زارع / استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله و رییس کمیته مخاطرات طبیعی انجمن مخاطره شناسی ایران

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا