موسیقی آیینی صرفاً موسیقی مذهبی نیست

او یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران موسیقی نواحی و بنیانگذار جشنواره های مختلف موسیقی نواحی و آیینی در ایران به شمار می‌رود. هوشنگ جاوید، تألیفات متعددی در زمینه پژوهش موسیقی دارد که از آن جمله می‌توان آواهای روح‌نواز، موسیقی آئینی، نقش زن در موسیقی مناطق و نواحی ایران، موسیقی رمضان در ایران و پرند ستایش ایران و… اشاره کرد. با این پژوهشگر موسیقی درباره موسیقی آیینی مذهبی و وضعیت آموزش موسیقی نواحی به گفت و گو نشستیم.

این روزها خیلی‌ها موسیقی آیینی و موسیقی مذهبی را مترادف هم یا به جای هم به کار می‌برند،  سوالی که پیش می‌آید این است که آیا مترادف دانستن این دو نوع موسیقی با هم، صحیح است؟

 موسیقی آیینی ما از مذهب جدا نیست و خیلی از افراد به اشتباه این دو موسیقی را، یکسان فرض می‌کنند. در حالی که موسیقی آیینی صرفاً موسیقی مذهبی نیست. زندگی انسان بر اساس آیین تعریف شده است و موسیقی مذهبی شاخه‌ای از موسیقی آیینی به شمار می‌رود. به طور مثال ما در بخش موسیقی آیینی، موسیقی کار، رزم و حماسی و… نیز داریم. موسیقی آیینی ایرانی خود به دوازده شاخه تقسیم می‌شود که هر کدام از این شاخه‌ها بر اساس آیین‌هایی شکل گرفته‌اند و دارای زیر مجموعه خاصی هستند.

کمی درباره موسیقی آیینی مذهبی ایرانی می‌گویید؟

به طور کلی، موسیقی آیینی مذهبی در ایران دو شاخه دارد که یکی موسیقی آیینی مذهبی اهل سنت را شامل می‌شود و دیگری موسیقی آیینی مذهبی اهل تشیع را در بر می‌گیرد.

این دو نوع موسیقی آیینی مذهبی با هم چه اشتراک یا اشتراکاتی دارند؟

موسیقی آیینی مذهبی اهل تشیع و موسیقی آیینی مذهبی اهل سنت کاملاً به موازات هم هستند و با هم ارتباط دارند. اما در بعضی از بخش‌ها، تنوع موسیقی مذهبی شیعه بیشتر است. این موسیقی‌ها به دلایل گوناگون وجوه مشترکی با هم دارند. یکی از وجوه مشترک آنها، حمد خداوند است. در حمدیه خوانی‌ها، هر دو گره اهل تشیع و اهل سنت به ستایش خداوند می‌پردازند.  وجه اشتراک دیگر موسیقی آیینی مذهبی اسلامی، بحث نعت‌خوانی ها  را در بر می‌گیرد، در این بخش، ستایش ویژه پیامبر اکرم(ص) در میان شیعیان و اهل سنت رواج دارد و بخش سوم شامل مناقب‌خوانی‌ها می‌شود. در این بخش میان اهل تسنن و شیعه اشتراکاتی در بخشِ ذکر وجود دارد. در ذکر خوانی هم شیعه و هم سنی به ذکر دوازده امام می‌پردازند اما در منقبت خوانی، اشتراک چندانی ندارند. تنها مناقب علوی، حسینی و فاطمی میان این دو مذهب مشترک است.

موسیقی آیینی ما از مذهب جدا نیست و خیلی از افراد به اشتباه این دو موسیقی را، یکسان فرض می‌کنند. در حالی که موسیقی آیینی صرفاً موسیقی مذهبی نیست

تنوع موسیقایی کدامیک از این دو مذهب بیشتر است؟

تنوع موسیقی مذهب شیعه بیشتر از تنوع موسیقی اهل سنت است. به طور مثال در شاخه مولودی خوانی، موسیقی آیینی مذهبی اهل سنت تنها به مولودی خوانی دربارۀ پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) اختصاص دارد ولی در موسیقی آیینی مذهبی اهل تشیع، هنرمندان دربارۀ چهارده معصوم(ع) مولودی خوانی می‌کنند.

شما به عنوان کسی که سال‌هاست دغدغه پژوهش در زمینه انواع موسیقی به‌خصوص پژوهش در زمینه موسیقی نواحی را دارید،  وضعیت موسیقی به‌خصوص در امر آموزش را چطور ارزیابی می‌کنید؟

وضعیت امروز موسیقی به طور کلی نابسامان است، هیچ‌گاه به موسیقی ایرانی آن‌طور که باید و شاید، توجه نشده است و مسئولین عنایت جدی و دغدغه نسبت به موسیقی نداشته‌اند.  با توجه به اینکه موسیقی ایرانی موسیقی معنوی است، چه در شاخه‌های موسیقی مذهبی و چه در شاخه‌های موسیقی اجتماعی،باید به آن توجه می‌کردند. ، متأسفانه چون برنامه‌ریزی نشده و دقت جدی از سوی مسئولان فرهنگی نبوده است و به صورت تفننی با آن برخورد کرده‌اند و بیشتر حالتی امر و نهی‌ای داشته‌اند و هیچ  برنامه‌ریزی دقیقی برای پیشرفت آن، صورت نگرفته است، ضعف‌هایی که امروز در همه شاخه‌ها دیده می‌شود، امروز ضعف‌هایی در ان می‌بینیم که به همین مسئله برمی‌گردد. هیچ برنامه‌ریزی جدی‌ای برای ارتقای این موسیقی وجود نداشته است.

مثلاً باید چه کارهایی صورت می‌گرفت؟

باید تاکنون برای موسیقی نواحی، مکتب ایجاد می‌شد، سال‌ها من، آقای درویشی و آقای مهدوی و دیگر دوستان، زمانی که استادان بزرگ زنده بودند، گفتیم که مکتبخانه ایجاد کنید که بشود هنرمند درست پرورش داد، این کار با کمترین بودجه امکان‌پذیر بود، اما در نهایت این پیشنهاد با تمام محاسنی که داشت، اجرایی نشد. متاسفانه موسیقی به سمت موسیقی خارجی رفت و رسانه ما اصلاً عنایت جدی به موسیقی نواحی که هیچ، به موسیقی ردیفی و دستگاهی ما هم نداشت، تنها در یکی دو سال اخیر کمی به آن توجه کردند، اگر نه به موسیقی ایرانی آن‌طور که باید و شاید توجهی نشد و متاسفانه شد آنچه نباید می‌شد. مهم‌‌ترین دلیل آن این است که مسئولین ما دغدغه موسیقی ندارند و به این بسنده شده است که صرفاً این موسیقی را در دانشگاه آموزش دهند. جوانانی در این رشته مشغول به تحصیل شوند، لیسانس بگیرند و فارغ‌التحصیل شوند. برای آن افراد تعریف شغل نشده است،  جوانانی که در این رشته مشغول به تحصیل می‌شوند، پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، در مقطع کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد به دلیل اینکه جایگاه شغلی‌ای برایشان تعریف نشده است به شغل‌های دیگر روی می‌آورند. ارتقای موسیقی این‌طور صورت نمی‌گیرد. در حقیقت باید از ابتدا به ازای رشته‌ای که ایجاد شده بود، جایگاه شغلی‌ای تعریف می‌شد، که این کار تاکنون آن‌طور که باید و شاید صورت نگرفته است.

شما به عنوان کسی که دغدغه موسیقی دارید برای رفع این مشکل پیشنهادی هم دادید؟

برای رفع این مشکل، ما بارها پیشنهاد دادیم که ارگان‌ها در تمام شهرها، برای خودشان گروه موسیقی‌ای راه بیاندازند و از محل درآمدهای خود این هنرمندان را تأمین کنند به این ترتیب، علاوه بر اینکه فارغ‌التحصیلان رشته موسیقی می‌توانند از دانش خود استفاده کنند، ارگان‌هانیز در مناسبت‌های مختلف می‌توانند از هنر این گروه‌ها استفاده کنند و در مناسبت‌ها و شرایط مختلف، نسبت به وقایع، واکنش نشان دهند و منفعل عمل نکنند. در حقیقت با این کار هر دو گروه ازاین عمل سود می‌برند اما متأسفانه تاکنون اقدامی در خور در این باره صورت نگرفته است.

گفتگو: اعظم حسن تقی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا