استرس در محیط کار یک پدیده جهانی است و آخرین گزارشها نشان میدهد تعداد روزهای مریضی کارمندان به دلیل استرس، افسردگی و اضطراب بین سالهای 2003 و 2013 حدود 24 درصد افزایش یافته است. این آمار بسیار نگرانکننده هستند و گزارش مدرسه مدیریت روتمان در تورنتو نیز نشان میدهد 41 درصد کارمندان شاغل در صنایع مختلف دارای سطوح بالای اضطراب هستند.
افزایش استرس اغلب به زندگی کاری مدرن نسبت داده میشود و وجود همیشگی ایمیلها، پیامهای تلفنهای همراه و توئیتها مغز انسان را تحت تاثیر قرار داده و خواب وی را مختل میکند. در این میان، رباتها در حال ظهور هستند و مشاغل انسانها را تهدید میکنند.
فناوریهای جدید توسط شرکتها ارائه میشوند، در نتیجه مشاغل نامنتر میشوند و روابط بین شرکتها نیز سستتر شدهاند. همچنین انتظارات از زندگی حرفهای تغییر کردهاند و کارمندان با عدم آسایش، ترس و نگرانی روبرو هستند.
زمانی که اضطراب افزایش مییابد، اثرات آن میتواند ناتوانکننده باشد و تعدادی از مردم در دورانهای مختلف زندگیشان در مقایسه با دیگران بیشتر در معرض این عارضه قرار دارند.
استرس در واقع چیزی نیست که بتوان آن را به صور کامل حذف کرد و حتی در برخی مواقع موجب ارتقای عملکرد میشود اما میزان بیش از حد آن میتواند فرسایشی باشد و در مواقع حاد به استفاده برخی از افراد از مواد مخدر منجر شود.
غیبتهای مکرر از سر کار میتواند یکی از مشکلات ناشی از این موضوع برای کارفرمایان باشد و از دست دادن بهرهوری میتواند یکی از نتایج این امر باشد.مطالعات نشان داده استرس در توانایی افراد برای پردازشکردن رخدادهای فوری مداخله کرده و منجر به عملکرد پایینتر میشود.
هماکنون شرکتها در حال معرفی برنامههایی برای کمککردن به کارمندان برای کنارآمدن بهتر با استرس و اضطراب هستند. حتی در صنایع بینهایت رقابتی مانند امور مالی و فناوری، درک شرکتها از توجه به وضعیت سلامت روانی کارمندان میتواند به سودآوری بیشتری منجر شود.
مایکل سینکلر، روانشناس انگلیسی، بر این باور است پدیده اضطراب میتواند واگیردار هم باشد و ترس یک شرکت از ناکامی میتواند همان ترس را در میان کارمندانش برانگیزد و این موضوع بر عملکرد آنها اثر میگذارد.
به گفته نیگل جونز، وکیل و یکی از موسسان اتحادیه بهداشت روان سیتی در لندن، فناوری نیز یکی از عوامل دخیل در بروز استرس است و این کر فشار در سر کار بیشتر شده و بنابراین خطر اضطراب نیز افزایش یافته است.
جیانپیرو پتریگلری، دانشیار رفتار سازمانی، افزایش رسانههای اجتماعی را در بروز آنچه که اضطراب ارائه نام دارد، دخیل میداند. این پدیده در واقع مردم را آسیبپذیر کرده است و آنها از همیشه در دسترس بودن رنج میبرند.
تعدادی بر این باورند داشتن کنترل بیشتر بر زمانبندی کاری یا همان خوداشتغالی میتواند بر این مشکل غلبه کند اما به گفته باری شوارتز، پروفسور نظریه اجتماعی و عملکرد اجتماعی در کالج در امریکا، این موضوع میتواند شمشیر دولبه باشد.
مردم این احساس را میکنند که زمان به سرعت میگذرد و این که شیوههای آشنای زندگی کردن و کارکردن به سرعت در حال گذر هستند و جایگزینشدن توسط مولفهای غریبه نیز همواره وجود دارد.
در امریکا تعداد برنامههایی که بر سلامت روان کارکنان تمرکز دارند در حد زیادی افزایش یافته که از آن میتوان به حمایتهای مالی گرفته تا مشاوره اشاره کرد. بر اساس گزارش توسط یک شرکت تحقیقات بازار به نام ، طی 20 سال گذشته تعداد شرکتهای امریکایی که بر چنین برنامههایی تکیه داشتهاند تا 74 درصد افزایش یافته است.
مشاورانی که توسط کارفرمایان استخدام شدهاند بخشی از صنعتی غیررسمی هستند که برای مبارزه با استرس و اضطراب محل کار به کار گرفته میشوند و در این میان به کارمندان توصیه میکنند حواسشان را به ویژه توسط ایمیلها، توئیتر و پیامهای تلفن همراه پرت نکنند.
No tags for this post.