سروش علیمرادی یکی از مردان پایه ثابت این جشنواره است او که زاده پایتخت شعر و ادب فارسی است، اعمال بر روی اعداد را در کانادا آموخت و در دانشگاه صنعتی اصفهان عضو هیات علمی و به تدریس ریاضی مشغول است.
او آرزو میکند که "روزی سرمایهگذاری از ملک، طلا و ارز به سمت فناوری سوق داده شود و شرکتهای دانشبنیان به جای اینکه از دولت وام بگیرند یا همیشه چشمشان به حمایت دولت باشد بتوانند از سرمایه بخش خصوصی استفاده کنند و این جشنواره بتواند رابط خوبی در این امر باشد".
آنچه در ذیل می آید گفت وگوی کوتاه ایسنا با سروش علیمرادی، دبیر سابق جشنواره شیخ بهایی است که زوایای جشنواره را بررسی کرده است.
جشنواره را در دوره چهارم از دکتر خسروی تحویل گرفتید و در دوره دوازدهم دوباره به دکتر خسروی تحویل دادید، چه چیزی تحویل گرفتید؟
جشنوارهای که در حال حاضر به عنوان جشنواره ملی فنآفرینی شیخبهایی مطرح است در دورههای ابتدایی به عنوان جشنواره کارآفرینی مطرح بود و بیشتر در این مبحث فعالیت میکرد. همچنین اگرچه جشنواره ملی بود، اما آنچنان که باید به دلایلی همچون جدید بودن آن مبحث، هنوز به صورت ملی مطرح نبود.
جشنواره کارآفرینی شیخ بهایی از دوره چهارم به عنوان جشنواره ملی فنآفرینی شیخ بهایی تغییر نام داد، دلیل این تغییر چه بود؟
اولین کاری که از دوره چهارم انجام دادیم این بود که تمام مستندات این جشنواره را به عنوان یک جشنواره ملی که با موضوع علمی و فناوری برگزار میشد به بنیاد ملی نخبگان که مرجع اصلی تأیید جشنوارههای علمی در سطح کشوری است، ارایه کردیم که خوشبختانه مورد تأیید قرار گرفت و در حال حاضر جشنواره ملی فنآفرینی شیخ بهایی یکی از چهار جشنواره برتر ملی کشور در مباحث علم و فناوری است. تغییر نام این جشنواره نیز در همان دورهای که تغییر نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود، انجام شد که نشان از اهمیت نقش فناوری در بخشهای علمی کشور داشت که هیات امنای شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان به عنوان برگزار کننده اصلی این جشنواره نظر به تغییر نام آن از کارآفرینی به فنآفرینی یعنی کارآفرینی مبتنی بر فناوری داد.
آیا غیر از نام، بخشهای دیگر جشنواره نیز تغییر کرد؟
تغییر خاصی در ماهیت جشنواره انجام نشد و بخشهای مختلف مسابقهای و غیرمسابقهای سه دوره قبل برگزار میشد، اما تغییر در هدف انجام شد چون دیگر کارآفرینی صرف مطرح نبود بلکه کارآفرینی مبتنی بر فناوری مطرح بود. البته از دوره نهم بورس عرضه و فروش فناوری، بخش جدیدی بود که با هدف ارایه طرحهای نیمه صنعتی در این بورس برای داوری، قیمتگذاری و ارائه به سرمایهگذاران علاقهمند ایجاد شد که توانست تأثیرات خوبی ایجاد کند.
ظاهراً بورس ایده نیز داشتید، با بورس عرضه و فروش چه تفاوتی داشت؟
در تجربیاتی که ما پیدا کردیم فهمیدیم ایده خام آنچنان نمیتواند نظر مخاطب هدف را جلب کند چون معمولاً سرمایهگذار بیشتر به دنبال سرمایهگذاری بر روی یک فناوری است تا یک ایده خام که هنوز برنامه و فعالیتی بر روی آن صورت نگرفته است به همین دلیل تلاش شد فکر اصلی بر بورس عرضه و فروش فناوری متمرکز شود.
از تاریخچه که بگذریم هدف برگزاری این جشنواره چه بود؟
اگر بخواهم یک هدف اصلی برای این جشنواره نام ببرم، توسعه شرکتهای دانشبنیان است. اگر در بعد وسیعتری بخواهیم توضیح دهیم باید بگویم بخشهای مختلف این جشنواره در توسعه شرکتهای دانشبنیان تأثیرگذار هستند. به طور مثال بخش طراحان کسبوکار و اینکه به یک فرد یا یک تیم کاری کمک شود که یک طرح خوب بنویسد در نهایت این طرح منجر به تشکیل یک شرکت دانشبنیان میشود یا به فنآفرینان که اکثراً صاحب یک شرکت دانش بنیان کوچک و متوسط هستند مشاوره داده شود که چگونه بتوانند در مسیر فعالیتشان موفق عمل کنند.
آیا میتوان گفت جشنواره شیخ بهایی یک برند است؟
بله. به جرات میتوانم بگویم این جشنواره پس از 11 دوره برگزاری یک برند موفق در میان جشنوارههای از نوع خود است و به صورتی منحصر به فرد عمل کرده است. البته متأسفانه در طول این سالها جشنوارههای موازی برگزار میشود که افراد هدف این جشنوارهها را به گونهای جشنواره زده کرده و این به دلیل نبود هدفگذاری صحیح در این بخش است که ما در سالهای اخیر شاهد سرخوردگی برخی برای حضور در جشنوارههای علمی و فناوری هستیم.
فکر میکنید این جشنواره در طول این 11 دوره چه تأثیری در جامعه هدف خود داشته است؟
یک نظرسنجی میدانی در میان برگزیدگان بخش طراحان کسبوکار انجام شد که متوجه شدیم بیشتر افرادی که در این بخش حضور داشتند پس از یک سال حداقل یک پله بالاتر رفته بودند. به طور مثال اگر ایده بود، طرح نیمه صنعتی شده بود یا اگر نیمه صنعتی بود پس از حضور صنعتی شده بود که این بسیار حائز اهمیت است.
به طور حتم یکی از شاخصهای مهم جشنواره ملی فنآفرینی شیخبهایی، برگزاری در شهری به جز تهران بود، فکر میکنید این مسئله چه شاخصههای منفی و مثبتی به همراه داشته است؟
بنده بسیار موافق این مسئله بودم که تمرکز همیشه در تهران نباشد، اما متأسفانه این مسئله بسیار دشوار است. اگرچه ما توانستیم این جشنواره را در سطح ملی در اصفهان برگزار کنیم اما یکی از بزرگترین مشکلات، رفت و آمد شرکتکنندگان و داوران از دیگر نقاط کشور به اصفهان بود. چون پرواز و قطار از همه شهرها به اصفهان وجود ندارد و یا حداقل در طول هفته بسیار کم است این حرکت را دشوار میکند. به همین دلیل و دلایل دیگر مثل بهتر دیده شدن دوره یازدهم در تهران برگزار شد.
دوره یازدهم در دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار شد، به نظر شما آیا بازخوردهای خوبی برای جشنواره داشت؟
اجرای یک جشنواره در تهران کار بسیار دشواری است که خوشبختانه توانستیم آن را خوب برگزار کنیم و احساس میکنم حداقل بیشتر دیده شدیم.
به موازات جشنواره در دوره یازدهم یک المپیاد دانشجویی نیز برگزار شد، هدف آن چه بود؟
اصولاً طرح کسبوکار و نوشتن آن، اصول دشوار و پیچیدهای دارد که شاید از عهده بسیاری از دانشجویان بر نیاید. به همین دلیل تصمیم گرفتیم با تشویق این قشر که شاید مهمترین قشر هدف ما برای تشکیل شرکتهای دانشبنیان باشند نوشتن طرح کسبوکار آموزش داده شود و به آنها کمک شود که مشکلات خود را در این زمینه رفع نمایند که خوشبختانه مورد استقبال وزارت علوم قرار گرفت و در دوره یازدهم برگزار شد.
آقای دکتر علیمرادی، آرزوی شما برای جشنواره شیخ بهایی چیست؟
آرزوی من این بود که یک حرکت اجتماعی شکل گیرد تا هر کسی که ایده یا فناوری دارد آن را با اهمیت تلقی کرده و با حضور در این جشنواره آن ایده و فناوری را عرضه کند تا داوری شده و نقصها و ویژگیهای آن ایده به شرکت کننده گفته شود در نهایت منجر به ایجاد و کمک به یک شرکت دانشبنیان شود که خوشبختانه این حرکت انجام شد، اما آرزوی من این است که روزی سرمایهگذاری از ملک، طلا و ارز به سمت فناوری سوق داده شود و شرکتهای دانشبنیان به جای اینکه از دولت وام بگیرند یا همیشه چشمشان به حمایت دولت باشد بتوانند از سرمایه بخش خصوصی استفاده کنند و این جشنواره بتواند رابط خوبی در این امر باشد. جشنواره ملی فنآفرینی شیخ بهایی، مجموعهای با ارزش از خاطرات و تجربیاتی بود که شاید برای آن خیلی هزینه کردم، اما همیشه برایم ارزش بالایی خواهد داشت.
No tags for this post.