در این نشست که با حضور رییس و اعضای هیات مدیره انجمن علمی پژوهشهای هنری ایران و تعدادی از مدیران مسوول نشریات تخصصی هنر و اعضای هیات علمی دانشگاه برگزار شد، عوامل و موانع ایفای نقش مطلوب رسانهای مجلات تخصصی هنر، بهویژه نشریات علمی-پژوهشی بررسی شد.
دکتر بهنام زنگی، مدیرمسوول فصلنامه پژوهش هنر و نایب رییس انجمن علمی پژوهشهای هنری ایران، در تحلیل عملکرد رسانهای نشریات تخصصی هنری، این مجلات را در سه گروه «علمی-پژوهشی و علمی-ترویجی»، «تخصصی» و «عمومی» دستهبندی کرده و ماموریتهای هر یک را در ارتقای سطح آگاهی فرهنگی و هنری مخاطبان و نیز رابطه این سه گروه با یکدیگر برشمرد.
وی هر گونه ارزیابی نشریات و میزان توفیق یا ناکامی آنها را در گرواین دانست که خروجی و حاصل انتشار هر مجلهای بر اساس عملکردی که از آن انتظار میرود، سنجیده شود. بر این اساس بسیاری از مجلات کنونی متاسفانه بهرغم تبیین کارکرد و ایفای نقش در زمینه آگاهی بخشی و ارتقای دانش هنری، به عواملی فاقد اثر یا کم اثر تبدیل شدهاند و در بسیاری اوقات مشاهده میشود که اهداف فرعی تاسیس یک نشریه، بر هدف اصلی آن غلبه کرده و آن را مستحیل کردهاست.
دکتر زنگی افزود :اگر میزان هزینهها و اعتبارات صرف شده از سوی ناشران و هزینه خرید از سوی مصرفکنندگان را در نظر بگیریم، ضعف رسانههای تخصصی هنری یا انحراف معیار آنها، در نهایت به اتلاف منابع مادی و انسانی و نیز بیاعتمادی جامعه فرهیخته کشور به این عنوان مخاطب اصلی نشریات هنری به این نوع مجلات خواهد شد.
در ادامه این نشست دکتر ثقفی، سردبیر و مدیر مسوول فصلنامه بوم در تحلیل وضعیت نشریات تخصصی گفت: مجلات هنری در محدوده کوچکی عمل میکنند، در حالی که اثرگذاری خود هنر، در چارچوب محدودی نبوده و طیف وسیعی از حوزهها را در بر میگیرد. ضعف اصلی در این حوزه، کم اطلاعی و کمبود شناخت و دسترسی نشریات تخصصی هنر، از یکدیگر و در نتیجه عدم امکان همپوشانی، پشتیبانی و تکمیل زنجیره فعالیتهای آنهاست.
فضای حاکم بر مجلات علمی-پژوهشی باعث انتقال مقالات اساتید به ژورنالهای خارجی و دشواری دسترسی به این مقالات برای پژوهشگران داخلی شده است
وی همچنین ضمن نقد نشریات علمی-پژوهشی، بازسازی فضای رسانهای هنر را نیازمند تشکیلات و سازوکارهای کارآمد دانست.
دکتر اشرفالسادات موسویلر،رییس انجمن علمی پژوهشهای هنری و عضو هیات علمی دانشگاه نیز در این نشست به علل و عوامل متعددی که مانع تحقق اهداف نشریات تخصصی، بهویژه نشریات علمی-پژوهشی دانشگاههاست پرداخت. وی عامل اقتصاد و کمبود منابع مالی، تعداد معدود نشریات تخصصی در محیط هنر، شمارگان پایین این نشریات و ضوابط حاکم بر آنها را از جمله این عوامل برشمرده و یادآور شد؛ فضای حاکم بر مجلات علمی-پژوهشی باعث انتقال مقالات اساتید به ژورنالهای خارجی و دشواری دسترسی به این مقالات برای پژوهشگران داخلی شده است. در حالی که از طریق حجم مبالغی که به نشر این مقالات در ژورنالهای خارجی اختصاص مییابد، میتوان تسهیلات و حمایتهای مالی مکفی را برای نشریات علمی- پژوهشی در داخل فراهم کرد.
خانم دکتر مسعودی،معاون پژوهشی دانشکده هنر دانشگاه الزهرا نیز ضمن تایید خروج مقالات متعدد به قصد انتشار در ژورنالهای خارجی، این مساله را فینفسه به نفع ارتقای علمی کشور قلمداد کرده و در عین حال خاطر نشان کرد: ملاکهای ارزیابی و نوع برخورد با مقالات علمی، با شور و شوق موجود در هنر سازگار نبوده و شبیه به مقولاتی نظیر فلسفه است.
دکتر مسعودی یادآور شد که فضای هنر و رشتههای هنری دارای خصوصیات مختص خود بوده و برای ارتقای عملکرد رسانههای این عرصه، لازم است شرایط و ضوابط آنها را با شرایط هنر انطباق داد.
خانم دکتر معنویراد، طراح گرافیک و عضو هیات علمی دانشگاه نیز در این نشست با اشاره به ضرورت و اهمیت بازگشایی چنین بحثهایی برای ارتقای عملکرد نشریات تخصصی هنر، بسیاری از رشتهها و تخصصهای هنری را فاقد مجلات تخصصی دانست و گفت: با توجه به این که مجلات موجود ناچار به پذیرش مقالات کلیه رشتهها و حوزهها هستند، ظرفیتها و شرایط لازم در این مجلات برای رویکرد حرفهای به تک تک رشتهها وجود ندارد و کمبود این مجلات در زمینه اعضای هیات تحریریه، داوران و زمینههای تخصصی موجب میشود که بسیاری از تخصصهای هنری در شرایطی نابرابر قرار گیرند.
نظامهای اجتماعی ما متریک نیستند و به همین علت، از حداقل استانداردها در ارزیابی و اندازهگیری بیبهرهایم
استاد عرباسدی ،مولف و مترجم،به عنوان دیگر میهمان این نشست، به دلایل بنیادین و ریشههای ابهام و عدم شفافیت در هنر اشاره کرد و گفت: نظامهای اجتماعی ما متریک نیستند و به همین علت، از حداقل استانداردها در ارزیابی و اندازهگیری بیبهرهایم. در مقولاتی که به هنر و تفکر مربوط است، ما نیازمند برآوردهای متریک و نظاممند هستیم.
فقدان نظامات ارزیابی استاندارد باعث آشفتگی و بیعدالتی در عرصه هنر میشود و اگر بتوانیم در مواجهه با تولید علم و محصول در عرصه هنر، از این نظامات برخوردار شویم، بهطور طبیعی بسیاری از مشکلات و خطاها در انتشار دستاوردهای هنری برطرف خواهد شد.
خانم دکتر هنریمهر، عضو هیات علمی دانشگاه نیز در این نشست ضمن انتقاد از رویههای موجود در زمینه نشریات دانشگاهی هنر، از منظر یک هنرمند به مساله نگریسته و تعهد جامعه علمی و دانشگاهی کشور را در قبال هنر و تمدن غنی و ارزشمند ایرانی یادآور شد. وی در زمینه مجلات علمی و پژوهشی گفت: شیوه امتیازدهی در دانشگاهها، اساتید رشتههای هنری را از مسیر حرفهایشان دور میکند و باعث میشود ضرورت ارتقای شغلی و حرفهای، آنها را تابع قواعد نامناسب مجلات علمی-پژوهشی هنری کند. دکتر هنری مهر سازوکار انتشار دیجیتال مجلات را نیز بهعنوان روشی برای افزایش گستره مخاطبان و دستیابی آسان به محتوای رسانهها قلمداد کرد.
ارتقای کیفی نشریات تخصصی هنر مستلزم افزایش سطح و ضریب نفوذ آنها و توسعه عملکردشان در انتقال دادههای علمی و دستاوردهای پژوهشی است
خانم دکتر پاکزاد ،معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا نیز در ادامه با مقایسه عملکرد نشریات علمی و مرجع داخلی با نشریات خارجی و نیز مقایسه شیوه ارتقای این نشریات، روند موجود در کشور را ناکارآمد تلقی کرد. دکتر پاکزاد در این زمینه با طرح این پرسش که آیا ضریب تاثیر نشریات ما در پایگاههای معتبر بینالمللی رصد میشود؟ در زمینه اعتبار نشریات علمی-پژوهشی هنر گفت: ارتقای کیفی نشریات تخصصی هنر مستلزم افزایش سطح و ضریب نفوذ آنها و توسعه عملکردشان در انتقال دادههای علمی و دستاوردهای پژوهشی است و این مهم باید از طریق پایگاهی که بتواند با روش و فرمولهای درست، به ارزیابی و پایش مستمر مجلات بپردازد، محقق میشود.
در ادامه نشست، ضمن جمعبندی دیدگاههای اساتید حاضر در زمینه کیفیت عملکرد رسانههای مکتوب هنری بهویژه مجلات تخصصی هنر، عوامل و موانع ایفای نقش علمی و رسانهای این نشریات به بحث گذاشته شده و راهکارهای پیشنهادی آن بازگو شد.
فصلنامه پژوهش هنر امیدوار است موضوع بررسی شیوههای ارتقای کیفی مجلات تخصصی هنر، در نشستهای بعدی که برگزار خواهد کرد نیز دنبال شده و زمینههای دستیابی به معیارها و روشهای اصولی برای فعالیت این نوع از نشریات فراهم آید.
گفتنی است وزارتخانههای «علوم؛ تحقیقات و فناوری» و «فرهنگ و ارشاد اسلامی» بهعنوان دو نهاد عالی در صدور مجوز و نظارت بر عملکرد این نوع نشریات میتوانند با حمایت از این نوع نشستها و تبدیل آنها به کرسیهای نظری، در طی مدت کوتاهی با برخورداری از دیدگاهها و پیشنهادات جامعه هنری و دانشگاهی کشور و جمعبندی آن، راههای توسعه و ارتقای این نوع رسانهها و تضمین اثربخشی فرهنگی آنها را بر لایههای مختلف جامعه تبیین کنند.
No tags for this post.