نقش رسانهها در ترویج علم
کافی است به وبگاه مراکز پژوهشی معتبر دنیا سری بزنید تا متوجه شوید این مراکز چگونه و در چه سطحی به ترویج علم میپردازند. شاید روشها و هدفهایی که آنها در ترویج علم در پیش میگیرند متفاوت باشد، اما همه آنها به دنبال این هستند که نظر مردم را نسبت به تخصصهای علمی مختلف جلب کنند، اهداف و نتایج علمی را به زبان غیرتخصصی بیان کنند، مردم را با پیچیدگی کار پژوهشی خود آشنا کرده و اطلاعات آنها را افزایش دهند.
بسیاری از دانشمندان رتبه اول و برندگان جایزه نوبل، بخشی از وقت خود را صرف امور ترویجی کرده و این فعالیتها را مهم تلقی میکنند. در کشور آلمان از بیش از یکصد سال پیش مؤسساتی به نام «اورانیا» تأسیس شد که هدف آنها ترویج علم است و شبیه به یک دانشگاه برای عموم عمل میکنند. در این مراکز میتوان در زمینه موضوعات مختلف از نجوم تا کار در رصدخانه و سفرهآرایی با دقت علمی آموزش دید.
در انگلیس، مؤسسه سلطنتی چنین نقشی را با تفاوتهای آشکار به عهده دارد. این موسسه باسابقهای بیش از یکصد و پنجاه سال با مدیرانی که همگی از دانشمندان سرشناس هستند در زمینه ترویج علم فعالیت میکند. سؤالی که مطرح میشود این است که آیا کشور درحالتوسعهای مانند ایران هم نیاز به چنین مؤسسههایی دارد؟
ترویج علم، چطور و چگونه؟
با توجه به تفاوت میان کشور ما در مقایسه با کشورهای صنعتی و در نظر داشتن این تفاوتها، لازم است در زمینه ترویج علم در کشور نکاتی را همواره موردتوجه قرار دهیم.
الف) تا زمانی که کشورمان صنعتی نشده است بر تمایز میان خرد نوین و خرد سنتی تأکید کنیم.
مصداقهای تفاوت میان خرد نوین و خرد سنتی، متناظر با مفهوم علم نوین و مفهوم سنتی علم، در زندگی ما تأثیر گذاشته است. کشورهای پیشرفته صنعتی معمولا به فعالیتهای ترویجی در این زمینه نیازی ندارند، یا بهتر است بگوییم کمتر چنین نیازی را احساس میکنند. پس باید مراقب باشیم در کپیبرداری از روشهای ترویج علم از کشورهای صنعتی نیازهای فرهنگی خودمان را در نظر بگیریم.
ب) به ترویج نقد و نقدپذیری توجه کنیم.
این فکر را اشاعه دهیم که نقد به معنی دشمنی نیست. اول اینکه هیچ کاری بدون نقد نیست؛ ممکن است نقدهای مطرحشده به دلیل وجود اشکالات اساسی باشد یا اینکه ممکن است به دلیل اختلاف نظر یا اختلاف سلیقه باشد. توجه به نقد یعنی پذیرش اینکه دیگری هم خردمند است و بر این اساس نهتنها مجاز است نظر انتقادی خود را بیان کند، بلکه شاید زاویههایی از کار را میبیند که صاحب اندیشه ندیده است؛ همین باعث رشد و تکامل میشود. رشد بدون نقد بیمعنی است. بی نقدی یعنی سکون، یعنی مرگ. پس نقد را تشویق کنیم و خواستار آن باشیم، نه اینکه فقط آن را تحمل کنیم. تقاضا برای نقد باید ترویج شود که این بخشی از تفکر علمی نوین است و ترویج علم فقط به معنی ترویج دانش یا دانستهها نیست!
ج) از تحکم در امور علمی پرهیزکرده و نقش اجماع و اجتماع علمی را پررنگ کنیم.
شخص دانشگر محک درستی یا نادرستی علم و روشهای آن نیست، بلکه اجتماع علمی محک است. پس از تحکم بپرهیزیم و تنها نظر خود یا دانشگران دیگر را بیان کنیم و محک را به عهده اجتماع علمی بگذاریم و این تفکر را ترویج کنیم.
د) در ترویج دانش کوشا باشیم، اما تا حد امکان آن را با ترویج فرایندهای علمی نوین که منجر به این دانشها شده است، همراه کنیم.
ترویج دانستهها، یا دانش، بخشی از ترویج علم است، همه آن نیست. البته به این معنی نیست که نباید به ترویج دانستهها یا دانش توجه داشت بلکه در جامعهای مثل ایران نباید اساس و محور ترویج علم باشد. باید بکوشیم ترویج دانش را با ترویج تفکر یا منشی که به آن منجر شده است، همراه کنیم.
ه) شیادیهای علمی را، در هر زمینه و در هر سطح علمی یا سیاسی، افشا کنیم تا جلوی انحراف جوانان گرفته شود.
رسانهها در ساختن و رشد جامعه مدنی نقشی بنیادی دارند. رسانه باید آینه جهان نمای واقعیتهای روزمره باشد. در دنیای پیچیده امروزی که هیچکس همهچیزفهم نیست، رسانهها باید بتوانند با کمک گرفتن از متخصصان بهروشهای پیچیده اما جاافتاده رسانهای، اخبار رسیده را قبل از انتشار پالایش کنند و از صحت آنها مطمئن شوند. در این دنیای تخصصیشده و پیچیده بهراحتی میتوان هر دروغی گفت؛ درست است که وجود اینترنت در ایران و حضور متخصصان دلسوز و مطلع این امکان را میدهد که بهسرعت مشت دروغگوها و شیادان را باز کرد، اما این رسانهها هستند که باید نقش خودشان را بهخوبی بازی کنند، مسئولیت خودشان را درک کنند، به آن پایبند باشند و از این امکانی که متخصصان در اختیارشان میگذارند، استفاده کنند.
دکتر رضا منصوری/ استاد دانشگاه صنعتی شریف و عضو انجمن ترویج علم ایران
No tags for this post.