نقش شرایط محیطی خانواده در شکل گیری شخصیت
این پرسش که آیا موقعیت یک شخص در میان خانواده و هم نژادهایش تاثیر ماندگار بر روی شخصیت او دارد یا نه ؟ برای بیش از یکصد سال فکر و ذهن دانشمندان روان شناسی را به خود مشغول ساخته است .
تا کنون دانشمندان ، تعدادی باور و فرضیه را در این رابطه مطرح کرده و با یکدیگر به اشتراک گذاشتند که به عنوان نمونه می توان ذکر کرد ، نوزادان اول ظاهرا کمال گرا هستند در حالی که انتظار می رود تا فرزندان میانه از استعدادی در دیپلماسی برخوردار باشند و در نهایت فرزندان آخر بیشتر سرکش و یاغی می شوند.
مطالعات و بررسی های جدید محققان روان شناسی نشان می دهد که شکل گیری شخصیت افراد نسبت به کمال گرا و یا سرکش بودن ، رابطه بسیار کمی با موقعیت و ترتیب به دنیا آمدن فرد در خانواده دارد
مطالعات و بررسی های جدید محققان روان شناسی نشان می دهد که شکل گیری شخصیت افراد نسبت به کمال گرا و یا سرکش بودن ، رابطه بسیار کمی با موقعیت و ترتیب به دنیا آمدن فرد در خانواده دارد .
استفان سچموکل (Stefan Schmukle) از دانشگاه لایپزیگ (Leipzig University) در آلمان و یکی از پژوهشگران اصلی این تیم تحقیقاتی در این رابطه می گوید : « ما هیچ اثر قابل توجهی از تولد در هر یک از ابعاد شخصیتی افراد که مورد بررسی قرار دادیم ، پیدا نکردیم . این مساله نه تنها با تئوری های برجسته روان شناسی در تضاد است بلکه در برابر شواهد مردمی نیز قرار می گیرد . »
روان شناسان و پژوهشگران برای به دست آورن این که آیا این تفاوت ها وجود دارد یا نه ، دست به مطالعات و بررسی های گسترده ای زدند. آن ها برای دستیابی به پاسخ دقیق این پرسش ، اطلاعات و داده های بیست هزار نفر را از کشورهای آلمان ، بریتانیا و ایالات متحده امریکا مورد بررسی قرار دادند.
پژوهشگران با بررسی این اطلاعات دریافتند که صفات شخصیتی مرکزی افراد همچون برون گرایی ، درون گرایی ، ثبات عاطفی ، توافق پذیری و وظیفه شناسی، تحت تاثیر موقعیت یا ترتیب تولد فرد ندارد. در حقیقت تنها اثر بسیار کمی که موقعیت یا ترتیب تولد بر فرد دارد ، بر میزان هوش افراد قابل مشاهده است. به باور این دانشمندان ، فرزندان نخست در خانواده ها در درک ایده های انتزاعی و خیالی مشکلات کمتری داشته و احتمال بیشتری وجود دارد تا واژگان غنی تری ارائه دهند .
استفان سچموکل در توضیح اثر موقعیت یا ترتیب تولد بر هوش فرد می گوید: « لازم به توضیح است که این اثر بر روی هوش افراد در نمونه های بزرگ به خوبی تکرار می شود در حالی که به سختی در سطح فردی می توان آن را معنا کرد چرا که به شدت کوچک است. »
این پژوهش ها و نتایج حاصل از آن در آخرین شماره مجموعه مقالات مجله آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا (journal Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America) به چاپ رسیده و در دسترس است . جهت مشاهده متن کامل این پژوهش در ژورنال فوق الذکر ، اینجا را کلیک کنید .
No tags for this post.
