در مناسبتهایی از جام جهانی راگبی گرفته تا احزاب سیاسی، سرمربیها، کاپیتانها، روسا در محل کار و رهبران حزب در کانون توجه قرار دارند.رهبری جنبه مهمی از زندگی روزانه است و افراد رهبران و روسا را انتخاب میکنند یا با آنها کار میکنند. به طور مثال، در محیط کار رئیس وجود دارد و در منزل هم یک نفر زمام امور را در دست دارد.
گرچه افراد اغلب به طور رسمی و غیررسمی رهبران و روسا را انتخاب میکنند و تصور میکنند که انتخابهایی آگاهانه دارد و کسانی را انتخاب کردهاند شایستهترین هستند، پژوهش جدید در دانشگاه بانگور ولز نشان میدهد آنها ممکن است در ابتدا به سمت کسانی به عنوان رئیس و رهبر جذب شوند که ویژگیهای خودشیفتگی از خود بروز میدهند.
رهبران خودشیفته اهمیتی نمیدهند که دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند و در ایفای نقشهای رهبریشان ناکام میمانند
کسانی که خودشیفتگی بالایی دارند، هدف اصلیشان ساختن و حفظ تصویر بیش از حد مثبت از خودشان است و این هدف اغلب به قیمت دیگران بدست میآید.
پژوهش جدید نشان میدهد افراد فقط زمانی که این افراد خودشیفته را به عنوان رهبران کارآمد تصور میکنند که آنها را به خوبی نشناسند. به طور مثال، ممکن است آنها رهبری خودشیفته را در مدرسه، تیم ورزش یا در مکان کار بدون داشتن دانشی از آن شخص انتخاب کنند و باید تحت رهبری وی کار کنند. شاید در ابتدا اوضاع خوب پیش برود اما با گذشت زمان همه چیز تغییر میکند.
تحقیق جدید نشان میدهد رهبران خودشیفته در ابتدا برای بسیاری از افراد جذاب به نظر میرسند و این تصور مثبت از آنها فقط برای مدت کوتاهی دوام میآورد.
چین وی اونگ، یکی محققان حاضر، گفت: در این پژوهش، شرکتکنندگان در ابندا به سمت رهبران خودشیفته جذب شدند و ویژگی کاریزماتیک افراد خوشیفته موجب شد آنها به عنوان رهبر انتخاب شوند. به عبارت دیگر، گروههایی از سوژههای تحت مطالعه در ابتدا افراد خودشیفته را به دیگران به عنوان رهبر ترجیح دادند. با این حال، توجه مداوم رهبران خودشیفته به خودشان به قیمت دیگران و همچنین ناکامی آنها در ترغیب هوادارانشان به حل مشکلات به شیوههای جدید یا عدم حمایت آنها از هواردارانشان موجب ناکارآمدی آنها با گذشت زمان شد.
رهبران خودشیفته اهمیتی نمیدهند که دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند و در ایفای نقشهای رهبریشان ناکام میمانند.
این پژوهش در Journal of Personality منتشر شد.
No tags for this post.