چرا جهان به احترام علم برخاسته است؟
در کشورهای پیشرفته جهان، از جمله سوئد به عنوان یک نمونه عالی از کشورهایی که علم در آنها از جایگاه خیرهکنندهای برخوردار است، اگر عضو هیأت علمی برجسته یک دانشگاه درخواست همکاری با محقق علمی از کشور دیگری را داشته باشد و آن را طی یک نامه به محقق مورد نظر اعلام کند، نامه وی از چنان اعتباری برخوردار است که کشور میزبان میتواند به پشتوانه همین نامه عضو هیأت علمی و بدون درخواست هیچ مدرک ضروری دیگری، برای محقق مدعو، اقامت ویژه محققان صادر کند!
شکی نیست که لازمه نخست این اقتدار، سپردن امور به دست نخبگان یک کشور است، نخبگانی که نه در شعار که در عمل معتقدند حل مسائل به پشتوانه تحقیق ممکن است، معنا و آثار تحقیق را خوب میفهمند، رنج پژوهش کشیدهاند و برای ثمر دادن آن صبوری کردهاند، از نیازهای جامعه علمی عمیقا آگاهند و فارغ از هر گونه دغدغههای شخصی، سیاسی و امتیازات اقتصادی، ایثارگرایانه و در گمنامی برای تعالی کشور تلاش کرده، با دستان تقریبا خالی از اعتبارات مالی، اعتبارات بینالمللی بس گرانقیمتی رقم زده و اثبات کردهاند که دیده شوند یا نشوند، تعهدی عمیق به این آب و خاک دارند و اعتبار علمی خود را بخشی از داراییهای این ملت میدانند.
خبرنگار ایسنا، در تازهترین سلسلهگفتوگوهای خود با محوریت «بررسی دغدغههای نخبگان و راهکارهای حفظ نخبگان در کشور» پای صحبت یکی دیگر از چهرههای علمی نخبه در حوزه پزشکی نشسته است. دکتر آقا محمدی، عضو هیات علمی و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران از جمله نخبگان حاضر در جمع 90 نخبه دریافت کننده جایزه علامه طباطبایی است. وی همچنین از دانشمندان علوم پزشکی کشور است که در جمع یک درصد دانشمندان برتر جهان قرار دارد.
این فوق تخصص ایمونولوژی، تحصیلات پزشکی عمومی را در سال 49 با ورود به دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کرد و سپس به انتخاب خود به دانشگاه علوم پزشکی اهواز منتقل شد و تحصیلات پزشکی عمومی را به پایان برد. وی در سال 63، تحصیلات تخصصی را در رشته کودکان دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد و پس از آن موفق به اخذ درجه فوق تخصص ایمونولوژی بالینی شد و همچنین طی سالهای 71 تا 74 دوره فوق تخصصی ایمونولوژی کودکان را نیز در بیمارستان Great Ormond street Hospital لندن گذراند.
وی از سال 74 به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه علوم پزشکی تهران به تدریس در رشته تخصصی ایمونولوژی و در کنار آن به طبابت در بیمارستان مرکز طبی کودکان پرداخت و هم اکنون به عنوان رییس مرکز تحقیقات نقص ایمنی کشور که از چهار سال پیش به همت وی و دانشجویانش تاسیس و تا کنون موفق به کسب رتبه اول در دو دوره جشنواره علوم پزشکی رازی شده است، مشغول به تحقیق و پژوهش نیز هست. وی دارای 220 مقاله بینالمللی با اچایندکس 27 است.
«درست نیست کسی که در برابر این آب و خاک تعهد دارد، آن را ترک کند و چنان برود که حتی ارتباطش را هم با کشورش قطع کند. فردی با ادعای نخبگی باید به تعهداتش در برابر کشور، به هر شکل ممکن عمل کند.»
این سخنی است که دکتر آقامحمدی در همان ابتدای گفتوگو با خبرنگار علمی ایسنا، دغدغه بیانش را دارد.
اتاق کار دکتر آقامحمدی، استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران، رییس مرکز تحقیقات نقص ایمنی و کسی که دهها دانشجوی نخبه را تربیت و تشویق به ماندن کرده و خرسند از موفقیتهای علمی بسیاری از دانشجویانی ایرانی نخبه مهاجرت کرده خویش است، مثل سایر نخبگانی که با آنها گفتوگویی داشتهایم، آن قدر محقر است که هیچ فضایی برای عکاسی وجود ندارد و این برای آنها که استادان بنام علمی با آن تواضع مثالزدنیشان را خوب میشناسند، باورش خیلی سخت نیست. به ناچار نوبت خود را برای نشستن به عکاس میدهم تا کار تصویربرداری وی به اتمام برسد و سپس نوبت به گفتوگوی من با دکتر آقامحمدی میرسد.
از مهاجرت بیبازگشت دانشجویان نخبه واقعا دلم به درد میآید
این استاد نخبه میگوید: رفتن نخبگان از کشور دلایل مختلفی دارد و آن قدر مهم است که باید کالبدشکافی ویژه شود و من خود از کسانی هستم که مهاجرت بیبازگشت دانشجویان نخبه واقعا دلم را به درد میآورد؛ چرا که میدانم حضور آنها چه قدر میتوانست کمککننده و مفید باشد؛ جمعی که جزو گزیدهترین دانشجویان و باهوشترینها بودند؛ این بدان معنا نیست آنها که ماندهاند، از چنین ویژگیهایی برخوردار نیستند اما معتقدم دانشجویی که پس از مهاجرت، میتواند به دلیل هوش بسیار بالا به مرحله فوق تخصص در دانشگاه مهم آمریکا برسد را نباید به راحتی از دست داد.
دکتر آقامحمدی در عین حال میافزاید: این که بروی در هاروارد یا کمبریج و آکسفورد درس بخوانی، خیلی مهم است اما مهمتر آن است که به خاطر تعهدت به این آب و خاک، برگردی و از امتیازات به دست آمده، برای کشور خودت استفاده کنی؛ چرا که همه ما از مالیات و درآمدهای این کشور درس خواندهایم و استفاده کردهایم. من همیشه به دانشجویانم میگویم بروید کسب دانش کنید؛ اما با دانش به دست آمده، به کشور برگردید.
وی به آماری از خروج نخبگان و نیروهای تحصیلکرده اشاره میکند و میگوید: 1400 عضو هیات علمی ایرانی در دانشگاههای آمریکا مشغول به تدریس هستند که به نظر من عدد بالایی است. 10 هزار دانشجوی ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی مشغول به تحصیل در دانشگاههای این کشور هستند که از این تعداد 55 درصد در مهندسی، 10 درصد در علوم و ریاضیات و کامپیوتر، 10 درصد در رشتههای پزشکی مشغول به تحصیل هستند. طبق آماری که من آنها را مطالعه کردهام در سالهای 82 تا 86 از بین بیش از یکهزار دارنده مدال طلای المپیاد، 308 نفر از کشور خارج شدهاند.
هزینه تحصیل هر دانشجوی پزشکی برای کشور، معادل 105 میلیون تومان است
استاد نخبه علوم پزشکی تهران ادامه میدهد: هزینه تربیت هر دانشجوی پزشکی سالانه معادل 15 میلیون تومان است که جمعا طی 7 سال 105 میلیون تومان میشود. همچنین هزینه تربیت یک دستیار تخصصی پزشکی سالانه 23 میلیون تومان است که طی سه سال تحصیل معادل 69 میلیون تومان میشود. بنابراین اگر 100 دانشجوی پزشکی از کشور خارج شوند بیش از 10 میلیارد تومان زیان به کشور وارد میشود.
دارنده جایزه نخبگی علامه طباطبایی و دانشمند یک درصد برتر جهان در حوزه پزشکی، میگوید: با این همه خسارت مادی حاصل از خروج دانشجویان نخبه، علل این خروج و راهکارهای حفظ نخبگان باید مهمترین سوال و دغدغه برای ما باشند.
لزوم تشکیل اتاق فکر برای جلوگیری از خروج نخبگان
وی بر این باور است اکنون وقت آن رسیده برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان در بنیاد ملی نخبگان اتاق فکر تشکیل شود و این موضوع به حال خود رها نشود.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و نخبه پزشکی کشور، تاکید میکند که اعضای این اتاق فکر باید از نخبگان دلسوز تشکیل شوند و نه کسانی که فقط رفع تکلیف میکنند. کسانی که عوامل مهاجرت نخبگان را خوب میشناسند و میتوانند راهکار و پیشنهاد کاربردی ارائه بدهند.
مهمترین نیاز نخبگان امروز کشور
دکتر آقامحمدی در بیان علل مهاجرت نخبگان مهمترین علت را نیاز نخبگان به دیده شدن و به مشارکت گرفته شدن میداند و میافزاید: یک فرد نخبه خلاقیت دارد، سوال میکند و هیچ چیز را بدون دلیل نمیپذیرد. چنین فردی را نمیتوان ندید و به مشارکت نگرفت. فردی که پرسشگر است، باید احساس کند در جامعهاش دیده میشود. دانشگاه، خانه اوست، کشورش خانه اوست و او متعلق به این خانه است، آن گاه است که علاقهمندانه برای ساخت خانهاش تلاش میکند. این نکته بسیار بسیار مهمی است و کاملا یک بحث فرهنگی است که برای تقویت تعهد نخبگان، باید آنها را به مشارکت گرفت. برای این فرد نخبه که پرسشگر است همچنین باید امکانات پژوهشی فراهم و زمینه حضورش را در کنفرانسهای مهم بینالمللی ایجاد کرد. روی علم و ایدهاش سرمایهگذاری کرد تا او نیز در عرصههای بینالمللی برای ایران اعتبار و آبرو کسب کند.
به گفته رییس مرکز تحقیقات نقص ایمنی، این در حالیست که هم اکنون بسیاری از محققان برجسته، اگر توان مالی داشته باشند با هزینههای خود در کنگرهها شرکت میکنند و اعتبارات تخصیصی دانشگاهها برای حضور نخبگان در کنفرانسهای بینالمللی که در حوزه علمی بسیار مهم است، فوقالعاده ناچیز است.
اگر ارزش واقعی نخبگان درک شده بود….!
دانشمند حاضر در جمع یک درصد دانشمندان برتر جهان میافزاید: اگر ارزش واقعی نخبگان درک شده بود، اوضاع الان خیلی فرق میکرد. بقا و دوام و اعتبار یک کشور به افراد توانمند آن کشور است. اگر افراد توانمند یک جامعه آگاهانه مشارکت کنند، بسیاری از مشکلات را حل خواهند کرد.
وی با اشاره به این که عدالت یعنی آن که هر چیزی سر جای خودش باشد، میگوید: روسای مراکز علمی باید افراد علمی، توانمند، خلاق و غیر سیاسی باشند. کسی که این خصوصیات را نداشته و به خاطر ارتباطات سیاسی رییس یک مرکز علمی شده باشد، نسبت به سایر افراد توانمند و نخبه تنگنظری دارد. او اعتبار و اهمیت تحقیق را به درستی درک نمیکند و برعکس کسی که زحمت تحقیق کشیده باشد، به نخبگان میدان عمل میدهد.
نخبه پزشکی کشور میگوید: این که تعدادی از جوانان تحصیل کرده نخبه کشور که بنا به دلایلی میروند را افرادی ضدانقلاب معرفی کنیم، درست نیست. همه جوانهای این کشور به وطن خود علاقهمندند. اینها مال همین آب و خاک هستند. ما باید ضمن مهم دانستن این سرمایهها برای آبادانی کشورمان، برای رفع مشکلاتی که موجب خروج آنها میشود بکوشیم و آنها را برای ماندن و حفظشان در کشور کمک کنیم.
مهمترین عامل جلوگیری از خروج نخبگان
به گفته وی، شایسته سالاری، مهمترین عامل جلوگیری از خروج نخبگان است. نخبگان نمیتوانند تبعیض را تحمل کنند. شایستهسالاری حکم میکند افراد به اندازه علم و توانشان دیده شوند. رقابتها باید فقط رقابت علمی باشد . از طرفی، هر متخصصی باید دیدگاه پژوهشی هم داشته باشد. ما باید بتوانیم نیروهای متخصص پژوهشگر تربیت کنیم. در این صورت هر مشکلی برای متخصص تبدیل به سوال و پژوهش میشود. نیروهای متخصص ما هیچ چیزی از متخصصان غربی کم ندارند؛ فقط باید آنها را دید و امکاناتشان را افزایش داد. متخصصان ما همچنین باید کار گروهی را یاد بگیرند و با هم پژوهش کنند. لازمه کار گروهی پژوهش هم دسترسی به شبکههای علمی است تا افراد متخصص به راحتی در رشتههای خود، متخصصان خارج از کشور را پیدا کنند و مقالات نویسندگان با همکاریهای بیشتری نوشته شوند. هر چه تعداد نویسندگان بیشتر باشد، شانس موفقیت یک مقاله هم بیشتر است.
وی در ادامه با مهم دانستن اشتغال نخبگان میگوید: یکی از عوامل مهم مهاجرت نخبگان، دغدغههای اشتغال آنها در داخل است. باید توجه داشت که فرد نخبه بدون داشتن دغدغههایی مثل اشتغال بتواند خدمات علمی ارائه دهد. اگر او در زندگی دغدغههای معیشتی و اشتغال داشته باشد، اثرگذاریاش بسیار کم میشود. خیلی از نخبگان ما جوان هستند و از آن جا که یک نخبه، فردی با توانایی بسیار بالایی است، نوع اشتغال و به کارگیری آنها نیز متفاوت است. مثلا فردی که پس از سالهای طولانی تحصیل در 45 سالگی شروع به کار در دانشگاه میکند تا 48 سالگی هم خانه ندارد، معلوم است که نمیتواند آن گونه که انتظار میرود کار خلاقانه علمی کند. در همه جای دنیا به نخبگان با شرایط متفاوتتری میرسند. اگر درختی را خوب پرورش دهید، ثمرش را هم میبینید.
دکتر آقامحمدی میافزاید: فرد نخبه اگر دغدغه معیشت و اشتغال نداشته باشد، فرد موفقی در پژوهش میشود. در کشوری که پژوهش جایگاهی ندارد، معلوم است که سوالی هم در آن وجود ندارد. کشوری که سوال ندارد، حرکت هم نمیکند؛ حرکت هم نکند، متحول نمیشود. بنابراین برای حل مشکلات چارهای جز پژوهش نیست و برای پژوهش توسط یک نخبه خلاق، ابتدا باید دغدغههای او را رفع کرد.
نخبه دارنده جایزه علامه طباطبایی میگوید: باید این سوال را همیشه پرسید «هر فرد معمولی در جامعه ما چقدر با نام ورزشکاران و هنرمندان خود و چقدر با نام دانشمندان کشورش آشناست؟» آیا در کشور ما همان قدر که ورزشکاران و هنرمندانش دیده شدهاند، نخبگان و دانشمندانش هم دیده شدهاند؟
دکتر آقامحمدی، رییس مرکز تحقیقات نقص ایمنی است. وی و همکارانش چهار سال پیش این مرکز را به منظور کمک به تشخیص زودهنگام افراد مبتلا به نقص ایمنی با سرمایهای بسیار ناچیز راهاندازی کردند. این دانشمندان، هم اکنون در حال اجرای طرحی هستند که به تشخیص زودهنگام نقص ایمنی بسیار کمک میکند و آن ایجاد شبکه تشخیص درمانی بیماری نقص ایمنی و شامل چهار محور است: ایجاد مرکزیت این شبکه در تهران به عنوان آزمایشگاه مرجع، ایجاد شعبی در مرکز 34 استان کشور، افزایش سطح آگاهی جامعه پزشکان عمومی و متخصصان کودکان نسبت به هشدارهای نقص ایمنی و نیز تهیه تجهیزات مورد نیاز برای تشخیص نقص ایمنی در شعب استانی مرکز تحقیقات نقص ایمنی تا از این طریق بیمارانی که مبتلا ،تشخیص داده شدهاند مجبور به حضور در تهران و اطراق در خیابانهای اطراف مرکز طبی کودکان به خاطر کمبود امکانات نشوند. این طرح 600 میلیون تومان هزینه لازم نیاز دارد درحالی که فواید بسیاری برای تشخیص زودهنگام این بیماری خواهد داشت.
امیرکبیرها هیچ گاه فراموش نمیشوند
رییس مرکز تحقیقات نقص ایمنی در پایان این گفتوگو تاکید میکند: برای ساخت و آبادانی کشور، نخبگان باید صبر، حوصله و تحمل فراوان داشته باشند. مشکلات را، هم باید گفت، هم باید حل کرد. ما باید به هر نحوی که میتوانیم در سازندگی کشور بکوشیم. همه ما متعلق به این مردم هستیم و تاریخ گواه انسانهای خوب است و امیرکبیرها هیچ گاه فراموش نمیشوند. نسل آینده نیز ما را قضاوت خواهد کرد.
تواضع و فروتنی، ادب و احترام، احساس تعهدی والا به کشور و مردم، پرهیز از طرح انتظارات مادی و معیشتی و در عوض تاکید مداوم بر دیده شدن و حضور حداکثری نخبگان در امور جاری کشور، چنان در گفتار رییس مرکز تحقیقات نقص ایمنی، نخبه پزشکی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران پرحرارت است که به سختی میتوان متوجه سقف در حال ریزش خروجی اتاق محقر وی شد؛ اتاقی که در جوار آن تعدادی رایانه با اطلاعاتی بسیار گرانبها در خصوص نقص ایمنی نگهداری میشود و این اطلاعات کمک مهمی به مبتلایان نقص ایمنی در تشخیصهای زودهنگام کرده است؛ اما واهمه از دست دادن همین اتاق محقر هم مدتهاست که حین تحقیق و طبابت، اندیشه این نخبه پزشکی را رها نمیکند.
No tags for this post.