عملیاتی کردن آموخته های علمی در محیط کسب و کار یا به عبارتی ایجاد کسب و کارهای مبتنی بر علم و دانش به دست دانش آموختگان کم سن و سال و بی تجربه که هنوز وارد بازار کار نشده اند، به اندازه یی دشوار است که کمتر کسی می تواند از عهده ی آن برآید.
حتی اگر پیش نیازهای ایجاد کسب و کارِ دانش محور چون سرمایه، ایده ی فناورانه و … فراهم باشد و طرح خلاقانه ی جوانان علم آموخته ی جویای کار هم بگیرد، معلوم نیست که محصول تولید شده بتواند در بازار موفقیتی کسب کند؛ محصول تازه است و در بازاری که قوانین خاص خود را دارد؛ نباید بی گدار به آب زد.
خطر ایجاد کسب و کارهای اینچنینی را پارک های علم کاهش می دهند. این نهادهای اجتماعی با ایجاد بستر مناسب، زمینه ی رشد شرکت ها و واحدهای فناور کوچک، توسعه ی فناوری و اقتصاد مبتنی بر علم و دانش را فراهم می کنند.
در کشور ما نیز پارک های علم و فناوری متعددی با همین هدف تاسیس شده و مشغول فعالیت هستند. برای بررسی ضرورت وجودی و وضعیت کمی و کیفی پارک های علم و فناوری کشور و عملکرد آن ها با «محمدجعفر صدیق» رییس پارک علوم و فناوری دانشگاه تهران به گفت و گو نشستیم.
به گفته ی صدیق پارک های علم و فناوری زیرساخت هایی هستند که دولت ها به وجود می آورند تا بتوانند نرخ بقای شرکت های نوپا و توان موسسه های کوچک دانش بنیان را بالا ببرند؛ موسسه هایی که اثری مثبت بر رشد اقتصادی خواهند داشت.
صدیق با اشاره به ظرفیت ها و نیازهای کشور در این حوزه، تعداد پارک های فعال در کشور را ناکافی دانست و گفت: به نظرم پنج تا 6 سال آینده باید به آماری شبیه 60 تا 80 پارک برسیم. در شهر تهران ظرفیت ایجاد 8 تا 10 پارک وجود دارد.
به گفته ی رییس یکی از بزرگترین پارک های علم و فناوری کشور، زیرساخت های لازم برای ایجاد این نهادها چون فضا و منابع مالی و حمایتی تلاش مسوولان در این زمینه را ضروری می کند. مساله یی چون توجه به جایگاه واقعی پارک ها در برنامه ی توسعه ی 5 ساله به گسترش آن کمک خواهد کرد.
صدیق با ارزیابی مثبت از جایگاه کشورمان در میان کشورهای منطقه از نظر تعداد و کیفیت پارک های علم و فناوری، نسبت به پیشی گرفتن دیگر کشورها از ایران در این زمینه هشدار داد.
در ادامه متن کامل گفت و گوی پژوهشگر ایرنا با محمدجعفر صدیق آمده است.
برای ما از ضرورت ایجاد پارک های علم و فناوری بگویید. پارک های علم و فناوری چه کارکردهای ویژه یی دارند که هزینه های بالا برای ایجاد آنها را توجیه می کند؟
**صدیق: به طور کلی راه اندازی کسب و کار امری دشوار است و ایجاد کسب و کارهای فناورانه به نوبه ی خود دشوارتر است. برای نمونه حتی راه اندازی یک ساندویچ فروشی که کسب و کار ساده یی به شمار می رود و هیچ فناوری پیچیده یی ندارد نیز کار ساده یی نیست؛ چرا که افراد زیادی ساندویچ فروشی می زنند و ورشکست می شوند. این یک اصل است که کسب و کارهای کوچک (small business) در سال های ابتدایی به شدت در معرض خطر ازبین رفتن قرار داردند.
خطرپذیری راه اندازی کسب و کار فناورانه به نوبه ی خود از ایجاد کسب و کارهای معمولی بیشتر است، چون پیش از ارایه ی محصول در بازار باید کارهای فناورانه نیز صورت گیرد. به عبارتی باید بتوان محصول را ابداع کرد.
در دهه های گذشته مانند 50 سال پیش، کسی که به دنبال ایجاد کسب و کار بود، این خطرپذیری ها را تحمل می کرد. به طور معمول یا کسانی که خانواده شان به صورت سنتی کسب و کاری داشتند، می توانستند در ایجاد یا توسعه ی آن کسب و کار موفق باشند یا افراد بسیار سختکوش جامعه. اکنون این خطرپذیری در هیچ کجای دنیا پاسخگو نیست.
منظور شما این است که تجربه، حلقه ی گم شده ی کسب و کارهایی است که به شکست می انجامد؟
**صدیق: بله. برای راه اندازی کسب و کار تازه باید بازار بالادستی و پایین دستی را بشناسی، مشتری داشته باشی و کار را هم بلد باشی. همچنین مهارت نیز داشته باشی. این مهارت تنها آموزش های نظری به دست نمی آید، بلکه در کار ایجاد می شود. این مهارت ها به اصطلاح از راه (learning by doing) یا آموختن از راه انجام دادن به دست می آید. این، همان تجربه است.
دشواری ایجاد کسب و کارهای دانش بنیان موجب می شود 90 شرکت از هر 100 شرکت دانش بنیانی که ایجاد می شوند در 2 سال نخست فعالیت شان از بین بروند. مسیر دشوار حرکت، نرخ ریزش شرکت های نوپا را افزایش می دهد و باعث ازبین رفتن سرمایه های ملی می شود. اتصال موثر به بازار، نقطه ضعف بیشتر شرکت های نوپا است. وقتی کسب و کار به بازار متصل شد، دیگر شکست نمی خورد، این اتصال سه تا پنج سال زمان می برد.
پارک های علم و فناوری زیرساخت هایی هستند که دولت ها به وجود می آورند تا بتوانند نرخ بقای شرکت های نوپا و توان موسسه های کوچک و متوسط (small and mediate enterprise) را بالا ببرند؛ موسسه هایی که می توانند اثری مثبت بر نرخ رشد اقتصادی داشته باشند.
شرکت ها و موسسه های کوچک و متوسط نرخ های رشد بالایی دارند. اگر 30 درصد اقتصاد یک کشور را موسسه های کوچکی تشکیل دهند که در یک سال به طور متوسط 50 درصد رشد داشته باشند، اقتصاد در یک سال، رشدی 15 درصدی را تجربه خواهد کرد. رشد اقتصادی بالای چین در سال های گذشته به این دلیل بود که بخش عمده یی از اقتصاد این کشور در دوره های زیادی از شرکت های کوچک تشکیل شده بود، در حالی که شرکت های بزرگ و رشد کرده، نمی توانند سالانه بیش از 2 تا 3 درصد رشد اقتصادی داشته باشند. در نتیجه، اقتصادی که از شرکت های بسیار بزرگ تشکیل شده باشد، رشد بسیار کندی خواهد داشت.
برتری شرکت های بزرگ این است که در طوفان های اقتصادی به راحتی از بین نمی روند اما شرکت های کوچک و متوسط در بحران های اقتصادی به راحتی از بین می روند. پارک های علم و فناوری زیرساخت هایی(infrastructure) هستند که باید بتوانند تجربه های این شرکت ها را افزایش دهند و آنها را حمایت و حفظ کنند.
این حمایت ها تنها حمایت های مالی نیست، بلکه پارک ها با مهارت افزایی، مراقبت کردن و … به این شرکت ها کمک می کنند که روی پای خودشان بایستند.
«پارک داری» کسب و کاری جدی و کاری دشوار است. همین که فضایی ایجاد کنیم و اسمش را پارک بگذاریم، به این معنا نیست که پارک ایجاد کرده ایم، درست مانند مدرسه. آیا اگر ساختمانی بسازیم و اسمش را بگذاریم دبیرستان، به معنای واقعی دبیرستان ایجاد کرده ایم؟ مدیریت، کادر معلمان، برنامه ریزی و … است که می تواند دبیرستان بسازد.
در مجموع چند پارک علوم و فناوری در کشور ما فعالیت می کنند؟
**صدیق: اطلاعات دقیقی در دست ندارم، اما گمان می کنم بیش از 30 پارک در کشور مشغول فعالیت هستند.
آیا این تعداد پارک با نیازها و ظرفیت های کشور تناسب دارد؟
**صدیق: خیر. به طور یقیق، ظرفیت هایی بیش از این داریم. به نظرم پنج تا 6 سال آینده باید به آماری شبیه 60 تا 80 پارک برسیم. در شهر تهران ظرفیت ایجاد 8 تا 10 پارک وجود دارد، چون پارک ها دارای ظرفیت معقول هستند و نمی توان با تاسیس و گسترش تعداد اندکی پارک بسیار بزرگ، نیازهای داخلی را تامین کرد. برای نمونه نمی توان گفت در 200 هکتار زمین، یک پارک ایجاد می شود بلکه اندازه ی متناسب پارک ها بین 8 تا 25 هکتار است و ظرفیت معقولی برای عضوپذیری شرکت ها در هر پارک وجود دارد. درست همانند مدرسه. نمی توان مدرسه یی بسیار بزرگ ساخت و همه ی بچه های تهران را در آن ثبت نام کرد، چرا که مدرسه نیز اندازه ی معقول دارد.
با توجه به جایگاه بالای پارک های علم و فناوری در توسعه ی اقتصادی، آیا در سیاست ها و برنامه ریزی های کلان چون برنامه های توسعه به این مهم توجه شده است؟ آیا دولت در این زمینه تلاش و کوشش لازم را دارد؟
**صدیق: ایده ی تاسیس پارک های علم و فناوری از سال های پایانی دولت هشتم و برنامه ی سوم توسعه شکل گرفت. در آن زمان طرح هنوز در مرحله های ابتدایی بود و چنان که باید به آن توجه نشد. اوج این مساله باید در برنامه ی چهارم توسعه اتفاق می افتاد که متاسفانه تلاش لازم صورت نگرفت. در برنامه ی پنجم هم به رغم اینکه تعداد قابل توجهی پارک تاسیس شد، اما باز هم توجه کافی به آن نشد. پارک های علم و فناوری همواره از منابع ضعیف رنج می برند.
البته در دولت یازدهم نیز اصلاح جدی در این حوزه دیده نمی شود. آنچه دولت های نهم، دهم و یازدهم تاکنون انجام داده اند با نقشی که این مجموعه ها می توانند ایفا کنند و با مطالبه های مقام معظم رهبری در این حوزه تناسبی ندارد.
آیا فقط دولت ها مسوول مستقیم تاسیس و اداره ی پارک های علم و فناوری هستند؟ آیا بخش خصوصی هم می تواند وارد این حوزه شود؟ الگوهای متفاوت اداره ی پارک های علم و فناوری در کشورهای دیگر به چه شکل است؟
**صدیق: انواع گوناگون اداره ی پارک های علم و فناوری در دنیا وجود دارد، اما بیشتر دولت های محلی یعنی شهرداری ها و استانداری ها مسوولیت تاسیس و اداره ی پارک ها را بر عهده می گیرند. بخش خصوصی کمتر در این حوزه وارد شده است، چرا که این کار بیشتر حمایتی است.
در کشور ما اما ورود بخش خصوصی در این حوزه رو به افزایش است. در زمان کنونی در ایران یک پارک علم و فناوری خصوصی مشغول فعالیت است. اما روشن است که بازدهی و نتیجه دهی در بخش خصوصی بالاتر است و پارک های خصوصی کارآمدی بیشتری خواهند داشت، چرا که به طور کلی بهره وری در بخش های دولتی پایین است.
مهمترین زیرساخت های لازم برای تاسیس و راه اندازی پارک علم و فناوری چیست و آیا این زیرساخت در کشور ما وجود دارد؟
**صدیق: عمده زیرساخت هایی که برای ایجاد پارک های علم و فناوری نیاز است در کشور وجود دارد، بویژه در حوزه ی زیرساخت های حمایتی.
برای تاسیس یک پارک پیش از همه باید فضای فیزیکی متناسبی در دست داشته باشید؛ فضایی که خود از امکاناتی چون موقعیت مکانی مناسب، راه های ارتباطی، دسترسی و … برخوردار باشد. نمی توانید زمینی خشک و دور از هر امکاناتی را برای ایجاد پارک درنظر بگیرید.
اکنون، ایجاد یک شرکت نوپا بین 250 تا 400 میلیون تومان هزینه دارد و خانواده ها اغلب از عهده ی تامین این هزینه برای فرزندان خود برنمی آیند. هزینه ی شرکت های نوپا و سرمایه ی لازم برای ایجاد آنها با استقرار در پارک های علم و فناوری پایین می آید. پارک ها فضای فیزیکی لازم برای فعالیت شرکت های نوپا را فراهم می کنند تا اگر شرکتی در کارش موفق هم نشد، به دلیل هزینه های بالا نابود نشود. به طور معمول پارک ها دارای ساختمان مرکز رشد هستند که به صورت محدود و دوره یی در اختیار شرکت های نوپا قرار می گیرد. مانند یک قطار که از یک در سوار می شوند و از در دیگر با کسب و کار بیرون می روند و بارشان از دوش دولت برداشته می شود.
البته پارک ها این فضا و امکانات را به صورت مجانی در اختیار شرکت ها قرار نمی دهند، اما به شیوه هایی هزینه ها را دریافت می کنند که موجب نابودی شرکت های نوپا نشود، برای نمونه، دریافت این پول را به بعدها موکول می کنند یا شرایطی تعیین می کنند که اگر فرد موفق نشد، بخشی از این پول بخشیده شود. به اصطلاح به این ها پول های بذری (seed money) گفته می شود. دولت یا خانواده باید به این جوانان پول بذری بدهد تا بتوانند برای خود کسب و کار ایجاد کنند.
مهمترین مشکل ما در ایجاد پارک های علم و فناوری ضعف در ساختارهای فیزیکی است. متقاضیان زیادی در پارک دانشگاه تهران داریم، اما ساختمان نداریم که در اختیار آنان قرار دهیم.
کارآفرینان ثروت های یک جامعه هستند. باید با الگوگیری از کشورهایی که در این زمینه خوب کار کرده اند، از جوانان کارآفرین حمایت کنیم. در کشورهای پیشرفته ی دنیا با اقتصادهای قدرتمند چون آلمان، شرکت های بزرگی چون «بنز» و «بی. ام. و» وسط شهر ساختمان های متعددی می سازد و به شرکت نوپا با هزینه ی کمتر اجاره می دهد تا جوانان برای کارآفرینی و ایجاد کسب و کار تلاش کنند.
پس اینطور که گفتید مجبورید میان شرکت های متقاضی عضویت در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران انتخاب کنید. اولویت شما برای پذیرش واحدهای فناور چیست؟
**صدیق: اولویت پذیرش ما بر اساس انتخاب شرکت هایی است که ایده ی فناورانه (نه الزاما فناوری های پیشرفته) داشته باشند چون ماموریت ما توسعه ی کسب و کارهای فناورانه است. برای نمونه اگر بخواهیم کاتالیست های مورد نیاز صنعت نفت را بسازیم چه بهتر که فناوری پیشرفته ی آن (high-tech) ساخته شود، اما فناوری نیمه پیشرفته ی آن (mid-tech) هم اگر بسازیم به توسعه ی صنعت نفت و اشتغال زایی کمک زیادی کرده ایم.
بازارپسند بودن محصول نیز شاخص دیگری است که در ارزیابی و پذیرش شرکت های فناور تاثیرگذار است. ظرفیت گروه برای موفقیت کار نیز از دیگر معیارهای انتخاب است. تیم داوری ما بر پایه ی این شاخص ها، شرکت ها را رتبه بندی و انتخاب می کند. به کسانی هم که ایده های مناسبی ندارند گفته می شود که ایده ی شما به نتیجه ی مطلوب نخواهد رسید، این خود خدمت بزرگی به آنان است چون می خواهند سه سال کار کنند و شکست را تجربه کنند.
به لحاظ تعداد و کیفیتِ عملکرد پارک های علم و فناوری در منطقه، از چه جایگاهی برخورداریم؟
**صدیق: کشور ما از نظر تعداد و کیفیت پارک های علم و فناوری از کشورهای منطقه بسیار جلوتر است، در سطح جهانی هم ما از دیگر کشورهای منطقه شناخته شده تر هستیم. ایران بر اساس آمار «سازمان بین المللی پارک های علم و فناوری» (international association of science parks) در منطقه ی غرب آسیا، کشور برتر است.
این برتری اما نباید موجب توقف تلاش ها برای گسترش کمی و کیفی پارک ها شود چرا که کشورهای دیگر در حال ربودن گوی سبقت از ما هستند. کشورهایی چون قطر به دنبال تقویت زیرساخت های خود هستند. متاسفانه بی توجهی به این موضوع به ما لطمه ی جدی زده است. زمانی که تاسیس پارک های علم و فناوری را شروع کردیم، بیشتر کشورهای منطقه چیزی در مورد آن نمی دانستند. اکنون نیز از جایگاه قابل قبولی برخورداریم، اما دیگر کشورها نیز سرعت رشد مناسبی را تجربه می کنند.
آیا می توان ارزیابی کلی از عملکرد پارک های علم و فناوری کشورمان ارایه کرد؟
**صدیق: پارک های علم و فناوری فعال در کشور مجموعه یی از عملکردهای خوب، متوسط و بی تاثیر دارند. نمی توان گفت همه عملکرد یکسانی دارند. اگر بخواهم نمره بدهم متوسط مان 10 یا پایین تر از 10 است به این دلیل که روی زیرساخت هایمان کار نکرده ایم.
مشکل ضعف زیرساخت ها فقط توسعه ی پارک های علم و فناوری را کند نکرده است، در مورد بسیاری از موضوع ها چون منطقه های آزاد نیز همین گونه است. «سنگاپور» و «جبل علی» نیز منطقه ی آزاد هستند، قشم هم منطقه ی آزاد است اما از نظر عملکرد با یکدیگر تفاوت دارند. چرا؟ چون روی زیرساخت های منطقه ی آزاد اقدام های لازم صورت نگرفته و تنها مجوز داده شده است. مانند اینکه زمینی به شما بدهند، اطرافش زمین بکشند و بگویند این کارخانه مال تو باشد، وقتی زیرساخت هایش را ایجاد نکرده اند، کاری نمی توانی انجام دهی.
مساله این است که ببینیم اگر چیزی مورد نیاز کشور نیست، آن را خط بزنیم و کنار بگذاریم. اگر هم به این جمع بندی رسیدیم که مورد نیاز کشور است، باید منابع لازم را برای آن فراهم کنیم.
یکی از این زیرساخت ها منابع مالی است. بسیاری از پارک ها به دلیل کمبود بودجه و محدودیت منابع مالی به دنبال کارهای متفرقه می روند. نبود منابع لازم برای توسعه ی شرکت ها، فعالیت های آن را از مسیر اصلی خود خارج می کند؛ یکی جشنواره می گذارد و دیگری سمینار نمایشی. یکی از دیگر از دلیل های بروز این پدیده، ضعف آشنایی و نبودآموزش های لازم به پارک داران است که اکنون دولت و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری روی آن متمرکز است تا با آموزش و ارزیابی پی در پی سطح کیفی پارک ها را افزایش دهد.
البته مدیریت نیز باید تا اندازه یی محدودیت منابع را با تدبیر و اولویت بندی طرح ها اداره کند. برخی پارک ها جدی تر هستند و به فعالیت های جانبی نمی پردازند، به اندازه ی پول محدودی که در اختیار دارند عضو می پذیرند و از شرکت های محدودی حمایت می کنند. اما برخی به کارهای جانبی روی آورده و مفهوم پارک را زیر سوال می برند.
البته عملکرد دولت های نهم و دهم در افت کیفیت پارک های علم و فناوری بی تاثیر نبود. در دولت های نهم و دهم پارک ها مورد فراموشی کامل دولت قرار گرفت. تنها کاری که در این دوره در مورد پارک ها انجام شد، صدور مجوز و اعطای حقوق و مزایای کارکنان بود. در حالی که هدف ایجاد پارک نه اعطای کمک و مزایا به کارکنان و کارمندان بلکه حمایت از شرکت های نوپا به منظور رشد آن ها است.
اما برخی از پارک ها هم در کشور فعال هستند که از نظر من نمره ی 18 می گیرند. یکی از بهترین نمونه ها که در کشور قابل دنبال کردن است، شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان است. دولت در دوره یی 14 ساله 100 میلیارد تومان در این مرکز هزینه کرد وهم اکنون درآمد شرکت های حاضر در این مرکز در سال 600 میلیارد تومان است. حدود 4 هزار و 500 فرصت شغلی که 80 درصد آن بالای لیسانس است در آن جا ایجاد شده است.
در پارک های علم و فناوری اولویت با توسعه ی اقتصادی است یا توسعه ی فناوری؟
**صدیق: تقریبا می توانیم بگوییم پنجاه- پنجاه است. ما خودمان برای رصد کردن شرکت ها سه شاخص داریم. نخست شاخص فناورانه (تکنولوژیک) است که عددی میان صفر تا یک است. این نوآوری پارک علم و فناوری دانشگاه تهران است که شرکت ها را دنبال می کند تا شاخص فناورانه ی آنها کاهش نیابد و حیات فناورانه شان ادامه یابد. ما شرکتی را که دچار رکود شود، نمی خواهیم و نگه نمی داریم چرا که بسیاری از شرکت های ایرانی از پویایی برخوردار نیستند و پس از نوآوری در یک فناوری، به جای ارتقای آن، پایش می نشینند و نان می خورند. دلیل عقب ماندگی صنعت کشور نیز همین است.
شاخص دیگر مورد بررسی، نرخ رشد اقتصادی شرکت ها است. پارک های علم و فناوری مانند گلخانه یی هستند که فضای مناسب و ویژه یی را برای رشد گل ها فراهم می کنند پس باید شرکت های فعال در آن بهتر رشد کنند. برای نمونه اگر قرار است نرخ رشد اقتصادی شرکت های حاضر در پارک مانند شرکت های خارج از پارک باشد، بهتر است که آن شرکت در سطح شهر کار کند. به همین دلیل نرخ رشد اقتصادی مجموعه شرکت های حاضر در پارک باید از نرخ رشد اقتصاد ملی بالاتر باشد.
شاخص دیگری که رصد می شود، نیروی انسانی است. بیش از 60 درصد نیروی انسانی شرکت های پارک دانشگاه تهران باید تحصیلات دانشگاهی بالاتر از لیسانس داشته باشند. به دلیل جنس و ماهیت کسب و کارهای دانش بنیان، نمی توان در پارک شرکت هایی داشت که تنها 20 درصد نیروی انسانی آن ها تحصیلات بالای لیسانس داشته باشند.
بنابراین رشد فناوری و توسعه ی اقتصادی در پارک های علم و فناوری از اهمیت یکسانی برخوردار است.
فعالیت پارک های علم و فناوری زمانی می تواند تاثیر مثبت محسوسی در رشد اقتصادی داشته باشد که برای کشور ارزآوری داشته باشند. آیا تولید محصول های شرکت های دانش بنیان در دانشگاه تهران به سطح صادرات هم رسیده است؟
**صدیق: واقعیت این است که به طور کلی شرکت هایی که در ایران محصولاتشان به سطح صادرات رسیده است، بسیار کم هستند. برای نمونه، در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان شرکت هایی هستند که محصولاتشان را صادر می کنند، اما تعداد این شرکت ها بیش از انگشتان دست نیست. به طور کلی شرکت های داخلی موفقیت چندانی در به دست آوردن بازارهای جهانی نداشته اند. ما هنوز بازارهای ملی خودمان را هم نتوانسته ایم به دست بیاوریم.
این بخاطر قدرت کم در رقابت پذیری با محصول های خارجی نیست؟
**صدیق: مسایل گوناگونی در این پدیده دخالت دارند که یکی از آنها عادت بازار است. جهت گیری بازار ما به سمت خارج و صادرات نیست. به تازگی مطلع شدم که شرکت نفت از یکی از شرکت های ما که حدود پنج سال است برایش کار می کند ضمانت نامه ی ارزی خواسته است. جای تعجب دارد که یک سیستم ملی از یک سیستم ملی دیگر ضمانت نامه ی ارزی بخواهد. این ها عادت بازار است. در دستورالعمل های این شرکت دریافت ضمانت ارزی گنجانده شده است. چون این شرکت با خارجی ها کار می کرد و اکنون که نوبت همکاری با شرکت های داخلی رسیده است، بر اساس دستورالعمل های خود ضمانت نامه ی ارزی می خواهد، باید این را تغییر دهیم.
در سال های نخستین انقلاب گمرکات ما به دایره یی برای واردات تبدیل شده بود. وقتی وارد می شدی گذراندن مرحله های اداری واردات بسیار ساده تر از گذراندن مرحله های اداری برای صادرات بود. البته هم اکنون روند اداری صادرات در این اداره آسان تر از پیش شده است. همه ی اینها عادت بازار است.
جهت گیری بازار ملیِ ما به سمت داخل نیست. هنوز بازار ملی را به دست نیاورده ایم. اکنون موج فروشی کالاها در خارج از کشور به راه افتاده است. بیرون فروختن، پیش زمینه هایی دارد. کسی می تواند بیرون بفروشد که داخل کشور فروخته باشد و خدمات مطمئن ارایه کرده باشد. در غیر این صورت بازارهای بیرون را تخریب خواهند کرد، فروشنده یی که می رود بیرون و کالای بد می فروشد، باعث تخریب اعتماد بازار می شود.
در زمان حاضر حتی بسیاری از شرکت های ایرانی توانایی فروش گسترده در سطح ملی را نیز ندارند. نگاهی به اطراف خود بیندازید، چند شرکت در سطح ملی می فروشند و خدمات مناسب نیز ارایه می دهند. برای نمونه در تولید میز و صندلی چند شرکت هستند که توانایی فروش در سطح ملی دارند؟ بیشتر تولیدکنندگان مبل و صندلی توانایی فروش را تنها در منطقه و محل خود دارند. آیا می توان از شرکتی که توانایی فروش و ارایه ی خدمات مناسب در سطح داخلی ندارند، انتظار فروش در سطح بین المللی داشت؟
موضوع صادرات دشوارتر از آن است که فکر کنیم با ارایه ی 2 وام صادرات می توان یک شرکت صادرکننده ایجاد کرد. تمرکز ما این است که تا اندازه ی امکان، این مسایل به صورت پایه یی حل شود. سعی نمی کنیم از دولت پول بگیریم، کارهای نمایشی هم انجام نمی دهیم. مدیرهای شرکت های بزرگ به طور مداوم در رسانه ها حاضر نمی شوند. چند بار مدیرعامل شرکت «توییتا» را در تلویزیون دیده اید؟ آنان فعالیت خود را به دور از هیاهوی رسانه یی انجام می دهند. این آداب است. کسب و کار آدابی دارد که در دین هم مطرح شده است. باید آداب کسب و کار رعایت شود اگرنه با کسب و کارهای حبابی مواجه می شویم؛ شرکت هایی که یک شبه با نیت زودبازده بودن به وجود می آیند و مدت زمان زیادی نمی گذرد که چیزی از آنها باقی نمی ماند.
پارک های علم و فناوری در تلاش برای برداشتن این موانع پیش قدم هستند؟
**صدیق: بله این هدف ها را دنبال می کنند اما این ادعا که ما این موانع را برطرف کرده ایم ادعایی بیهوده است. در حال تلاش هستیم، اما کاری دشوار است.
آیا میان هدف های اولیه ی تاسیس پارک های علم و فناوری و خروجی آن ها در کشور تناسبی وجود دارد؟ برای نمونه آیا می توان در مورد پارک علم و فناوری دانشگاه تهران این ارزیابی انجام شود؟
**صدیق: همانطور که گفتم پارک های گوناگون در کشور عملکردهای متفاوتی دارند و باید عملکرد هریک از آنها جداگانه بررسی شود. در مورد پارک علم و فناوری دانشگاه تهران باید گفت که من در مورد عملکر رییس های پیش از خودم داوری نمی کنم. اما در دوره ی ریاست خود، تمام تلاش ها برای دستیابی به هدف های تعیین شده، صورت خواهد گرفت.
ما از خودمان راضی نیستیم. هدفمان این است که دانشگاه تهران را به دانشگاه کارآفرین تبدیل کنیم و تا به این نقطه نرسیم از خودمان راضی نیستیم.