محققان آمریکایی دریافتهاند از آنجا که در پنج درصد از بیماران مبتلا به پانکراتیت، بیماری به سوی سرطان پانکراس (لوزالمعده) پیشرفت میکند، فاکتور مهارکننده مهاجرت (MIF) میتواند به پزشکان برای نظارت بر سیر پیشرفت بیماری کمک کند، لذا با بررسی نمونه خون بیماران سرطان لوزالمعده مشخص شده که مقدار نشانگر زیستی اگزوسامی در بیمارانی که درگیری کبد دارند، نسبت به کسانی که آن را ندارند بسیار بالاتر است.
به گزارش ایسنا ،تایید وجود این پروتئین در خون میتواند برای پیشبینی اینکه در کدام یک از بیماران متاستاز کبدی پدیدار خواهد شد، استفاده شود.
عبور از مراحل بسیار دقیق مولکولی باعث گسترش سرطان پانکراس در کبد میشود؛ رویدادی که باعث تبدیل شایعترین بیماریها به مرگبارترین آنها میشود. با پیبردن به این مساله، راههایی به وجود میآید که به درمانی هدفمند منجر شده و گسترش بیماری را به تاخیر میاندازد و میتواند به پزشکان برای آزمایش نشانههای اولیه سرطان لوزالمعده، شاخصهای زیستی جدیدی را ارائه دهد.
تحقیقات جدید بر بستههای کروی کوچک ترشح شده توسط تومور، به نام اگزوسام (exosome) که حاوی پروتئینهای مشتق شده از تومور است و پیوسته محیط مناسبی را در کبد برای گسترش سرطان لوزالمعده آماده میکند، متمرکز است.
برآوردهای انجمن سرطان آمریکا نشان داده سالانه 40 هزار نفر تسلیم این بیماری میشوند. سرطان لوزالمعده از کشندهترین سرطانها است و تنها شش درصد از بیماران پس از تشخیص میتوانند تا پنج سال زنده بمانند و میزان متوسط زنده ماندن فقط شش ماه است.
محققان میگویند: عاملی که باعث میشود این سرطان چنین کشنده باشد از این رو تشخیص تا زمانی که سرطان بسیار پیشرفته شود، امکانپذیر نیست و بیماران نشانههای بیماری را نشان نمیدهند؛ بنابراین گزینههای درمانی بسیار محدود میشوند.
در این بررسی، محققان با استفاده از مدل موشی، محیطی را برای سرطان لوزالمعده بازآفرینی کردند و متوجه شدند که اگزوسامها راه خود را در طول مراحل اولیه سرطان به سمت کبد پیدا میکنند و هنگامی که به کبد میرسند، اگزوسامها توسط سلولهای ایمنی موجود در کبد جذب میشوند که سلولهای کوپفر (kupffer cells) نامیده میشوند. این فرآیند بیان ژنی و ترکیب پروتئینی سلول کوپفر را تغییر داده و به آنها تولید پروتئین قدرتمندی بهنام MIF را آموزش میدهد. این پروتئین، به نوبه خود، رفتار گروهی از سلولها را تحت تأثیر قرار میدهد و فیبروز کبد را سبب میشود. فیبروز کبد یک فرآیند بهبود زخم افراطی است که میتواند عملکرد طبیعی کبد را مختل کرده و پیوسته محیط مساعدی را برای رشد و انتشار تومور ایجاد میکند.
به گفته محققان، یافتن MIF در خون نمایانگر این است که اگزوسامهای سرطان لوزالمعده باعث گسترش بیماری در کبد می شوند و فیبروز کبد (فیبرونکتین) را ایجاد می کنند و سلولهای ایمنی (ماکروفاژها) تجمع پیدا کردهاند.
چگونه اگزوسامها این اثرات را در سلولهای کبدی اعمال میکنند؟
محققان میگویند: اگزوسامهای سرطان لوزالمعده حاوی پروتئینی هستند که MIF نامیده شده و این اثرات را در سلولهای کبدی ایجاد میکنند. با حذف MIF از اگزوسامها، از ایجاد یک محیط فیبروتیک حمایتکننده از تومور در کبد، جلوگیری میشود.
به گفته محققان در سرطان لوزالمعده در مدلهای موشی، اگزوسامهای حاوی MIF، در سیستم گردش خون قبل از شروع سرطان پانکراس پخش میشوند که میتواند کبد را تحریک کرده و باعث فیبروز شود.
آنها میگویند: برهم زدن تنها بخشی از این فرآیند در هر نقطه از مدار، گسترش بیماری (متاستاز) را کاهش میدهد. عاملی که میتواند منجر به توسعه روشهای درمانی چند منظوره شده و زندگی بیماران را طولانی کند.
محققان می گویند: MIF در اگزوسامهای جاری در خون بیمارانی که سرطان لوزالمعده پیشرفته دارند، به شدت قابل مشاهده است. با بررسی نمونه خون بیماران سرطان لوزالمعده مشخص شد که مقدار MIF اگزوسامی در بیمارانی که درگیری کبد دارند، نسبت به کسانی که آن را ندارند بسیار بالاتر است. تایید وجود این پروتئین در خون میتواند برای پیشبینی اینکه در کدام یک از بیماران متاستاز کبدی پدیدار خواهد شد، استفاده شود.
محققان میگویند: از آنجا که در پنج درصد از بیماران مبتلا به پانکراتیت، بیماری به سوی سرطان پانکراس پیشرفت میکند، MIF میتواند به عنوان نشانگر زیستی به پزشکان برای نظارت بر سیر پیشرفت بیماری کمک کند.
محققان در حال حاضر سطح MIF را در اگزوسامهای جدا شده از خون بیمار اندازهگیری میکنند که با دقت میتواند خطر ابتلا به سرطان پانکراس در بیماران با ضایعات غیربدخیم پانکراس را تخمین بزند. این نوع نمونهبرداری از مایع میتواند به پزشکان اجازه شروع درمان را بدهد؛ از جمله اینکه اقدام جراحی را در افراد در معرض خطر زودتر انجام دهند تا از پیشرفت بیماری جلوگیری کنند.
نتیجه این پژوهش در مجله Nature cell Biology منتشر شده است.
No tags for this post.