در این عرصه شرکت های دانش بنیان می توانند موجب تحول در عرصه علم و دانش و کشف یافته ها و نتایج جدید اقتصادی شوند، این یافته ها می تواند در اجرای اصول اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار گیرد. درباره اهمیت نقش شرکت های دانش بنیان در تحقق اقتصاد مقاومتی با کاظم آیت الهی، رییس سابق نظام صنفی رایانه ای کشور و یکی از کارشناسان به نام حوزه ICT به گفت و گو نشسته ایم.
وضعیت شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ICT را چگونه ارزیابی می کنید و به نظر شما این شرکت ها تا چه حد می توانند به استقلال اقتصادی کشور کمک کنند؟
دیدگاه درست این است که ارتباطات و فناوری اطلاعات نه تنها یک صنعت است بلکه می تواند زمینه ساز صنایع دیگر هم باشد و از آنجا که این فناوری در همه فضاهای کسب و کار توانمند ساز است بنابراین، می تواند به عنوان پیشران توسعه تلقی شود. به بیان دیگر، نمی توانیم فناوری اطلاعات را کنار بگذاریم و بعد انتظار توسعه یافتگی داشته باشیم چراکه، هیچ راهی به جز استفاده از فناوری اطلاعات برای رسیدن به توسعه وجود ندارد. بنابراین، باید این نکته که ضرورت رسیدن به توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات و حوزه ICT است را مبنا در نظر بگیریم و یک بعد دیگر که دامنه و گستره حوزه ICT از جهت فضای کسب و کار، بسیار بسیار وسیع است را هم به آن اضافه کنیم. به این معنا که، تمامی فناوری های ICT در سایر بخش های جامعه کارایی دارد. به عنوان مثال، در بحث سلامت الکترونیک، حوزه ICT علاوه بر بحث های مربوط به
اگر این فرضیات را قبول داشته باشیم امروزه نقش شرکت های دانش بنیان بسیار پررنگ تر می شوند. به هرحال بحث استارتاپ ها و شرکت های جدیدی که در حوزه های نوین تکنولوژی اعم از تحقیق و توسعه و ایجاد سیستم کاربردی فناوری، شروع به فعالیت کرده اند بیش از پیش مطرح شده است. از این رو، می توان گفت تمامی شرکت های ICT دانش بنیان تلقی می شوند چرا که، شرط حیات و بقای همه آنها این است که بتوانند همگام با تغییرات تکنولوژی جلو رفته و دانش خود را به روز کنند تا بتوانند زنده بمانند. از رابطه های گفته شده نتیجه می گیریم که شرکت های ICT نقش به سزایی در تحقق اقتصاد مقاومتی و توسعه کشور دارند. بنابراین، گمان می کنم با این ذهنیت که تمامی شرکت های فعال در این صنعت دانش بنیان هستند بحث خود را پیش ببریم.
همیشه به این موضوع اشاره شده که حوزه ICT این پتانسیل را دارد که به رشد و توسعه کشور کمک کند، به نظر شما تا چه حد توانسته ایم در رشد اقتصادی و استقلال اقتصادی کشور از این حوزه بهره گرفته و استفاده کنیم؟
به نظر من بسیار زیاد. خوشبختانه حوزه ICT بسیار راحت تر از حوزه های دیگر توانسته در این فضای تحریم نقش خود را ایفا کند و با استفاده از تکنولوژی های روز نیازمندی های جامعه را تامین کند. بنابراین، نقش این حوزه این بوده که با وجود تجهیزات، نرم افزارها و خدمات حوزه فناوری اطلاعات توانسته تا حد زیادی از وابستگی ها رها شود و اگر این صنعت در کشورمان این گونه عمل نمی کرد در این سال ها عملا وابستگی های کشورمان به بیگانگان شدت و حدت بیشتری پیدا می کرد. به عنوان مثال، پیشرفت کشورمان در فناوری نانو مدیون کمک های نرم افزاری و سخت افزاری حوزه ICT است که اگر دانش ها و خدمات این حوزه نبود، ممکن نبود دانش های حوزه نانو پیاده سازی شده و از آن نتیجه ای گرفته شود. حتی در صنایع پایین دستی کشور هم تمامی تحلیل ها و نتیجه گیری ها نیازمند استفاده از ابزارهای نرم افزاری و سخت افزاری حوزه ICT است و خوشبختانه باید بگویم جایگاهی که الان به آن رسیدیم مدیون توانمدی های داخل کشورمان بوده است. در هر حال، در این حوزه هم دانش آموختگان زیادی داریم و هم شرکت های توامدی در این عرصه فعالیت می کنند که توانسته اند به کمک همه صنایع کشور بشتابند.
تجربه نشان داده اغلب کشورهایی پیشرفته که توانسته اند به استقلال اقتصادی برسند نفت نداشته اند. اما، وجود نفت در کشور ما اقتصادمان را تک بعدی کرده است. فکر می کنید کشور ما در حوزه ICT چه تفاوتی با آن کشورها دارد و ما چه راهی را برای رسیدن به آن جایگاه پیش رو داریم؟
بی توجهی و عدم شناخت درست از این حوزه باعث شده نتوانیم از نتایجی که این صنعت در اختیارمان می گذارد استفاده مطلوبی بکنیم. این عدم توجه و در نتیجه عدم برنامه ریزی در حوزه فناوری اطلاعات باعث عقب ماندگی کشور شده است. البته، با توجه به اینکه در دولت یازدهم بنا بر توجه به حوزه ICT گذاشته شده و سعی بر آن است که این حوزه نقش خود را پیدا کند از این رو، امیدواریم نقش این صنعت در اقتصاد کشور پررنگ تر شود و آن زمان است که می توانیم این توسعه یافتگی را شاهد باشیم.
بزرگترین حوزه ای که می تواند از قابلیت های شرکت های دانش بنیان برای توسعه کشور استفاده کند، حوزه ICT است. بنابراین، این شرکت ها نقش بسیار حائز اهمیتی در این عرصه دارند و رکن اصلی اقتصاد مقاومتی هستند.
همانطور که اشاره کردید، بسیاری از کشورهایی که نفت ندارند توانستند با برنامه ریزی مناسب حول محور ICT و توجه دولت به این صنعت به توسعه یافتگی برسند و ما هم می توانیم همین راه را طی کنیم. به هر حال، تمامی کسانی که قدم در این را گذاشتند موفق بوده اند و ما هم می توانیم این موفقیت را کسب کنیم به شرط آنکه این توجه حاصل شود.
اگر بخواهیم ارزیابی از وضعیت موجود داشته باشیم، فکر می کنید در کجای این راه قرار داریم؟
باید بگویم از برنامه های بالا دستی کشور بسیار عقب هستیم. چرا که، قرار بر این است که تا سال 1404 کشور اول منطقه باشیم اما، از عمده فعالیت های توسعه ای برنامه پنجم توسعه در حوزه ICT عقب هستیم و در این زمینه جایگاه بسیار پایینی داریم. اما به هر حال، ماهی را هروقت از آب بگیریم تازه است و هرگاه توجه به این عرصه مبذول شود می توانیم امیدوار باشیم که این عقب ماندگی را جبران کرده و به آن جایگاهی که مدنظرمان است برسیم. میدانید که اشتغالزایی در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات با سرعت و با هزینه پایین انجام می گیرد و بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی کشور با کمک برنامه ریزی صحیح در این حوزه مرتفع خواهد شد.
به عنوان کسی که بسیار در این عرصه کار کردید و آسیب های حوزه را می شناسید چه پیشنهادی برای مسوولان دارید که بتوانیم ICT را به عنوان یکی از پایه های اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور مطرح کنیم؟
پیشنهاد من متمرکز کردن حوزه سیاستگذاری، استراتژیک و برنامه ریزی برای فناوری اطلاعات در سطح حاکمیت است که در حال حاضر، نه تنها این تمرکز وجود ندارد بلکه متاسفانه در ده ها سازمان، نهاد و شورا بحث متولی گری این حوزه مطرح است و این موضوع رشد صنعت ICT را کند کرده است. این صنعت می تواند بسیار قوی تر از صنعت نفت در کشور عمل کند اما، می بینیم که نفت یک متولی دارد و صنعت ICT در وضعیت نابسامانی به سر می برد. بنابراین، فکر می کنم ایجاد تمرکز و وجود یک تیم متمرکز که بتواند مسوولیت های حوزه را بر عهده گرفته و در آنجا برنامه های اجرایی را مطابق سیاستگذاری ها پیاده کند می تواند کمک بزرگی به این عرصه کند.
علاوه بر این، برنامه ریزی مناسبی در این حوزه وجود ندارد و مسوولانی که بر سر کار می آیند استراتژی و برنامه مشخصی را در دراز مدت دنبال نمی کنند و به اسم نوآوری هر بار راهی جدید را انتخاب می کنند که این موضوع هیچ گاه ما را به جایی نخواهد رساند و برای حل این معضل باز هم برمیگردیم به بحث لزوم وجود تمرکز در حوزه ICT که به آن اشاره کردم.
البته مشکل دیگری که وجود دارد این است که به نظر می رسد شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ICT بیشتر دغدغه شخصی دارند و همگرایی ملی چندانی میان آنها دیده نمی شود.
ببینید، به دلیل وسعت حوزه فناوری اطلاعات است که به یک نفر ناظر بیرونی این دیدگاه را می دهد وگرنه موضوع به آن شدتی که شما می گویید نیست. علاوه بر این، موضوع دیگر این است که واقعا در ایین حوزه برنامه ریزی درستی صورت نمی گیرد و حمایت و کار اساسی از سوی دولت انجام نشده است. به نظر من باید مشخص شود که می خواهیم در این عرصه به چه نتایجی دست پیدا کنیم و بعد بیاییم و شرکت ها را برای تحقق و دستیابی به نتایج مورد نظر حمایت کنیم. از این رو، به دلیل وجود این کمبود شرکت های دانش بنیان فعال در صنعت ICT و بخش خصوصی هم به فراخور فکر های شخصی و برنامه ریزی های شرکت های خودشان برنامه ریزی کرده و کار را پیش می برند. این در حالیست که اگر برنامه ریزی درستی انجام گرفته بود و سیاست های کلان جامعه و اولویت ها و زمانبندی ها مشخص بود، قطعا تمامی شرکت ها بر روی آن متمرکز می شدند.
با توجه به اظهارات شما بهتر است به سوال آغازین بازگردیم، شرکت های دانش بنیان تا چه حد می توانند در پیشبرد و تحقق اقتصاد مقاومتی موثر باشند؟
من فکر می کنم این شرکت ها به دلیل نقشی که در استفاده از دانش و تولید خدمت و محصول بر مبنای دانش دارند می توانند نقش بسیار کلیدی در تحقق اقتصاد مقاومتی و پیاده کردن اهداف آن ایفا کنند و با جرات می گویم بزرگترین حوزه ای که می تواند از قابلیت های شرکت های دانش بنیان برای توسعه کشور استفاده کند، حوزه ICT است. بنابراین، این شرکت ها نقش بسیار حائز اهمیتی در این عرصه دارند و رکن اصلی اقتصاد مقاومتی هستند.
No tags for this post.