توافق ایران و کشورهای گروه 1 5 که به نام برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام شناخته میشود، در صورت نهایی و اجرایی شدن شئون مختلفی از زندگی ایرانیان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. یکی از مهمترین دست آوردهای این توافق برداشته شدن تحریمهای یک یا چندجانبه علیه ایران خواهد بود. یکی از بخشهایی که این تحریمها بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار دادهاند حوزه علم، فناوری و پژوهش در ایران است. علاوه بر ممنوعیتهایی که بهطور مستقیم در اثر این تحریمها به وجود آمده بود، برداشتها و تأویلهایی که برخی از مراکز علمی و پژوهشی برای جلوگیری از وارد شدن به بحثهای حقوقی داشتند باعث شده بوده تا برخی از دانشگاهها و پژوهشگاهها و سازندههای ابزارهای علمی و فناوری بهطور یکجانبه و بدون منع قانونی از مبادله با ایران خودداری کنند. بسیاری از ناشران بینالمللی ژورنالهای علمی همکاری با دانشمندان ایرانی و گاه انتشار مقالههای آنها را محدود یا ممنوع کردند و حتی در مواردی برخی از دانشگاهها بهطور خودسر و یکجانبه برای پذیرش دانشجویان ایرانی در رشتههای بسیاری مانع ایجاد میکردند. هنوز هم بسیاری از دانشجویان ایرانی حتی در رشتههای نامرتبط با موضوع تحریمها در خارج از کشور، با دشواریهای متعدد روبرو هستند.
در فضای بعد از تحریمها بخش عمدهای از این موانع برطرف خواهد شد. تبادل دانشجویان و امکان تحصیل ایرانیان در بسیاری از رشتهها تسهیل خواهد شد، موانع انتشار و مشارکت در انتشارات علمی از بین خواهد رفت، فرصت برای رفتوآمد دانشمندان و پژوهشگران مهیا خواهد شد، امکان مشارکت در ساخت و یا استفاده از مراکز پژوهشی پیشرفته فراهم خواهد آمد و امکان بازسازی توان پژوهشی و مشارکتهای بینالمللی فراهم خواهد آمد.
به همین دلیل است که بسیاری از پژوهشگران و دانشمندان با امیدواری از روزهای بعد از تحریم صحبت میکنند و امیدوارند دنیای علم و فناوری و بهخصوص پژوهش در ایران متحول شود اما آیا چنین چشماندازی نتیجه الزامی و قطعی رفع تحریمها است؟
به نظر میآید جواب الزاماً مثبت نیست. ما قبل از آنکه وارد دوران تحریمها شویم شرایط مشابهی داشتیم و شاید از برخی از جهات از وضعیت بهتری نیز برخوردار بودیم، شبح تهدیدی که به نام ما شکل گرفته است در آن زمان به این غلظت وجود نداشت. درآمدهای نفتی ما بیشتر از امروز بود، ارزش پول ملی ما بالاتر بود و از طرفی تعداد پژوهشگران کشور ما کمتر از امروز بود.
اگرچه برخی تصمیمگیریها در آن سالها کمک کرد که دورهای از رشد علمی در ایران آغاز شود اما به شهادت فعالان حوزه علم در آن دوره هم ما شاهد عصر طلایی پژوهش نبودیم. پژوهشگران ما با مشکلات انبوهی دستوپنجه نرم میکردند و هنوز هم میکنند.
پایان تحریمها اگرچه میتواند درهای بسیاری را به روی پژوهش ما باز کند اما ممکن است آنچه در پشت همه این درها قرار دارد به یک مقصد نینجامد. عدم تدبیر در مدیریت و یا سیاستگذاریهای کلان و جلوگیری از سو استفادههایی که ممکن است رخ بدهد حتی ممکن است وضع پژوهش ما را به سطح نگرانکنندهتری ببرد.
اولین قدم در این مسیر باید اصلاح بودجه پژوهشی کشور باشد. سهم بودجه پژوهشی کشور بر اساس برنامههای توسعه و همچنین سندهای بالادستی به هدف رسیدن به 3 و 4 درصد نسبت به تولید ناخالص داخلی تنظیمشده است. بااینوجود و باوجوداینکه هرسال صحبتهای زیادی درباره نقش پژوهش و اهمیت بودجه پژوهشی میشود بنابر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بودجه پژوهشی ما در هیچکدام از سالهای قبل حتی به یک درصد نیز نرسیده است و اکنون در حدود نیم درصد است.
هیچ کشوری نمیتواند با بودجه نیم درصدی (نسبت به تولید ناخالص داخلی) انتظار گشایش و شکوفایی در حوزهای مانند پژوهش داشته باشد. از طرفی همین بودجه اندک نیز باید بهدرستی به دست پژوهشگران برسد. پژوهشگرانی که بر اساس راه و رسم دنیای علم و پژوهش عمل میکنند.
متأسفانه اینگونه نیست. بخشی از این بودجه اندک بهجای آنکه صرف پژوهشگران شود در مواردی ممکن است صرف اقداماتی شود که نقش میانبر را بازی نموده و ظاهر وضعیت ما را در جهان علم بهتر نشان دهند. تلاش برای انتشار مقالههای متعدد در ژورنالهای غیر معتبر یا با ضریب تأثیر پایین و بدون آنکه ارجاعی به آنها داده شود، یا هزینه کردن این بودجه اندک در بخشی که فقط به دلایل رقابتهای مدیریتی و نه ضرورتها و نیازهای پژوهشی ممکن است موردعلاقه باشد، میتواند همین اندک تأثیر را نیز کاهش دهد.
بدون ترمیم بودجه پژوهشی و بدون نظارت بر روند هزینه کردن آن، بدون آنکه بدانیم علم چیست و کار دانشمند چیست، بدون داشتن نگاه و دید درست نسبت به مسئله علم و پژوهش گشایشهایی که در آینده نزدیک اتفاق میافتد ممکن است نسیمی باشد که نتواند موجهای بزرگی در توسعه علمی ایران برانگیزد.
پوریا ناظمی / روزنامه نگار علم
No tags for this post.