بلوغ؛ دوره حکومت تردیدها

تغییراتی در این برهه از زندگی رخ می دهد که حتی می تواند آینده شخص را دگرگون کند و مسیر زندگی او را تغییر دهد به طوری که از او الگویی مثبت و تمام عیار یا فردی بی هدف و فاقد هرگونه اعتماد بسازد.

همه اینها به شرایط محیطی و خانوادگی بستگی دارند تا بتوانند در کنار هم و با هدایتی صحیح، فرد را در مسیر زندگی هدایت کنند.تغییرات جسمی از یک سو و تحولات روحی و رفتاری از سوی دیگر، زمینه را برای فرار از هرگونه قید و بندی در فرد فراهم می کند و چنانچه بدرستی کنترل نشود، چه بسا می تواند نوجوان را به پرتگاه سوق دهد.

برای این منظور گفت وگویی با دکتر فریبرز باقری، رئیس دانشکده علوم انسانی و اجتماعی واحد علوم و تحقیقات انجام دادیم.

دوران بلوغ به چه برهه ای گفته می شود؟

دوران بلوغ در یک کلام به دوره ای گفته می شود که فرد در آن چند تحول بزرگ برایش اتفاق می افتد و به نوعی دچار تکامل رشدی می شود.

در این دوران یکسری مسائل و تحولات جسمی به وجود می آید که با برخی تکالیف مثل نیازهای جنسی (بلوغ جسمی) پیش می آید.

علاوه بر آن، از مسائل عمده دیگر، ارتباط فرد در دوران بلوغ از خانواده که حکم مرجع را دارد، قطع شده و گروه همسالان برایش اهمیت پیدا می کند.

هدایت افعال بیشتر به دست گروه همسالان انجام می شود و هنجارهای گروه هدایت گر حاکم می شود و به مرور قدرت خانواده کاهش پیدا می کند.

طی دوران بلوغ، در فرد نیازی به وجود می آید که باعث می شود در اعمال، افعال و اهداف زندگی به هنجاری غیر از هنجار والدینی تکیه کند.

تا قبل از این دوران، هنجار خانواده برای نوجوان اهمیت بالایی داشته ولی در بلوغ، نسبی گرایی و تردید برایش ایجاد می شود.

با توجه به فضای تربیتی که در کودکی تجربه کرده، دوران بلوغ می تواند فضایی آرام تر یا از سوی دیگر بحران و توفان وحشتناکی را برای فرد ایجاد کند.

تبدیل فضا به فضایی بحرانی غالبا به دنبال جدایی از خانواده و ورود به گروه همسالان رخ می دهد که چنانچه این گروه ها، گروه های ناهنجاری باشند، فرد کلا خانواده را از دست می دهد.

به طور کلی، در دوران بلوغ قانون کلی نداریم. تعامل چند عامل، از یک طرف تجربیات دوران کودکی و از طرفی تحولات دوران بلوغ که جمع شده و دیدگاه فردی هم به آن اضافه می شود، به نوعی این دوران را شکل می دهند.

علل بروز ویژگی های شخصیتی خاص در دوران بلوغ کدام اند؟

پسرها معمولا کارهایی با ریسک پذیری بالاتری انجام می دهند و به همین دلیل غالبا بخش زندان نوجوانان پسر در دنیا پرجمعیت تر از دختران است که به نوعی بیانگر نقش جنسیت، خانواده و ویژگی های فردی است. در این میان، بچه هایی که پرشورترند در دوران بلوغ پردردسرتر هستند.

ویژگی های شخصیتی که در دوران بلوغ در نوجوان شکل می گیرد بر پایه عوامل مختلفی مثل تجربیات دوران کودکی، ویژگی های فردی، متغیر جنسیت و ویژگی های محیطی ایجاد می شود.

ولی در پیشگیری از بروز اتفاقات ناگوار در دوران بلوغ، دو عامل تجربیات دوران کودکی و ویژگی های محیطی از اهمیت بالاتری برخوردار است.

در تجربیات کودکی، برای این که تحولات بلوغ به یک فاجعه تبدیل نشود، روابط عاطفی بین والدین و فرزندان اهمیت زیادی دارد و مهم ترین نکته آن است که بند عاطفی بین آنها ایجاد شود.

خشونت از دیگر عواملی است که فرزندان را بویژه در دوران بلوغ از خانواده دور می کند. نوجوانان در خانواده های خشن، فضای دیکتاتوری و با تنبیه های سخت، راحت تر از خانواده دور می شوند.

از سوی دیگر، نازپروردگی شدید نیز آسیب دیگری است که در دوران بلوغ می تواند مشکل ساز شود. زمانی که خانواده ها هر چیزی را برای فرزندان فراهم می کنند.

به مرور آن قدر خواهش ها در فرد برجسته می شود که در دوره بلوغ با توجه به فوران نیازهای جسمی و جنسی، فرد نمی تواند پاسخ مناسبی برای آنها دریافت کند و به گروه های ناهنجار و مسیرهای انحرافی کشیده می شود.

فضاهای محیطی هم نقش مؤثری در شکل گیری ویژگی های شخصیتی نوجوانان در دوران بلوغ ایفا می کند که در این میان، فضاهای مجازی هم شامل آن می شود.

کودکی که در محیطی تربیت شده که همه دور هم جمع می شوند و بچه ها رابطه نزدیکی با هم دارند، گروه همسالان قدرت بالایی دارد و حتی یکدیگر را با القاب خاصی خطاب می کنند.

از دیگر فضاهای محیطی، محیط جامعه است؛ جایی که خشونت و فساد، مصرف مواد، خشونت اجتماعی و کلاهبرداری احتمال این که بلوغ خطرناکی داشته باشند، زیاد است.

از دیگر محیط ها می توان به گلخانه هایی اشاره کرد که کودکان را از جامعه دور می کنند. گلخانه، به مدارسی گفته می شود که به دلیل شرایط خاص نگهداری، بچه ها را در معرض آسیب قرار می دهند.

به عنوان مثال، مدارسی خاص که تحت عنوان تیزهوشان فعالیت می کنند یا مراکزی که مذهبی است، با دور کردن کودکان از اجتماع، آنها را آسیب پذیر می کنند.

در این میان، بیشترین آسیب ها در مدارس خاص مشاهده می شود. تندروی هایی که در دروس و کنترل های سختی که روی بچه ها صورت می گیرد، دوران بلوغ را تهدیدآمیز می کنند.

والدین و اطرافیان باید چه رفتاری با نوجوانان داشته باشند؟

دوران بلوغ کم خطرتر است در صورتی که محیط خانوادگی، روابط عاطفی قوی ایجاد کرده باشد؛ دوم این که خانواده بتواند فرزند خود را با دنیایی واقعی آشنا کند مثلا از بچگی در کارهای منزل همکاری کند.

در صورت نبود مدرسه گلخانه ای، خانواده ها بیشتر دور هم جمع می شوند و فرزندان با واقعیت ها آشنا شده و کودک می تواند در طول دوران تحول فردی با انتخاب هایی، فردیت و هویت مستقلی هم ایجاد کند. چنین فردی انتخاب کردن را بلد است؛ نه گفتن را بلد است و عزت نفس بالایی دارد.

در این میان، کودکان در انتقال از خانواده به گروه همسالان آسیب های کمتری می بینند، زیرا می توانند بخوبی هویت فردی خود را حفظ کنند و مسیر خود را پیدا کنند.

افرادی در سن بلوغ بیشترین آسیب پذیری را دارند که به نوعی آماده ورود به این دوران بحرانی نیستند و به عبارتی، قدرت نه گفتن را ندارند، قادر به انتخاب نیستند و تکیه گاه محکمی ندارند، مدام تحقیر شده اند، کم تجربه اند و روابط عاطفی محکمی ندارند. این افراد نمی توانند خواهش های جسمانی خود را کنترل کنند.

رفتار صحیح با فردی که در دوران بلوغ قرار گرفته به دو بخش تقسیم می شود: دوران قبل و هنگام بلوغ.

در دوران قبل از بلوغ، توصیه می شود که والدین روی مفهوم خانواده تأکید کنند چرا که حمایت از کسب تجربه و حمایت عاطفی از فرزندان اهمیت بالایی پیدا می کند.این که والدین به توانایی های فرزندشان آگاه باشند؛ هر کدام برای فرزند وقت بگذارند.

اما در دوان بلوغ رفتارهای مناسب دقیقا بستگی به نوع برخورد فرزند دارد و بهتر است والدین و اطرافیان راه را برای کسب تجربه باز بگذارند.

کودکان در سنین بلوغ باید گروه همسالان و جامعه را تجربه کنند. از طرفی، پدر و مادر باید فرزند را تشویق کنند تا در اجتماع حضور داشته باشد و تنها راه حل، تشویق به دوست یابی و کسب تجربه است.

پدر و مادر در برخورد با نوجوان باید به گونه ای رفتار کنند که یکدیگر را جبران کنند. پدرها باید در خانواده نقش قانونگذار و مادر نیز نقش میانجی را ایفا می کند و نقش ها نباید برعکس باشند.

بلوغ در دختران و پسران از نظر سنی چه فرقی دارد و در چه سنی رخ می دهد؟

برخی کودکان به خاطر حضور در محیط های بسته احتمال بروز بلوغ دیررس بیشتر است. بلوغ روانی دختران بین 13 تا 14 سالگی آغاز می شود که اوج آن در سن 18 سالگی است ولی بلوغ کامل در دختران در 25 سالگی اتفاق می افتد که سال های انتهایی بلوغ است.

بیشترین شکست ها در ازدواج در چنین دوره ای است که دختران از 15 سالگی ازدواج می کنند. بیشترین آسیب دختران در چنین سنی، پیروی از مدها و رابطه با جنس مخالف است.

بلوغ پسرها به طور متوسط از 16 تا 17 سالگلی شروع می شود و اوج آن به زمان تحصیل در مقطع پیش دانشگاهی و سنین بین 18 تا 19 می رسد. درواقع، بلوغ در آقایان طولانی تر است چرا که شکل گیری هویت در آنها بیشتر زمان می برد به طوری که باید استوارتر باشند.

بنابراین، حتی تا سنین 35 تا 36 سالگی هم ادامه پیدا می کند . اما این اعداد کاملا به صورت نسبی ارائه شده اند.

منبع:جام جم آنلاین

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا