نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

علوم پایه نباید محجور باشد

 سیناپرس:دکتر سید محمد امین موسوی برنده جایزه رازی به عنوان محقق جوان از طرف انجمن بیوشیمی ایران در سال 84 بوده و همچنین منتخب کتاب برتر چهارمین جشنواره کتاب سال دانشجویی در سال 86 میباشند. رساله دکتری ایشان در سال 1386 جایزه اول دوازدهمین پایان نامه سال دانشجویی را کسب کرده است. دکتر سید محمد امین موسوی در کشور ژاپن و در سال 2006 از طرف انجمن بیوشیمیست ها و زیست شناسان مولکولی جهان (IUBMB) عنوان دانشمند جوان جهان را از آن خود کرد و بلافاصله بعد فارغ التحصیلی به مدت 5سال به عنوان هیات علمی دانشگاه تبریز فعالیت داشت که ماحصل آن کسب افتخار استاد نمونه دانشگاه تبریز در سال 89 و استاد مشاور برگزیده انجمن های علمی در همان سال بوده است.

ایشان همچنین در مسئولیت های اجرایی از قبیل مدیریت دفتر استعداد های درخشان دانشگاه تبریز فعالیت داشته اند. دکتر موسوی در سال 91 برای طی دوره یک ساله فوق دکترای در  دانشگاه ملی ایرلند، کشور را ترک و بعد از کسب دانش و تجربیات به روز، مجدداً به کشور بازگشته و ازخرداد ماه 92 در پژوهشگاه  ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری به عنوان عضو هیات علمی به فعالیت تحقیقاتی می پردازد.

موسوی در روز 25 آذر که به عنوان روز پژوهش و دیپلماسی علمی نامگذاری گردیده به عنوان یکی از برگزیدگان کشوری در راستای طرح گسترش ارتباطات علمی بین المللی از سوی وزارت علوم معرفی شده و مورد تقدیر قرار گرفته اند که به این بهانه باوی به گفت و گوی اختصاصی می پردازیم.

 

*اگر به عقب برگردید بازهم این رشته را انتخاب می کنید ؟

بدون شک رشته بیوشیمی را انتخاب می کنم. بیوشیمی یک رشته تلفیقی است و درواقع از یک بعد به مسائل  نگاه نمی کند. اگر بخواهیم دقیق ترتوضیح دهیم، بیوشیمی شناخت ماهیت زیست و بیولوژی از دیدگاه شیمی است و  برای من همین مسئله بسیار جذاب بود. این که بتوان ساختمان دقیق سلول و بدن را در بعد مولکولی دید و این که به عنوان مثال یک دارو و ماده تجویزی چگونه بر بدن اثر میگذارد. همچنین در آن زمان بیوشیمی رشته تازه تاسیسی در ایران بود که جایگاه معتبر و محکمی در کل دنیا داشت و بیشتر افرادی که جایزه نوبل را داشتند، در این رشته تحصیل کرده بودند. اینها مسبب علاقه مندی من به این رشته بود واین شد که وارد بیوشیمی شدم و البته بیشتر تخصص من نیز در حوزه بررسی بیوشیمیایی مکانیسم سرطان و پیری  و یافتن راه های درمانی و دارویی برای آنها است.

*مشوق اصلی شما در انتخاب این راه چه کسی یا چه چیزی بود؟

در واقع مشوق اصلی من برای ورود به علوم پایه پدر معلمم بودند و به خاطر مشاوره واحترام ایشان من اولین انتخاب رشته ام ژنتیک بود و سپس بیوشیمی. به هر حال  به دلیل اینکه در فوق لیسانس رتبه لازم را برای ورود به این رشته کسب ننمودم  (در آن زمان تنها سه نفر اول ایران وارد این رشته می شدند) ،  در انتخاب دوم خود و به نوعی علاقه اصلی خودم که بیوشیمی تربیت مدرس بود پذیرفته شدم و سعی نمودم آرزو ها و  اهدف خود را در حوزه فعالیت های بیوشیمی  پایه گذاری کنم.

*چه توصیه ای برای علاقه مندانی که می خواهند وارد این رشته شوند،دارید؟

من پیشنهادم صرفاً محدود به افرادی که علاقه مند به این رشته هستند ، نمیباشد بلکه به طور کلی به همه علاقه مندان رشته های مختلف می گویم، اگر فردی  می خواهد به رشته ای وارد شود در وهله اول باید به علاقه خود نگاه کند و این که ظرفیت کدام رشته میتواند او را به اهداف و علایقش رهنمون کند. در حال حاظر شاخه های علم متنوع است و و دیگر مرزی پر رنگ بین علوم وجود ندارد. پس بهتر است به عنوان رشته توجه نشود زیرا وقتی وارد آن حوزه می شوند می توانند از ابعاد دیگری به رشته مورد علاقه شان نزدیک شوند. در مورد رشته خودم نیز اضافه میکنم به عقیده من بیوشیمی یا سلولی-مولکولی دیگر  از حالت یک رشته مجزا خارج شده و در واقع یک بینش و یا نگرش تلقی میگردد. به عبارت دیگر میتوان از دید بیوشیمی به قضایای مختلف زیستی نگاه کرد.

*نقاط ضعف و قوت علمی کشور را درچه مسائلی می بینید؟

در حوزه های زیست شناسی، خوشبختانه دانشمندان و محققان برجسته ای داریم و سطح علمی بیوشیمی در ایران بالاست و حقیقتاًجایگاه خوبی داریم. اما  در زمینه نقاط ضعف و قوت اول باید قبول کنیم یا بدانیم اصلا ضعف داریم یا خیر؟. به عقیده من بسته به امکانات و شرایطی که داریم و از دید مقایسه ای ممکن است ما ضعف نداشته باشیم . به عنوان مثال ایران در منطقه جغرافیای خود جزو ابرقدرتهای علمی است. اما اگر بخواهیم با آمارها و  و مستندات در سطح جهانی خود را مقایسه  کنیم و در صورتی که نقاط قوت و ضعف را نیز درست تعریف کنیم ، آن زمان است که میتوانیم بگوییم در خیلی از موارد میتوانیم بهتر عمل کنیم. بنابراین به عقیده من جایگاه علمی کشور خوب است ولی آن را بیشتر میتوانیم ارتقا دهیم  به شرطی که یک نگاه واحد علم محور، هدفمند و استراتژیک داشته باشیم و پیشبینی موانع احتمالی را نیز کرده باشیم.

 ما از نظر تئوری خیلی قوی هستیم و از جنبه اطلاعات عمومی نیز در سطح بالایی حتی نسبت به خیلی از کشورهای غربی قرار داریم؛ اما درزمینه های تخصصی در حد شایسته  عمل نمی کنیم.  درحال حاضر کم پیدا می کنیم محققانی که دارای مدرک  دکتری تخصصی هستند و در واقع در حوزه ریزی متخصص و  فارغ التحصیل میشوند ، اما  در محدوده همان زمینه خاص علمی کار را تا آخر کار پیش ببرند. متاسفانه این افراد در زمینه های مختلف دیگر که کمتر تخصص دارند ورود پیدا می کنند و هر یک را نیز طبعاً ممکن است سطحی بررسی کنند. این نگاه در کشور های پیشرفته به گونه ای دیگر است به طوری که در هر حوزه معدود افراد استراتژیک علمی و در عین حال متخصص وجود دارند که اهداف مشخصی را تعیین میکنند و اکثر متخصصان را به طور حرفه ای در راستای صرفاً تخصص ریزی که کسب کرده اند ولی برای یک هدف ملی و کلان سازماندهی مینمایند. این که چرا ما  از این منظر دچار بهره وری قوی نیستیم و عمقی عمل نمی کنیم نیز  همانطور که گفتم علت های مختلفی دارد که به نامناسب بودن شاخص های ارزیابی محققین و یا معضلات مادی و … ارتباط دارد به طوری که رفع آن  به یک بازبینی جدید در نگرش به شاخص ها و ساختار علمی دانگاه ها و پژوهشگاه ها نیاز دارد. همه میدانیم در حال حاضر یک نقشه جامع علمی کشور موجود است اما متاسفانه شاید تعداد زیادی از محققان ما به طور کامل آنرا مطالعه نکرده اند و یا در مواردی ممکن است  راهبرد های تبیین شده ها دقیق اجرا نشود. لذا  ارزیابی ها و اجرای دقیق آن به عقیده من نیاز بررسی مجدد دارد و در صورت نیاز میتوان راهبردهای جدید و حتی علمی تر تبیین نمود. همچنین به نظر من علوم پایه نباید محجور باشد چرا که علوم کاربردی دقیق از دل علوم پایه بیرون می آید . اگر چه واقع بینی نشان میدهد که برخی شرایطِ ناخواسته ممکن است تحقق اهداف یک مسیر را کند نماید ولی باز هم تاکید میکنم ما نیاز به یک مطالعه قوی تر در باز تعریف اهداف و شاخص ها ی ارزیابی و نظارتی داریم و در این مسیر از الگو های پیشرفت سایرین که بهترین قرابت با شرایط کشور را دارند نیز میتوان استفاده نمود.  اگر این موضوعات کلان درست بررسی و اجراشود ، به دنبال آن  دیدگاه ها حمایتی و نحوه حمایت روی طرح  نیز می تواند تغییر کند و در نتیجه پیشرفت های بیشتری را شاهد باشیم.

*به نظر شما تحریم ها چقدر روی پیشرفت یا عدم پیشرفت های ایران موثر است؟

همانطور که مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) اشاره فرموده اند تحریمها برای کشور یک فرصت تلقی میگردد. اگر نگاه ها و حرکت ها درست و دقیق باشد تحریم ها می تواند مارا از بسیاری جهات بی نیاز کند و هر چند شاید در کوتاه مدت سیر صعودی پیشرفت را کند جلوه دهد اما با عملکرد درست در طولانی مدت به نفع ما خواهد بود. همه شنیده ایم که هنر زاییده فقر است، پس هر تحریمی به شکوفایی علم در ابعاد مختلف کمک خواهد نمود.

*آینده علمی کشور را چطور ارزبابی می کنید؟

آینده علمی کشور را با شرایط موجود درخشان می بینم که میتواند بسیار درخشان تر گردد. ما باید در هر شرایط نگاه مثبت و امیدوار و روبه جلو داشته باشیم. من مطمئنم اگر کمی همت داشته باشیم و عمیق تر این موضوع را که  علم یعنی ثروت، علم یعنی قدرت، و علم همه چیزاست را در فرهنگ عمومی و نخبگان جامعه تبیین کنیم، موفقیت های بسیار بیشتری کسب می کنیم و خودمان را در بالای قله دانش خواهیم دید انشا ا….

*تاثیر تولید مقالات علمی در کشور را چطور ارزیابی می کنید ؟

این بحث مفصلی است که  باید جداگانه بررسی شود. این که شاخص مدنظر باید تعداد مقاله باشد، یا نوع آن و یا تعداد ارجاعات به مقالات و یا شاخصهای  تلفیقی همچون ایندکس h و…… و این که آیا جایگاه اختراع  و کار های تولیدی چگونه تعریف شود. اینها مسائلی است که با کمیت و کیفیت تولیدات علمی مرتبط است و  بایدباآن ریز برخورد شود. اما اگر رشد کمی و تعداد مقالات مد نظر باشد باید بگوییم تولید مقاله می توانیم از یک زاویه تاثیر مثبت دارد  و از زاویه دیگر میتواند تاثیرمنفی بر رشد کشور داشته باشد. در حال حاضر در کنار تعداد مقالات فاکتور های دیگری همچون تاثیر مقالات و رفرانس دهی به مقالات و …. نیز جزو شاخص هایی هستند که قسمت اعظمی خروجی علم و تولید علم یک کشور را مورد ارزیابی قرار میدهد . در کنار همه این موارد ما باید در نظر داشته آیا تولید یک مقاله میتواند معضلی را برای یک کشور یا سطح جهانی حل کند ؟  پس اگر مقالات با هر دو شاخص کمی و کیفی باشند در ارتقای کشور مفید اند و در صورتی که هر کدام از شاخص ها مد نظر قرار نگیرند،  ممکن است در دراز مدت اثر منفی بر تولید علم واقعی داشته است. به طور کلی ما با افزایش کیفیت و در معرض ارجاع قرار گرفتن بهتر میتوانیم جهانی شویم و به نوعی تولید مقاله خوب یک نوع دیپلماسی علمی است.

*لطفا مختصری در خصوص طرح گسترش ارتباطات علمی بین المللی توضیح دهید.

یک راهکار که برای ارتقای علمی و غلبه بر نقاط ضعف در کشوروجود دارد همین گسترش ارتباطات علمی بین المللی است که ما دراین زمینه شاهد گام های جدی هستیم. اگر قرار است علمی ارتقا پیداکند نیاز به تبادل اطلاعات و شناختن نقطه ضعف ها و بالابردن نقطه قوت ها داریم.  این ارتباطات نه تنها به ارتقای تجربیات و دانش روز کمک میکند بلکه در اعتبار سازی علمی و برداشتن گام های اولیه برای جهش های بزرگ بعدی بسیار ضروری نیز به نظر میرسد. این موضوع از ابعاد مختلف نیاز به دقت، برنامه ریزی و تبیین جدی دارد.

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل