به گزارش سیناپرس، این تحقیقات بر اساس یک مطالعه بالینی که به شیوه تصادفی توسط محققان موسسه Karolinska در سوئد انجام و در مجله JAMA Neurology منتشر شده است.
فردریک پیهل، پروفسور دپارتمان علوم اعصاب بالینی، موسسه کارولینسکا و محقق اصلی این مطالعه می گوید: بیماران تازه مبتلا شده به میاستنی که ریتوکسیماب را به عنوان مکمل مراقبت استاندارد دریافت کرده بودند، در مقایسه با بیمارانی که دارونما دریافت کرده بودند، بهبود بیشتری نشان دادند. آنها همچنین به درمانهای کمکی کمتر و دوزهای کمتر کورتیزون نسبت به گروه دارونما نیاز داشتند. این ها نتایج دلگرم کننده ای هستند که امید به یک استراتژی مؤثرتر برای کنترل سریعتر میاستنی تازه شروع شده را ایجاد می کنند، حتی اگر مطالعات بزرگتری برای ارزیابی طولانی مدت اثرات درمان مورد نیاز باشد.
در بیماری میاستنی گراویس، سیستم ایمنی به گیرندههای بین اعصاب و ماهیچهها حمله میکند و باعث ضعف و خستگی غیرطبیعی عضلات میشود. اغلب از اطراف ماهیچه های چشم شروع می شود اما معمولاً به سایر عضلات بدن گسترش می یابد. این بیماری تمایل به پیشرفت سریع را دارد و از آنجایی که هیچ درمانی وجود ندارد، مداخله در درجه اول با هدف تضعیف سیستم ایمنی و درمان علائم است. حدود 25 نفر از هر 100000 نفر در سوئد با این بیماری زندگی می کنند که اکثریت آنها زن هستند.
تنها یک داروی تایید شده برای میاستنی به نام سولیریس وجود دارد، اما درمان آن پرهزینه است، به این معنی که تعداد بسیار کمی از بیماران، که تا به امروز هیچ کدام در سوئد، از آن بهره مند نشده اند. درعوض، بسیاری از بیماران با کورتیزون درمان میشوند که میتواند عوارض جانبی ایجاد کند، و درمانهای به شکل قرص قدیمیتر که پشتوانه علمی خیلی بالایی ندارند.
مطالعه حاضر، شامل 47 بیمار بزرگسالی بود که طی سال گذشته مبتلا به میاستنی تشخیص داده شده بودند. 25 نفر از آنها به طور تصادفی به یک درمان یکباره با 500 میلی گرم ریتوکسیماب، یک داروی استفاده شده و آزمایش شده برای درمان آرتریت روماتوئید، و 22 نفر به یک گروه دارونما تقسیم شدند. این مطالعه در هفت کلینیک در سوئد انجام شد و بیماران تا 48 هفته تحت نظر بودند.
پس از چهار ماه، 71 درصد از گروه استفاده کننده از ریتوکسیماب بر اساس یک مقیاس رتبه بندی 13 ماده ای به خوبی به کنترل مناسبی بر بیماری خود دست یافتند، که در مقایسه با 29 درصد از گروه دارونما بود. پیگیری های بعدی در 6، 9 و 12 ماه نتایج مشابهی را به همراه داشت.
گروه بهره مند از ریتوکسیماب نیز به طور متوسط دوزهای کمتری از کورتیزون دریافت کرد و به درمان های کمکی کمتری نیاز داشت. با این حال، آنها همچنین عوارض جانبی بیشتری را گزارش کردند که بیشتر آنها خفیف بودند. یکی از بیماران مبتلا به بیماری قلبی که قبلاً تشخیص داده شده بود در این گروه بر اثر انفارکتوس میوکارد با ایست قلبی درگذشت. سه بیمار در گروه دارونما در طول دوره مطالعه و دو نفر به دلیل شرایط تهدید کننده زندگی که مربوط به وخامت میاستنی خود بود به مراقبت های بیمارستانی نیاز داشتند.
محققان خاطرنشان می کنند که مطالعه نسبتاً کوچک با عدم تعادل در برخی از ویژگی های پایه بین دو گروه است که یک محدودیت به حساب می آید. در عین حال، نتایج امیدوارکننده است و انگیزه برای مطالعات بیشتر شده است.
فردریک پیهل می گوید: استفاده از ریتوکسیماب برای میاستنی در سوئد حتی قبل از نهایی شدن نتایج مطالعه افزایش یافت. همچنین این درمانی است که متخصصان مغز و اعصاب در سوئد به دلیل تجویز گسترده و تا حدودی بحث برانگیز برای مالتیپل اسکلروزیس (MS) با آن آشنا هستند. ما اکنون، به روشی مشابه با ام اس، تعادل فایده و خطر درمان را با کمک دادههای ملی جمعآوریشده از طریق سیستم ثبت میاستنی در سوئد و ثبت سلامت ملی را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد. همچنین باید نشانگرهایی را پیدا کنیم که بتوانند سیر بیماری را در مراحل اولیه پیشبینی کنند.
منبع: medicalxpress.com
مترجم: سید سپهر ارومیهء