به گزارش سینا پرس فارس، برای زندگی کردن در میان آدمیان، باید برای همه، با هر خصوصیتی که دارند، هر قدر هم نا بهنجار باشد، حق وجود قائل باشیم و فقط میتوانیم بکوشیم که از خصوصیاتشان بر حسب نوع و کیفیتی که دارند استفاده کنیم. اما نه میتوانیم امیدی به تغییرشان ببندیم، نه چنان که هستند محکومشان کنیم.
این درست مصداق این مثالست که: "زندگی کن و بگذار زندگی کنند". اما این رفتار آن قدر که درست است، آسان نیست و آن کس سعادتمند است که از برخورد با بعضی از همنوعان، همیشه در امان باشد.
هنر تحمل کردن انسانها را میتوان با تحمل کردن اشیاء بیجان تمرین کرد که به علت خواص مکانیکی یا خواص دیگر فیزیکیِشان با سرسختی سد راه ما میشوند، تمرینی که هر روز میسر است.
وقتی شکیبایی را از این راه کسب کردیم، میتوانیم در مورد انسانها نیز به کار گیریم، بدین منظور که، باید خود را به این فکر عادت دهیم که این مردم نیز مانند اشیاء بیجان، اگر مانع آزادی و فعالیت ما میشوند، به علت ضرورت ناگزیر طبیعتشان چنین تأثیری دارند.
بنابر این، بر آشفته شدن در برابر چنین انسانهایی همان قدر احمقانه است که از سنگی که پیش پایمان میغلطد و راهمان را سد میکند، خشمگین شویم…