این افتخار ما ایرانیان است که توانستیم این میراث طبیعی را همچنان حفظ کنیم و ایرانیان حافظان آخرین بازمانده های یوزپلنگ آسیایی یا یوزپلنگ ایرانی در جهان هستند اما باید در این راه بیشتر همت کنیم چرا که این موجود نایاب، به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد و در حال حاضر تنها چند ده قلاده از آن در ایران باقی مانده است.
یوزپلنگ به چه معناست؟
واژه یوزپلنگ یکی از واژه های اصیل ایرانی است که از ترکیب دو کلمه یوز و پلنگ حاصل شده است. یوز به معنای " جستن، جهیدن و طلب کردن" بوده و از این رو یوزپلنگ، به معنای پلنگی است که به دنبال شکار خود گشته و آن را با جستن و دنبال کردن می گیرد. درگذشته این جانور را پلنگ شکاری می نامیدند که به سبب شباهت زیاد آن به پلنگ و روش شکار منحصربفرد آن بوده است. ایرانیان باستان این جانور را بیشتر با نام "یوز" می شناخته اند و کمتر کلمه "یوزپلنگ" را برای آن بکار می بردند. همچنین به این جانور به خصوص در زمان تولگی "هوبر" هم گفته می شده است.
برای این جانور زییا در زبان های مختلف نامهای گوناگونی بکار رفته است. یوزپلنگ در زبان انگلیسی چیتا"Cheetah " نامیده می شود که ریشه سانسکریتی داشته و از هندوستان بدست آمده است. امروزه در سرتاسر دنیا این جانور را با نام انگلیسی آن می شناسند.
ساختار آناتومی
یوزپلنگ دارای بدنی کشیده، دست و پاهایی بلند با پنجه هایی کند است که از قابلیت جمع شدن کمی برخوردارند. پوشش بدن نخودی رنگ با خالهای سیاه و گرد و کوچک است و دارای موهای زبر و کوتاهی است. یوز سر کوچکی دارد که چشمانش برای بهتر دیدن از پشت بوته ها، نسبتا بالا قرار گرفته اند. خط سیاه رنگی از گوشه چشم تا گوشه لب ها امتداد پیدا می کند که به خط اشک موسوم بوده و در یوزهای ایرانی در مقایسه با یوزهای آفریقایی، ضخامت بیشتری دارد. طول بدن جانور بالغ ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتیمتر، طول دم ۶۵ تا ۸۵ سانتیمتر، ارتفاع در سر شانه ۶۰ تا ۷۵ سانتیمتر و وزن آن ۳۰ تا ۵۵ کیلوگرم می باشد. نرها کمی از ماده ها بزرگترند. ستون فقرات انعطاف پذیر، کبد بسیار بزرگ، قلب بزرگ، سوراخ های بینی فراخ، ظرفیت افزایش یافته شش و بدن کشیده و عضلانی، این گربه را به سریعترین جانور خشکی درجهان تبدیل کرده، به طوری که می تواند در یک گام، ۷ تا ۸ متر طی نماید. یوز فقط با برخورد یک پا بر روی زمین در هر لحظه، می تواند به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسد، ولی نمی تواند این سرعت را بیش از چند صد متر حفظ کند. در دو مقطع از حرکت هیچ پایی به زمین برخورد نمی کند.
پراکنش
حدود ۲۰۰۰ سال پیش پراکندگی یوزپلنگ بسیار گسترده بوده و شامل مناطق وسیعی از آفریقا و آسیا می شده است. در آسیا، اکثر زیستگاه های دشتی و استپی در جنوب غربی این قاره از هندوستان، پاکستان، افغانستان، ایران، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان و قفقاز تا عراق، سوریه، اردن، فلسطین و شبه جزیره عربستان محدوده قلمرو این جانور به شمار می رفت. درآفریقا نیز از کیپ در جنوب تا دریای مدیترانه درشمال به جز جنگلهای انبوه و صحراهای خشک این جانور به وفور یافت می شده است. در واقع پراکندگی یوزپلنگ از گذشته درآفریقا شباهت زیادی به پراکندگی شیر داشته است و سلطان جنگل از گذشته همواره یک رقیب جدی برای این جانور به شمار می آمده است. ولی شرایط در آسیا با آفریقا تفاوت داشته و از آنجا که شیر درآسیا عمدتا در بیشه زارها و جنگلها زندگی می کرده و از طعمه های موجود در این نوع زیستگاه ها تغذیه می کرده، همپوشانی کمتری با پراکندگی یوزهای دشتزی داشته و لذا رقابت چندانی میان این دو گونه وجود نداشته است.
تا ابتدای قرن حاضر تخمین زده شده که درحدود یکصد هزار قلاده یوزپلنگ در ۴۴ کشور آسیایی و آفریقایی پراکنده بوده است. ولی عوامل مختلف باعث کاهش جمعیت و انقراض آن در بیشتر زیستگاه هایش شد.
نتایج جدیدترین تحقیقات نشان میدهد که کمتر از ۷۰ یوزپلنگ تنها در ایران وجود دارد. یوزپلنگ آسیایی در رده بندی اتحادیه جهانی حفاظت در رده شدیدا در خطر انقراض جای دارد.
زیستگاهها
یوز ایرانی بر خلاف یوز آفریقایی که در علفزارهای باز زندگی می کند، عمدتا در بخش های تپه ماهوری وکوهستانی مناطق نیمه بیابانی و بیابانی کشور زیست می کند. در گذشته، این جانور در اغلب دشتهای نیمه شرقی کشور یافت می شد، ولی با از بین رفتن آهوانی که در دشت زندگی میکنند و تحت تعقیب گرفتن توسط موتورسیکلتهای قدرتمند در دشتهای باز، یوزها ناچار شدند رو به مناطق تپه ماهوری و کوهستانی که زیستگاه قوچ و میش و کل وبز بوده و از امنیت بیشتری برخوردار است، آورند.
در آفریقا، یوزپلنگها در دشتها و علفزارهای وسیع و باز که به اصطلاح ساوان نامیده می شود زندگی می کنند و تا آنجا که می توانند از جنگلها و بیشه زارها دوری می گزینند. ساوان ها زیستگاه انواع آنتلوپها و غزالهای آفریقایی بوده که طعمه های موردعلاقه یوزهستند و غیر از شیرها و کفتارها که گاهی اوقات یوزها را می کشند، عامل تهدید کننده مهم دیگری وجود ندارد. گذشته از آن گودال های آب در بیشتر اوقات سال آب دارند و یوزها مشکل زیادی برای تامین آب مورد نیاز ندارند.
زیستگاه های فعلی یوز بر خلاف تصور عامه و آنچه که در فیلمهای مستند دیده می شود، تپه ماهورها و مناطق کوهستانی است. در این نوع زیستگاه ها، یوزها عمدتا در داخل دره ها و بستر خشک رودخانه های کویری که از داخل کوه شروع شده و به داخل دشت امتداد می یابد زندگی می کنند.
یوز در سن ۲۰ تا ۲۳ ماهگی ازلحاظ جنسی بالغ می شود. در ایران، یوزها عمدتا در نیمه نخست زمستان جفتگیری کرده و در اوایل بهار پس از ۳ ماه آبستنی، ۱ تا ۴ توله در محلی امن به دنیا می آورند. توله ها در بدو تولد ۳۰ سانتیمتر طول و تقریبا ۳۰۰ گرم وزن دارند. رنگ بدن آنها خاکستری دودی بوده و موهای بلندی در سرتاسر پشت بدنشان وجود دارد که از کاربردهای متعددی برخوردار است. در ایران در مناطقی که طعمه های بزرگ جثه یوز از فراوانی مطلوبی برخوردار است، یوز همراه با توله هایش بیش از سایر مناطق دیده شده و بر اساس مشاهدات صورت گرفته، به نظر می رسد که یوزها در ایران معمولا ۲ تا ۳ توله به دنیا می آوردند. همچنین در سالهای اخیر در چند مورد ۴ توله همراه با مادر در مناطق خارتوران، نای بندان و بافق مشاهده شده که بسیار امیدبخش است.
یوزپلنگ در ایران
امروزه جمعیت یوزپلنگ در کشورمان در خطر انقراض قرار دارد بدین معنا که اگر هر چه زودتر اقدامی برای حفظ آن نکنیم، این جانور با همان سرعتی که می دود، روبه انقراض می رود و به زودی به سرنوشت شیر ایرانی و ببر مازندران دچار خواهد شد و برای همیشه از سرزمینمان رخت برخواهد بست. وضعیت امروزی این جانور در کشورمان معلول بی توجهی ما انسانهاست. یوزپلنگ میراث طبیعی ماست و نه تنها به ایرانیان بلکه به تمام انسانهای سرتاسر این کره خاکی تعلق دارد. این وظیفه ماست که این امانت را به نسلهای بعد از خود برسانیم. بیش از ۴۰ سال است که برای حفاظت از این گونه در کشورمان اقداماتی صورت گرفته که بعضا نتایج قابل توجهی نیز به دنبال داشته است و بیش از ۲۰ سال است که در میان کشورهای آسیایی یوزپلنگ توانسته تنها در کشور ما به بقای خود ادامه دهد و این مایه غرور و افتخار ما ایرانیان است که توانستیم این میراث طبیعی را همچنان حفظ نماییم.
حامیان یوزپلنگ ایرانی
چند سالی است که سازمان حفاظت از محیط زیست کم و بیش مسئله حفظ نژاد این جانور را در دستور کار خود قرار داده و با اختصاص فضاهای بکری در قالب پارک های ملی سعی دارد این مهم را تحقق ببخشد. اما در نقطه مقابل این ارگان دولتی انجمن ها، گروه ها و تشکل های مردم نهاد گام های بلند و موثرتری را برداشته اند و با ایجاد پایگاه های مختلف اطلاع رسانی و حمایتی سعی دارند روند کنترل و حفاظت از نسل یوزپلنگ ایرانی را با سرعت بیشتری دنبال کنند.
در حال حاضر انجمن یوزپلنگ ایرانی به عنوان بازوی اصلی این کار فعالیت های آموزشی، تبلیغاتی و اطلاع رسانی گسترده ای را در سطح کشور آغاز کرده و با برگزاری نشست های مختلف سعی دارد آخرین وضعیت یوز ایرانی را دیده بانی کند. همچنین جمعیت حامیان زمین که به عنوان یک تشکل غیردولتی محیط زیست چند سالی است فعالیت خود را آغاز کرده مقوله جلوگیری از انقراض این جانور را در رئوس برنامه های کاری خود قرار داده است.
No tags for this post.