هنر، معاصر، اصفهان

به گزارش سیناپرس اصفهان ارواحی منتقد و نویسنده فرهنگی هنری در گفت و گو با خبرنگار این خبرگزاری اظهار داشت: یکی از مهم ترین کمبودهایی که در هنر معاصر ایران وجود دارد، نگاه تئوریک به این هنر و از همه مهم‌ تر پرداختن به مباحث بومی و نسبت آن با هنر معاصر است.

وی ادامه داد: هنر معاصر به یک پدیده‌ جهانی در آمده و هنرمندان کشورهای متفاوتی را جذب کرده است و آن ها در هر نقطه از جهان با توجه به سابقه‌ هنری و فرهنگی خود به هنر معاصر روی آورده‌اند.

این منتقد هنری در رابطه با هنر معاصر در زمان و مکان دیگر گفت: اصفهان به ‌عنوان شهری که همواره با هنر سنتی و صنایع دستی انس گرفته و به ساخت آثار هنری معاصر در طول تاریخ روی آورده است.

ارواحی یادآور شد: هنرمند ایرانی پس از آشنایی و شناخت هنر مدرنیسم و هنر معاصر، گاهی با ویژگی‌ها و مؤلفه‌هایی روبه‌رو شد که به دور از آگاهی تاریخی و تجربه‌هایش بود و در ادامه نتوانست تمام ویژگی‌ها و مؤلفه‌های مطرح در هنر غرب را در آثار خود بروز دهد.

وی اضافه کرد: به طور مثال هنرمند اصفهانی از همان کودکی با انتظام و هندسه‌ اشکال صنایع دستی انس دارد و تقارن و ضرباهنگ را در آثار معماری خود بارها مشاهده کرده و حتی با آن خو گرفته است. درحالی‌که برای ساخت اثر معاصر نیاز دارد که تمام قواعد پیش از خود و زیبایی‌شناسی هنر را کنار بگذارد و از هنجارهای هنری شهر خود بگریزد و یا این هنجارها را نقد کند. حال زمینه‌ شکستن قواعد و هنجارهای زیبایی‌شناسی در غرب پس از چند دهه فراهم شد، ولی در شهر اصفهان سنت‌های هنری کماکان دارای اهمیت و باعث مباهات غالب شهروندان اصفهانی است.

این کارشناس فرهنگی و هنری با بیان اینکه اصفهان شهری است که تمایل دارد هویت خود را با مکاتب فکری و ادبی و گذشته‌ بصری عصر صفوی پیوند بزند،گفت: اثر هنری برای بسیاری از اصفهانی ‌ها هنوز یک تولید دست ‌ساز ظریف و موزون (مانند مینیاتور، خوشنویسی، میناکاری و…) انگاشته می‌شود.

وی افزود: برخی بدون در نظرگرفتن مؤلفه‌ها و ویژگی‌های هنر معاصر، هر اثر ساخته‌شده در تاریخ فعلی را هنر معاصر تلقی می‌کنند و انتظار دارند که همچنان آثار خوشنویسی، نگارگری و نقاشی سنتی با همان شیوه‌ گذشته و گذشتگان در مکان‌هایی همچون موزه‌ هنرهای معاصر اصفهان به نمایش درآیند. اما عده‌ای دیگر بر این نظرند که معاصر بودن، یعنیرهیدن و گسستن کامل از هر سنت و گذشته‌ سپری‌شده‌ تاریخی است و آثار هنرهای سنتی در مکان‌های نمایش آثار معاصر جایگاهی ندارند که این موضوع را باید مورد بررسی قرار داد.

ارواحی اضافه کرد: مفهوم هویت ریشه در زبان لاتین دارد و از «Identitas» که از «Idem» یعنی مشابه و یکسان آمده ریشه می‌گیرد. این مفهوم از یک جهت به ویژگی‌ های همسان و از طرف دیگر به ویژگی‌ های متفاوت و متمایز که امر دسته‌بندی را امکان ‌پذیر می‌کند اشاره دارد، چرا که با دسته‌بندی میان امور بر مبنای شباهت‌ هایشان، بر تفاوت‌ها نیز تأکید می‌شود.

این منتقد فرهنگی و هنری تصریح کرد: هویت همواره پویاست و اصول ثابتی برای آن نمی‌توان در نظر گرفت و به مجموعه خصوصیات و ویژگی‌های فرهنگی اطلاق می‌شود که ممکن است به ‌صورت فردی یا گروهی دیده شود. آنچه یک گروه از هنرمندان را هویت می‌بخشد شباهتی است که باعث تفاوت آنها از دیگر گروهها می‌شود. شباهت و تمایز معناهایی هستند که هنرمندان آنها را می‌سازند و فرهنگ تمایز و شباهت را عینیت می‌بخشد.

این منتقد فرهنگی مطرح کرد: کتاب «هنر، معاصر، اصفهان» به مؤلفه‌های هنر معاصر در اصفهان و هویت هنر جدید در اصفهان و به تشابه و تفاوت موجود میان آثار هنر امروز با غرب می‌پردازد و آثار هنرمندان هنر امروز را دارای ویژگی‌های مخصوص به خود می‌داند. 

وی اذعان داشت: آثار هنری‌ که گاهی در مواجهه با هنر سنتی قرار می‌گیرند در پی باز نمود جهانی هستند که محدودیت‌ها در آن رنگ می‌بازد و هر کارماده و رسانه‌ای می‌تواند دارای اعتبار باشد و هنرمند را برای بیان ایده و دغدغه‌های زیست فردی و اجتماعی یاری کند. همچنین خودانتقادی هنرمند و هنرگردان به‌عنوان دریچه‌ای مهم برای نوآوری هنری دانسته می‌شود و نخستین گام برای رویارویی با امور سپری‌شده و سنتی، به پرسش‌گرفتن سابقه‌ی مألوف و مأنوس است.

ارواحی خاطرنشان کرد: این کتاب را می‌توان جز اولین تلاش‌های یک نهاد در شهر اصفهان دانست که در راستای پرداختن به هنر معاصر این شهر قدم برداشته است.

 

گزارش: امیر امین الرعایا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا