مخروبه ای به نام اقتصاد در ایران ناشی از سفته بازی است
به گزارش سیناپرس، دومین جلسه بازارهای مالی با حضور جلیل خلیلی، مدیر موسسه مطالعات سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار، علی حسنی، معاون پشتیبانی پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی، ابراهیم نبیونی، معاون فناوری این مجموعه و دیگر معاونان پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی با موضوع تحلیل بازارهای مالی و عوامل مهم در تصمیم گیری های اقتصادی در جهان روز چهارشنبه سوم شهریور ماه برگزار شد.
گفتنی است، شرکت کنندگان در این نشست موضوعی در راستای شناخت اهمیت ارزهای دیجیتال در آینده اقتصاد جهان و نقش کشور ها به تبادل نظر پرداختند.
خلیلی در ابتدای این نشست با اشاره به اهمیت نیازها در فعالیت اقتصادی گفت: ما بر مبنای ساختارها نیازهای خود را تامین می کنیم و اینگونه وارد چرخه ای خاص می شویم. در واقع نیازهای ما احساساتی را در ما به وجود می آورد که بر اساس آن راهبردهای خود را انتخاب می کنیم. بنابراین اولویت اصلی در عملکرد در یک چرخه با نیازها است.
وی در تشریح نظام اقتصادی بانکداری ایران و تاثیری که در زندگی عموم مردم می گذارد، گفت: ترازنامه مالی همه ما در زندگی دارای یک ستون دارایی و بدهی است؛ وقتی در ایران به اقتصاد نگاه می کنیم؛ ترازنامه بانک ها معمولا فراخ و به اصطلاح چاق است. در واقع وقتی یک سپرده در بانک می گذاریم، یک ستون در بخش بدهی ایجاد می شود. از آنجایی که بانک به عنوان تنها نهاد بین المللی مجاز حق دارد پول چاپ کند، محرک چرخه اقتصادی می شود. یعنی می تواند در بالای ترازنامه خود وام تعریف کند که در نهایت به افراد حقیقی تعلق می گیرد؛ افراد هم باید این پول را در اقتصاد بچرخانند و باز ده بگیرند و دوباره برگردانند.
بانک پول را از این دست می گیرد به آن دست می دهد
جلیلی ادامه داد: از سودی که در این چرخه حاصل می شود، بانک درآمد های خود از جمله مخارج و سود صاحبان سهام را می پردازد. گفتنی است، در ده الی پانزده سال اخیر افرادی که وام گرفته اند، پولی را در چرخه اقتصاد و تولید وارد نکرده اند؛ بنابراین سودی هم به بانک پرداخت نکرده اند. در این شرایط بانک بدهی افراد را استمهال می کند؛ یعنی به افراد فرصت داده است که پرداخت کنند. این بدهی در بالای ترازنامه قرار می گیرد و باعث می شود ترازنامه بانک فراخ تر شود. بنابراین در بانکداری ایران تعداد زیادی از این دارایی ها در ستون ترازنامه بانک نشسته است که عملا وجود خارجی ندارد یعنی پولی در چرخه تولید به راه نیفتاده است. در این شرایط یک وام ده مرتبه با نرخ تورم های مختلف می چرخد و افراد روز به روز به بانک بدهکار تر می شوند. در نتیجه حجم وثایق در صندوق بانک بیشتر و بیشتر می شود. به همین دلیل از نظر ساختاری، ظرفیت افزایش قمیت در ملک افزایش پیدا می کند. بنابراین می توان گفت اقتصاد ایران بانک محور است. در واقع بانک ها منابع مالی خود را به روش استمهال بدهی تامین می کنند و در آمد خود را افزایش می دهند.
وی گفت: حال اینکه بانک چرا استمهال می کند؟ پاسخش مشخص است، چون نود و پنج درصد پول نقد در میان پنج درصد می چرخد. در واقع نقدینگی کشور از این دست گرفته به دست دیگری داده شده است. در یک زنجیره معیوب افتاده است.
به گفته جلیلی، در ایران کسی این جرات را ندارد که این چرخه معیوب در بانکداری را قطع و روش دیگری برای بانکداری اتخاذ کند که بدون نرخ بهره باشد. این چرخه معیوب موجب تنها یک چیز می شود و آن چاپ پول است که باعث افزایش نقدینگی می شود و اثر آن در اقتصاد ویرانگر است.
در ایران افراد شرایط اقتصادی مردم را مشخص میکند نه قانون
جلیلی با اشاره به پاسخ به این سوال که چرا این اثر معیوب در زندگی مردم جامعه حس می شود؟ گفت: ما دارای اثر معیوب بارتوزیع ثروت هستیم که در حوزه امور مالیاتی رخ می دهد. سازمان امور مالیاتی ایران ممیز محور است، یعنی افراد درباره سرنوشت افراد تصمیم می گیرند نه سیستم. در کشورهای پیشرفته اخذ مالیات کاملا سیستمی و مشخص شده است؛ اما در ایران اینگونه نیست و افراد مجاز هستند که با بهره گیری از ممیز ها مالیات را دور بزنند.
به گفته جلیلی، ساختار معیوب باز توزیع ثروت، ممیزی بودن سازمان امور مالیاتی و چرخه معیوب بانکداری، در نهایت دست به دست هم داده است تا 95 درصد نقدینگی کشور در اختیار پنج درصد مردم باشد و نود و پنج در صد مردم تنها پنج درصد نقدینگی را در اختیار بگیرند.
ثروتمندان آزاد بدون پرداخت مالیات
وی قوانین اقتصادی ایران را جزو افتضاح ترین قانون های ممکن دانست و گفت: ما بر مبنای عدالت قانون نوشته ایم، درحالیکه به گذشته نگاه کرده ایم؛ اما عدالت آینده نگر است. باید قوانینی وضع شود که افراد صاحب ثروت نتوانند آن را دور بزنند و قانون ما به گونه ای نوشته شده است که افراد صاحب ثروت می توانند در هر زمینه ای سرمایه گذاری کنند و دوباره سرمایه خود را برداشت کنند و مالیات هم ندهند. در واقع سفته بازی باعث می شود که این فرایند اتفاق بیفتد.
این کارشناس در عرصه اقتصاد و سرمایه گذاری گفت: سفته بازی در اغلب کشورها با اقتصاد قدرت مند ممنوع است. چراکه سفته بازی معمولا باعث افزایش تورم می شود. هیچ دولتی هم نمی تواند کاری از پیش ببرد. به صورت طبیعی این نوع سیستم غیر ممکن است اصلاح شود. در واقع تا زمانی که قانون اجازه سفته بازی در اقتصاد را می دهد هیچ اصلاحی صورت نمی گیرد.
وی افزود: از آنجایی که در ایلات متحده سفته بازی صورت نمی گیرد، تورم در زندگی مردم نقشی ندارد و مالیات از یک روال مشخص شده ای پیروی می کند. در این روند افراد حق ندارند در سیستم اقتصاد تصمیم گیری کنند. اما مردم در ایران موج سوار تورم هستند.
شرایط خوب اقتصاد در پیش از انقلاب
به گفته وی؛ بنابراین همیشه در تاریخ ایران هر سال بیست درصد تورم داشته ایم. تنها در سال های پیش از انقلاب این تورم تا حدی کنترل شد. در آن سال ها به روش هایی چون تعادل در نرخ ارز و حجم زیاد منابع و قوانین بسیار سخت در زمینه تولید باعث شد بهترین رشد اقتصادی خود را از سال 1342 ال 1352 تجربه کنیم.
دولت ها باید به اندازه دهانشان حرف بزنند
وی عدم توانایی دولت در تغییر شرایط را ناشی از بی پولی آن دانست و تشریح کرد: بسیار می شنویم که دولت ارز را بالا می برد. من معتقدم که بالا رفتن قیمت ارز به ضرر دولت ما است و اگر دولت عاقل باشد، نباید این کار را کند؛ چراکه هفتاد در صد شرکت های ما در کشور دولتی است و دولت باید هزینه شرکت های تولید کننده را تامین کند و این شرکت ها هم نمی تواند سود لازم را به دولت بدهد. بنابراین ضرر و زیان ناشی از قیمت ارز در دولت بسیار بیشتر است.
به گفته جلیلی؛ بنابراین دو عامل اصلی در اقتصاد ایران مهم است که موجب این چرخه معیوب می شود. بی کفایتی مسوولان و تصمیم گیران و عدم تغییرات راهبردی اساسی در نگاه به اقتصاد باعث شده است، اقتصاد ایران بیشتر شبیه یک مخروبه باشد. بنابراین محال است اقتصاد ایران متحول شود. ما نیاز به تعاملات بین المللی داریم. چراکه اغلب تجارت جهان بر مبنای دلار است و باید در درگاه بانک بین المللی بانک ها ما را بپذرید و اگر بر بستر دلار تحریم باشیم راهی برای تجارت با دنیا نداریم؛ چراکه اصلا نمی توانیم افزایش اعتبار داشته باشیم.
جلیلی گفت: ایالات متحده امپراطور اقتصاد دنیا است و این اصلا ربطی ندارد به سهم درصدی که در اقتصاد دنیا دارد؛ بلکه به تجارت بر مبنای دلار ارتباط پیدا می کند. در مقابل چین تغییری که ایجاد کرد این بود که تا می توانستند و با حمایت های بسیار شدید یوان و دلار را به یکدیگر نزدیک کردند و چون اصل اول آنها توسعه کشور چین بود بر همین مبنا هم ارتباطات خود را با دنیا طراحی کردند.
گزارش: مهتاب دمیرچی