به گزارش سیناپرس، در دنیایی که توسعه همهجانبه در آن، عمیقاً بر دانایی متکی است، نمیتوان بدون حضور و مشارکت مؤثر نخبگانی که در جریان تولید، انتقال، اشاعه و تبدیل دانش، نقش اساسی دارند، برنامه توسعه مبتنی بر دانش را سامان داد و پیش برد.
بر اساس راهبرد ملی در ایران، یکی از وظایف اصلی نهادهای جامعه و دستگاههای اجرایی، زمینهسازی برای افزایش میزان اثرگذاری نخبگان در جامعه است. این درحالی است که خارج شدن نخبگان از چرخه اثرگذاری در کشور دو صورت پیدا کرده است؛ ازیکطرف، شاهد خروج نخبگان از کشور و عدم بازگشت آنان هستیم و ازطرف دیگر، با عدم کارایی نخبگانی که هنوز در داخل کشور به سر میبرند، مواجه هستیم.
به اعتقاد فعالان و صاحبنظران داخلی، وجود مشکلات و نارساییهای ساختاری باعث دلسرد شدن و خروج قابل ملاحظه نخبگان علمی از کشور شده است و ظرفیتهای نهادی لازم که انگیزاننده حضور و فعالیت نخبگان و بازگشت آنان به کشور باشد، وجود ندارد.
خروج بدون بازگشت نخبگان از کشور طی سالهای اخیر، لطمات جبرانناپذیری را بر پیکره توسعه کشور وارد کرده و طبق نظرسنجی جدید بنیاد ملی علوم در امریکا، ۹2 درصد دانشجویان ایرانی دوره دکتری قصد دارند بعد از اتمام تحصیل در امریکا بمانند و تمایلی به بازگشت به ایران ندارند و همچنین ایران رتبه اول در ماندگاری دانشجویان تحصیلات تکمیلی این کشور را به خود اختصاص داده است.
این موضوع، به دلیل اهمیت بالایی که در بهبود گامهای توسعهای کشور ما دارد، توجه محققانی از دانشگاه فردوسی مشهد را به خود جلب نموده تا در خصوص آن تحقیقی علمی را انجام دهند. در این تحقیق فرایندهای نهادی خروج نخبگان از کشور مورد بررسی واقع شدهاند.
به گزارش سیناپرس،در این تحقیق از مشارکت 24 نفر از نخبگان استان خراسان رضوی که حائز امتیاز نخبگی از بنیاد ملی نخبگان بوده و تصمیم به خروج از کشور را دارند یا از کشور خارج شدهاند و هیچیک قصدی برای بازگشت مجدد ندارند، استفاده شده است.
بر اساس یافتههای این پژوهش، درک نخبگان مورد مطالعه از فرایندهای نهادی بهلحاظ اثرگذاری بر خروج نخبگان از کشور معطوف به مکانیسمهای علی ناکارآمدی نهادی و ناکارآمدی نخبگان در دو سطح کلان و خرد است و حاکی از آن است که چنانچه نهادهای تعیینکننده، عملکرد صحیح و کارآمد نداشته باشند، نخبگان نیز نمیتوانند در چارچوب نهادهای ناکارآمد، کارآمدی داشته باشند.
بر این اساس، فراهم نبودن شرایط به فعل رساندن توانمندیها برای نخبگان برابر با ناکارآمدی آنهاست و ناکارآمدی در میان نخبگان نقطه مشترکی است که آنان را به خروج از کشور ترغیب مینماید.
در این خصوص، زینب فاطمی امین، پژوهشگر جامعهشناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه فردوسی مشهد و دیگر همکارش در این مطالعه میگویند: «از نگاه مشارکتکنندگان، نبود ضمانتهای اجرایی برای اعمال قانون باعث یکسان نبودن قوانین برای همه شده است.
بهگونهای که ازیکطرف، برقراری نظم و ازطرف دیگر، هرگونه آزادیهای سیاسی و اقتصادی، که حق آنان و همه مردم جامعه است، را مختل کرده است. منشأ نقض حقوق و آزادیها، مستمر نبودن قوانین، عدم صراحت قانونی و پیشبینیناپذیری تغییرات در قوانین عنوان شده است».
به گفته آنها، «ارزیابی نخبگان شرکتکننده در این پژوهش از عدم وجود شفافیت در نهادها را میتوان در شفاف نبودن برنامهها، نداشتن شفافیت در عملکردها و عدم شفافیت در پاسخگویی در قبال برنامهها و عملکردهای نهادهای مختلف ملاحظه نمود».
طبق یافتههای این پژوهش مهم، در کنار هم قرارگرفتن نارساییهای نهادی همچون عدم حاکمیت درست قانون، بیثباتی نهادی و فساد نهادی، نارساییهایی را در سطح کنشی به همراه میآورد. تردید نسبت به آینده روشن و مطمئن، حکایت از درک نخبگان مورد مطالعه از وضعیت حاکم در کشور است که بر کارایی آنان تأثیر منفی داشته است.
فاطمی امین و همکارش معتقدند: «در پناه این چارچوب نهادی ضعیف است که شاهد ناکارآمدی قوانین وضعشده، کاهش کارایی و اثربخشی سیاستها و برنامهها در سطح کشور هستیم. برمبنای تحلیل کیفی نهادی، در شرایط ناکارآمدی نهادی، ما بهناچار با ناکارآمدی نخبگان در کشور نیز مواجه خواهیم بود».
به گفته آنها، «ازآنجاییکه لازمه رسیدن به توسعه پایدار در کشور، بهکارگیری اندیشه نخبگانی است، بایستی ظرفیتهای نهادی کشور را از طریق سرمایهگذاری در سرمایه انسانی متخصص و شرایط نهادی افزایش داد که ضرورت اقدامهای ملی برای ارتقای سیاستگذاریها و مدیریت کلان امور نخبگان را نشان میدهد».
بر اساس این یافتهها که در فصلنامه «بررسی مسائل اجتماعی ایران» وابسته به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شدهاند، آنچه مهم است حفظ این پتانسیل در کشور است و برای رسیدن به این مهم، نهادهای تعیینکننده کشور در اعمال مدیریت کارآمد، برنامهریزی صحیح و منسجم و بهکارگیری شایسته این نیروهای خلاق دخیل بوده و بایستی بهطور ویژه مورد توجه قرار گیرند.
گزارش: محمدرضا دلفیه