به گزارش سیناپرس اردبیل و به نقل از فیوچریسم، علاقمندان به فضا و تعداد زیادی از مهمانان مشهور چند روز پیش گرد هم آمدند تا پرتاب تاریخی "سامانه پرتاب فضایی" (SLS) ناسا را تماشا کنند؛ موشک فوقالعاده گرانقیمتی که قرار است فضانوردان آمریکایی را به سمت ماه پرتاب کند.
اما مشکلی پیش آمد و پرتاب اتفاق نیفتاد. فیوچریسم برای درک بیشتر این موضوع، با "شان اوکیف" (Sean O'Keefe) تماس گرفت که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ به عنوان مدیر ناسا خدمت کرده است. هدف مصاحبه این بود تا دیدگاه شخصی را بررسی کند که پیش از این که سامانه پرتاب فضایی حتی در حال توسعه باشد، ناسا را اداره کرده است.
این مصاحبه برای درک بهتر، ویرایش شده است.
فیوچریسم: بدیهی است که ما به این دلیل صحبت میکنیم که راهاندازی سامانه پرتاب فضایی آن طور که برنامهریزی شده بود، انجام نشد. فکر میکنید اگر سامانه پرتاب فضایی طی چند تاریخ در نظر گرفتهشده بعدی از زمین خارج نشود، چه اتفاقی میافتد؟
اوکیف: حدس زدن این موضوع، دشوار است زیرا نمیتوانم ماموریت خاصی را طی مدت تصدی خود به یاد بیاورم که در تاریخ و زمان برنامهریزیشده انجام گرفته باشد. اگر همه چیز دقیقا بررسی نشود، به ناچار انواعی از مشکلات زمانبندی وجود خواهند داشت. این یک فرآیند بسیار دشوار است که در آن همه چیز باید دقیقا همان طور که قرار است، کار کند. این یک فرآیند بسیار منظم است. بنابراین زمان، مراقبت و تلاشی که برای هر پرتاب انجام میشود، همیشه زیاد است. داستانهای مشابه بسیاری نیز در مورد ماموریتهای "آپولو" (Apollo) وجود دارد. برای مثال، روزها زمان برد تا سرانجام موشک "سترن ۵" (Saturn V) پرتاب شود.
این یک پیشرفت جدید نیست و چیزی نیست که تازه به وجود آمده باشد. این موضوع نشاندهنده احتیاطی است که ناسا همیشه به کار میگیرد. تمرکز بیش از اندازه روی موضوعاتی وجود دارد که مستلزم کوشش و دقت و توجه به جزئیات هستند. همه چیز باید به درستی تنظیم شود. در غیر این صورت، آنها یک روز دیگر دوباره تلاش خواهند کرد تا همه چیز را درست انجام دهند.
فیوچریسم: ناسا از زمان خدمت شما در این آژانس، به شدت به سفرهای فضایی تجاری متمایل شده است و شرکت "اسپیس ایکس" (SpaceX) اکنون پیمانکار اصلی به شمار میرود که فضانوردان آمریکایی را به مدار میفرستد. آیا فکر میکنید که این یک تغییر راهبردی مناسب بوده است و از نظر شما بعدا به کجا میرسد؟
اوکیف: از بسیاری جهات، هر کاری مانند توسعه موشکها و قابلیت پرواز فضایی که شرکتهای اسپیس ایکس و "بلو اوریجین" (Blue Origin) انجام میدهند، همان الگو و رویهای است که طی دههها اقتباس شده است و آنها این کار را بسیار کارآمدتر و با عملکرد بهتر انجام می دهند اما نمیدانم که در این زمینه کم و بیش مفید خواهد بود یا خیر زیرا هنوز یک بهبود فرآیند قابل توجه وجود دارد که آنها منتظر آن هستند.
فیوچریسم: شما از طرفداران اسپیس ایکس هستید یا طرفدار مشارکت ناسا با اسپیس ایکس هستید؟
اوکیف: بله، مطمئنا من فکر میکنم آن چه که آنها اینجا انجام دادهاند، تمام آن چیزی است که ما ۲۰ سال پیش تصور میکردیم. چگونه میتوان این ماموریتهای تامین مجدد عملیاتی و استفاده مجدد مکرر را که ناسا انجام میدهد، نادیده گرفت؟ این کاری نیست که دولت انجام دهد. این چیزی است که صنعت میداند چگونه آن را انجام دهد.
فیوچریسم: برخی گفتهاند که تنشهایی بین برخی از افراد در ناسا و اسپیس ایکس وجود داشته است.
اوکیف: "ایلان ماسک" (Elon Musk) به طور منظم در دفتر من بود.
فیوچریسم: واقعا؟ میتوانید در مورد آن توضیح دهید؟
اوکیف: شگفتانگیز بود [می خندد]. او در تلاش برای کاوش در پروازهای فضایی بود و ما گفتگوهایی داشتیم.
من مطمئن هستم که اصطکاک زیادی وجود داشت و من در مورد آن اظهار نظر خواهم کرد. همیشه زمانی که رقبای خود را درک کنید، همین طور است. طبیعت انسان این است که به چیزی یا شخصی جدید نگاه کند و بگوید: این زمین ما است، این زمین چمن ما است.
فیوچریسم: من به تصویری از ایلان ماسک جوان رسیدهام که در اواسط دهه ۲۰۰۰ در ناسا نشست برگزار میکند. میتوانید کمی بیشتر در مورد چگونگی آن جلسات صحبت کنید؟
اوکیف: به گفته خود ماسک، این تبادل جالبی بود از تلاش برای مهار آرزوهایش و گوش دادن به آرزوهایش در مورد آنچه که سعی داشت به آن فکر کند. او شخصی با قوه تخیل زیاد است. اجازه دهید آن را رها کنیم [می خندد].
او کمبود انرژی و اعتماد به نفس ندارد و از این حیث باعث ایجاد مکالمات بسیار جالبی میشد. چیزی که او به وضوح بیان میکرد، آرزویی بود که ما نیز در توسعه آن و تلاش برای تشویق این ایده بودیم؛ نه تنها با شرکتهای قدیمی، بلکه با بسیاری از شرکتهای دیگر در دنیای تجاری. ایده این بود که افکار و مهارتهای خود را برای حل کردن مشکلات یا غلبه بر محدودیتها به کار ببریم تا بتوانیم از آنها برای ادامه دادن سایر سرمایهگذاریهای اکتشافی استفاده کنیم.
فیوچریسم: بیایید کمی موضوع را عوض کنیم. نظر شما در مورد تهدیدات روسیه برای رها کردن "ایستگاه فضایی بینالمللی" (ISS) چیست؟
اوکیف: آنها از همان لحظهای که من وارد ناسا شدم، در مورد ترک ایستگاه بینالمللی تهدید میکردند و احتمالا پیش از این که من به ناسا برسم هم این تهدیدات را داشتهاند. این یک تئاتر استاندارد است و من نمیگویم که نادیده گرفته شود. البته، الان یکی از آن مواقعی است که احساس میشود آسمان در حال سقوط کردن است. بنابراین، عملی کردن این تهدید ممکن است اما من نمیدانم که آنها واقعا چه زمانی ماشه را میکشند.
همکاران روسی ما در آن زمان افرادی فوقالعاده کوشا و حرفهای بودند؛ همراه با تعهد باورنکردنی و غروری که نسبت به برنامه فضایی خود داشتند. محیط فضا واقعا ناملایم است. واقعا همینطور است. آنها کارها را به گونهای انجام میدادند که ما شاید هرگز آنها را انجام نمی دادیم. منظورم این است که تلاش آنها باورنکردنی بود.
هر بار که ملاقات دوجانبهای بین من و همتای من وجود داشت و مطمئنم که این موضوع در مورد پیشینیان و جانشینان من هم صادق است، همیشه ملاقات با یک سخنرانی از طرف روسیه آغاز میشد. باورنکردنی بود که مجبور بودم آنجا بنشینم و به نارضایتیها، تخلیه عصبانیت و هر چیز دیگری گوش کنم. این تازه مانند گرم کردن و مرحله مقدماتی است. تا زمانی که از این موضوع عبور نکنیم، به جایی نمیرسیم. هنگامی که آنها به مقصود خود نمیرسیدند، تهدید میکردند که کاری را انجام خواهند داد که مطمئنا احمقانه است.
تا جایی که من میدانم، همیشه این طور بوده است. آنها در هر موقعیتی، وقتی پاسخی را که میخواستند دریافت نمیکردند، میگفتند: ((ما باید تجدیدنظر کنیم که آیا میخواهیم کنار بکشیم یا خیر.)) و پاسخ ما همیشه این بود: ((کجا ممکن است بروی؟)) منظورم این است که این کار مانند تماس گرفتن برای سفارش پیتزا نیست.
کل این رابطه برای ایجاد یک همبستگی متقابل صورت گرفت و آنها این را میدانند. این بخشی از روحیه آنها در مورد نحوه برخورد با موضوع است. آنها همیشه می گویند: ((به همان اندازه که ما به شما وابسته هستیم، شما به ما وابسته هستید.)) و شکی وجود ندارد که این درست است.
بهترین مثالی که میتوانم برای شما بزنم، این است که پس از فاجعه کلمبیا در سال ۲۰۰۳، ما شاتل فضایی را به مدت دو سال زمینگیر کردیم و باید فرآیند فهمیدن همه چیزهایی را که احتمالا میتوانستند در این امر نقش داشته باشند، پشت سر میگذاشتیم و هر یک از آنها را تصحیح میکردیم.
موشکهای "سایوز" (Soyuz) روسی، یک مزیت بزرگ بودند؛ همان طور که مشارکت اروپاییها، ژاپنیها، روسها، کاناداییها و ما آمریکاییها یک مزیت به شمار میرفت. کل این مشارکت، به داشتن قابلیت پرتاب بستگی داشت زیرا این طور نبود که بتوانیم فقط بگوییم: بیایید آن را روی موشک خودمان بگذاریم و به فضا بفرستیم. بنابراین، این چیزی بود که به نفع همه بود تا به آن برسند و بفهمند. ما نیاز داشتیم به روسها تکیه کنیم زیرا آنها توانایی پرواز، انجام تدارکات، ارسال مواد غذایی و ارسال خدمه به ایستگاه فضایی بینالمللی را داشتند.
همان طور که گفتم، روسها همیشه هر بحثی را با این جمله آغاز میکردند که ما باید این توافق را تغییر دهیم. این بار سر میز آمدند و گفتند: «برای مشارکت به شما نیاز داریم تا برای پروازهای سایوز و همچنین فضاپیماهای "پروگرس" (Progress) به ما پول نقد پرداخت کنید.» آنها نه در آن زمان و نه در حال حاضر، پول یا حمایت زیادی را از دولت روسیه دریافت نمیکردند.
پاسخ ما این بود: ما کاملا خوشحالیم که این کار را انجام دهیم و کاری که انجام خواهیم داد این است که یک فاکتور برای شما تهیه کنیم که شامل هزینه هر فضانوردی است که تا به حال در هر ماموریت شاتل پرواز کرده است. از آنجا که شما اکنون از ما میخواهید که به شما پول بدهیم، ما به سادگی هزینه را کسر میکنیم.
نیازی به گفتن نیست که ما هرگز یک سکه را انتقال ندادیم و هیچکس هرگز از طرف روسیه چیزی به ما پرداخت نکرده است.
فیوچریسم: پرسش آخر، پرسشی است که همیشه از افراد فعال در حوزه فضا میپرسیم. آیا شما به موجودات فضایی اعتقاد دارید؟
اوکیف: من فکر میکنم در جایی باید نوع دیگری از زندگی وجود داشته باشد. آیا چیزی برای اثبات این باور دارم؟ نه، چیزی ندارم.