نشست خبری اعلام فراخوان چهاردهمین جشنواره بین المللی فارابی ویژه علوم انسانی و اسلامی امروز ۲۵ مهرماه با حضور عبدالحسین کلانتری معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و دبیر جشنواره، حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و رئیس دبیرخانه دائمی جشنواره فارابی و مهدی عباس زاده دبیر شورای علمی جشنواره در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد.
حجت الاسلام رضا غلامی در این نشست با اشاره به اهداف برگزاری جشنواره فارابی گفت: هدف اصلی جشنواره بینالمللی فارابی که بدون اغراق، یکی از معتبرترین جشنوارههای علمی در عرصه علوم انسانی و اسلامی محسوب میشود، اولاً، شناسایی برترین نظریات و نوآوریهای علمی در علوم انسانی و اسلامی ثانیاً، معرفی آنها به جامعه علمی جهت استفاده و الگوبرداری و ثالثاً، تشویق و حمایت معنوی و مادی از صاحبنظران و نوآوران برجسته است. در این جهت، طبیعی است که جشنواره بینالمللی فارابی، ضمن توجه خاص به موضوع کیفیت گرایی، بر روی برخی شاخصهای علمی که میتواند یک نظریه برتر یا نوآوری علمی را از کارهای علمی معمولی متمایز کند، تاکید دارد. من در اینجا قصد دارم کمی برای محققین جوان در باب این شاخصها توضیح دهم.
وی با بیان اینکه یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی پژوهشهای علوم انسانی، مسئله مندی محققین علوم انسانی و اسلامی است، گفت: ما کمتر دنبال تحقیقات موضوع محور هستیم. آنچه برای داوران پژوهشهای علوم انسانی و اسلامی حائز اهمیت است، قدرت محقق در مسئله یابی و سپس، توانایی او برای شرح دقیق و عمیق مسئله یا گرهی علمیای است که محقق درصدد باز کردن آن است. در یک تحقیق کیفی، هر قدر مسئله یا گره علمی خردتر و جزئیتر باشد بهتر است. از طرف دیگر، در مسئله یابی، مهم انتخاب مسئلهای است که از بطن نیازهای مبتلابه کشور متولد شده باشد.
غلامی تصریح کرد: نیازهای مبتلابه فقط در تحقیقات کاربردی مطرح نیستند، بلکه در تحقیقات نظری هم میتوان با چند واسطه به نیازهای مبتلابه رسید. در اینجا، اشراف محقق به ادبیات علمی تحقیق خود و همچنین به شرایط عینیای که تحقیق به آن وابسته است، خیلی اهمیت دارد و ماحصل تحقیق باید توانمندی محقق در این زمینه را بروز و ظهور داده باشد. به بیان دیگر، این روا نیست که برای محقق نیازهای مبتلابه را بازگو کنیم یا مسائل را فهرستوار در اختیار او بگذاریم چراکه نفس نیازشناسی و مسئله یابی، یکی از مراحل تعیین کننده تحقیق به شمار میرود و قدرت محقق را آشکار میکند.
وی با بیان اینکه از هر بیست تحقیقی که در علوم انسانی و اسلامی انجام میشود، به سختی بتوان مسئله مندی محقق و قدرت او در تبیین مسئله را احراز کرد، گفت: بعضی تصور میکنند که مسئله یعنی یک بخش کوچک از تحقیق که در ابتدای تحقیق تشریح شده و باب آن بسته میشود اما به نظر میرسد، بخش عمده یک تحقیق، توصیف و تبیین جزئی نگرانه ابعاد و اضلاع گوناگون مسئله و نقاط پرچالش آن است. به بیان دیگر، توصیف و تبیین مسئله، بیش از هفتاد درصد از تحقیق را تشکیل میدهد و اگر به خوبی توصیف و تحلیل شود به طور طبیعی پاسخ از دل این توصیف و تحلیل متولد میشود.
غلامی اضافه کرد: شاخص بعدی، چارچوب نظری است. آن تحقیقی در علوم انسانی و اسلامی تحقیق واقعی است که از چارچوب نظری روشن و قویای برخوردار باشد. چارچوب نظری به مبانی و اصولی که از تحقیق حمایت میکند، شباهتهایی دارد اما لزوماً مساوی با مبانی نیست. البته در پرانتز عرض کنم که مبانی هرقدر هم که خود را به مرزهای قطعیت نزدیک کند، باز از مراتبی از نسبیت برخوردار است لذا در مبانی توقع قطعیت، توقع واقعبینانهای نیست. درواقع، چارچوب نظری تحقیق، آن اندیشه یا نظریه مادری است که تحقیق در مسیر آن شکل گرفته و در امتداد آن قابل توصیف است. به عبارت واضحتر، وقتی یک محقق وارد صورتبندی مسئله خود و سپس توصیف و تبیین مسئله میشود، این پرسش خودنمایی میکند که صورتبندی و شرح و تحلیل مسئله از چه نظریه مادری تبعیت میکند؟ خیلی از تحقیقات فاقد چارچوب نظری هستند و یا محقق نمیتواند چارچوب نظری منتخب خود را به درستی و به صورت متقن توضیح دهد.
وی با تاکید بر اینکه فرضیه مندی شاخص دیگری است که باید بر آن توجه ویژه ای شود، گفت: این درست است که در نظر گرفتن فرضیه برای تحقیقات مروری و تتبعی، یا گونههایی از تحقیقات تفسیری (و نه همه آنها)، جایگاهی ندارد اما فرضیه جدای از حضور معنادار و سرنوشتساز در تحقیقات اثباتگرا میتواند در هر تحقیقی که پرسشهای مشخصی در آن مطرح باشد، به مثابه پاسخ یا پاسخهای محتمل به پرسشها در نظر گرفته شود. سپس، این پاسخهای محتمل، تک به تک مورد نقد روشمند قرار میگیرد تا نهایتاً آن پاسخی که در برابر نقدها مقاومت بیشتری از خود نشان داد به عنوان پاسخ تحقیق انتخاب شود.
غلامی شاخص مهم دیگر در ارزیابی پژوهشهای علوم انسانی را روش شناسی عنوان کرد و گفت: در فلسفه هر رشتهای که از آن به فلسفههای علم یا فلسفههای مضاف هم تعبیر میشود، بعضی از روش شناسی ها از جهت علمی موجه محسوب میشوند و محققین متناسب با پرسش اصلی و پرسشهای فرعی خودشان، روش شناسی کارآمدی را از بین روش شناسی های موجه در رشته خود انتخاب میکنند. محقق باید بتواند توضیح دهد که روش شناسی منتخب خود تا چه حد در جهت پاسخگویی موفق به پرسشهای اصلی و فرعی او کارایی دارد.
رئیس دبیرخانه دائمی جشنواره فارابی با اشاره به موضوع فلسفه علم سخن افزود: در فلسفه علم جهان بینی حاکم بر روش شناسی یا به تعبیر دیگر، گفتمان مسلط بر روش شناسی مورد بررسی قرار میگیرد و یکی از معیارهای اصلی در موجه بودن روش شناسی، سازگاری روش با جهان بینی یا گفتمان رایج است. بنابراین، روش شناسی یک عنصر تزئینی و تشریفاتی نیست بلکه نه فقط از ابتدا تا انتهای تحقیق مداخله دارد، بلکه توصیف و تبیین مسئله یا پاسخگویی موفق به مسئله را تضمین میکند. در برخی تحقیقات بر حسب نوع پرسشها به چند روش به صورت مجزا یا یک روش ترکیبی نیازمندیم اما این روشها نباید در انسجام تحقیق اختلال به وجود آورد.
غلامی با بیان اینکه در اکثر تحقیقات علوم انسانی و اسلامی، در زمینه روش شناسی ضعف وجود دارد، گفت: این ضعف امر کیفیت تحقیقات را کاهش داده است. در حقیقت، روش شناسی، تناسبی با تحقیق ندارد، یا روش شناسی کارایی ندارد و یا روش شناسی در رگهای تحقیق شریان پیدا نکرده و حتی تحقیق، از نوعی بی روشی رنج میبرد.
غلامی شاخص دیگر در ارزیابی پژوهشهای علوم انسانی را تبیین ادبیات علمی تحقیق عنوان کرد و گفت: ادبیات تحقیق یعنی اتمسفر علمی که تحقیق به آن تعلق دارد. محقق باید در تحقیق خود قادر باشد ادبیات علمی حوزه تحقیق را با همه سطوح و طبقاتی که در آن عینیت یافته، به دقت و با پرهیز از کلی گویی های بی خاصیت تشریح کند. همچنین باید مرز علمی مرتبط با تحقیق را با جزئیات بیان کرده و فاصله تحقیق با مرزعلمی رشته ذی ربط را روشن نماید. بعضیها ادبیات علمی را مساوی با پیشینه تحقیق تلقی میکنند اما من نسبت این دو با همدیگر را عموم و خصوص مطلق قلمداد میکنم چراکه تشریح ادبیات علمی چیزی فراتر از سابقه تحقیق به شمار میرود.
رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی یادآور شد: در پیشینه و سابقه تحقیق، به دنبال پاسخ روشن محقق به یک سوال مهم هستیم و آن اینکه، اولاً، تحقیق حاضر چه نسبتی با تحقیقات انجام شده در گستره تحقیق دارد و ثانیاً، کدام نوآوری یا نوآوریها، تحقیق حاضر را با تحقیقات قبلی متمایز میکند. آنهایی که مدعی نوآوری هستند باید ادعای خود را در خلال تشریح ادبیات علمی و پیشینه تحقیق مطرح کنند.
وی نظم حاکم بر تحقیق را شاخص بعدی در تحقیقات علوم انسانی عنوان کرد و گفت: نظم تحقیق یعنی چینش درست و وزنبندی شده گزارههای اصلی و فرعی تحقیق در جایگاههای مناسب، پشتیبانی هدفمند گزارهها از همدیگر و مفصل بندی صحیح این گزارهها البته بر اساس چارچوب نظری و روش شناسی منتخب تحقیق. در واقع، چارچوب نظری و روش شناسی در اینجا، نقش نخ تسبیح را بازی میکنند. بعضی از تحقیقات علوم انسانی و اسلامی از آشفتگی رنج میبرند و یا به قدری وارد حواشی میشوند که مفصل بندی بخشی از گزارههای آنها عملاً مضمحل میشود.
غلامی با بیان اینکه شاخص مهمی که کمتر از آن سخن به میانمی آید، آزادی محقق از تابوهای علمی است، گفت: محقق در مسیر نظریه پردازی، باید از هر آنچه او را از نگاه عقلانی و واقع بینانه دور میکند، یا هر آنچه به روش عقلی نقد پذیر نیست، فاصله بگیرد و تلاش کند تا خود را از تعصبات بیجا، هر قدر هم که در جامعه رواج داشته باشد، نجات دهد. علاوه بر این، یکی از مشکلاتی که بعضی از محققین با آن روبرو هستند، سیاستزدگی است. سیاستزدگی در تحقیق یعنی افتادن در فضاهای هیجانیِ سیاسی و تکیه دادن تحقیق به برداشتهای سیاسی ناشی از جانبداریها و دلدادگیهای سیاسی که اغلب با آنکه روکشی از واقعیت را دارند اما واقعی نیستند و محقق را توصیف و تبیین روشمند پدیدههای اجتماعی باز میدارد.
وی مستندات تحقیق را شاخص دیگری عنوان کرد که نوع آن را روش شناسی تحقیق معین میکند و گفت: در کشور ما و در کارهای کتابخانه ای، خوشبختانه پر استنادی رواج پیدا کرده اما برخی از محققین توجه ندارند که در برابر استنادات تحقیق خود مسئول هستند و به صرف ارجاع مدعیات جزئی به منابع متنوع، مسئولیت آنها درباره روایی تحقیق و نیز هماهنگی و انسجام محتوایی تحقیق از بین نمیرود. برای ارزیابان پژوهشهای علوم انسانی این مهم است که منابع تحقیق چه نسبتی با چارچوب نظری و روش، شناسی تحقیق دارد؟ آیا در تحقیق جنبه ویترینی دارد یا محقق در شبکه فکری خود به آنها وابسته است؟ اینها جدای از بحث متجانس بودن منابع، اعتبار منابع و دسته اول بودن آنها و همچنین دقت در ارجاع دهی است که در جای خود اهمیت زیادی دارد.
غلامی با بیان اینکه پژوهش در علوم انسانی و اسلامی لزوماً تألیف کتاب نیست، گفت: در یک کتاب علمی، انتظار میرود نتایج تحقیق بر اساس استانداردهای نگارش و تألیف منتشر شود ضمن آنکه در یک کتاب بنا نیست تا نقشه پژوهش تبیین شود بلکه نقشه پژوهش، در زیر پوست کتاب قرار دارد. بر همین اساس، شاخصهای ارزیابی پژوهش در همه موارد، با شاخصهای ارزیابی کتاب یکسان نیست.
رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: معمولاً در تحقیقات نظری از محقق انتظار داریم ضمن شرح افق پیش روی تحقیق، پیشنهادات خود را در جهت بسط و تکمیل تحقیق و اقتضائات آن بیان کند، اما در تحقیقاتی که جنبه کاربردی دارد، پیشنهادات، یا صورت دیگری از نتایج تحقیق و پاسخگویی به مساله است و یا ناظر بر نحوه بهره گیری از نتایج تحقیق در صحنه عمل است؛ البته تاکید میکنم که در این نوع از پیشنهادات، باید هر پیشنهاد مولود نتایج تحقیق باشد نه اینکه به تحقیق وصله شده باشد.
غلامی با تاکید بر اینکه جشنواره فارابی به دنبال شناسایی نظریات جدید است، گفت: نظریه پردازی با تتبعات علمی و کارهای مروری و دائرة المعارفی نباید خلط شود. البته روشن است که تحقیقات مروری بسترهای لازم را برای نظریه پردازی مهیا میکنند، و در جای خود ارزشمندند، اما در آنها بنا نیست نظریه نویی ارائه شود.
وی تصریح کرد: در شمار کثیری از تحقیقات علوم انسانی و اسلامی که به صورت کتاب تألیف و منتشر میشود، نزدیک شصت درصد از کتاب و در مواردی بیشتر، به طرح و توضیح کلیات و مفاهیم و مرور دیدگاهها اختصاص پیدا میکند این در حالی است که محقق میتواند یا به منابع دیگر ارجاع دهد و یا با طرح مفروضات اساسی خود، از تکرار مکررات پرهیز کند.
غلامی بر ضرورت اینکه نظریه باید بتواند دانش تخصصی ذی ربط را با تحول روبرو کند، تاکید کرد و افزود: این تحول یا به منزله ابطال یا نقد و از دور خارج کردن نظریات رایج در محیط دانشِ تخصصی است، یا به منزله اصلاح و تکمیل نظریات رایج قبلی، و یا در موقعیت ارائه نظریه جایگزین برای نظریههای ابطال و نقد شده است.
وی اظهار امیدواری کرد: با تلاشهایی که در کشور در جریان است، روز به روز شاهد کیفیتر شدن تحقیقات در علوم انسانی باشیم ضمن آنکه کیفیتر شدن، مطمئناً از جهتی مقدمه نوآوری و از جهت دربردارنده نوآوری محسوب میشود.
No tags for this post.