ممکن است شما فردی را در خانواده، دوستان و یا اطرافیان خود بشناسید که ویژگیهای رفتاری او با عامه مردم متفاوت است. به عنوان مثال، شاید او نمیتواند به درستی صحبت کند و ادای کلمات او با تاخیر همراه است. شادیها و غمهایش را با کسی شریک نمیشود. اگر کودک باشد نمیتواند مانند همسن و سالهای خود بازی کند و ممکن است ساعتها با یک وسیله کوچک سرگرم شود.
زمانیکه او میخواهد با شما و یا دیگران ارتباط برقرار کند ممکن است پیوسته و بدون توجه به طرف مقابل صحبت کند. این ویژگیها نشان میدهد که این فرد مبتلا به بیماری اوتیسم است.
اوتیسم و یا درخودماندگی نوعی اختلال در رشد است که حیطه اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری پیش از 3 سالگی کودک بروز میدهد. کودک مبتلا به اوتیسم درک درستی از محیط اطراف خود ندارد و به همین دلیل نمیتواند مانند دیگران رفتار کند. به عنوان مثال، او ضمیر <> را درک نمیکند و به جای استفاده از آن در جمله، اسم خود را مینشاند. فرد مبتلا به اوتیسم معمولا ارتباطی یکطرفه دارد. او میتواند بدون توجه به حالات دیگران تنها درباره خود صحبت کند.
اوتیسم در پسران، 3 تا 4 برابر بیشتر از دختران بروز میدهد. دلایل ابتلا به این بیماری به وضوح مشخص نیست. با این حال، نظریههایی در این زمینه ارائه شده است. از جمله این نظریهها، عوامل ژنتیکی مانند جهش ژنی و همچنین تاثیر محیط اطراف بر شدت آن است.
این بیماری از لحاظ ارتباطی و اجتماعی، انسان را در یک حباب قرار میدهد تا از این طریق او نه بتواند با کسی ارتباط برقرار کند و نه محیط اطراف خود را بشناسد. اوتیسم با شدتهای مختلفی در افراد بروز میدهد. گاهی ممکن است فردی تمامی ویژگیهای این بیماری را داشته باشد و فردی دیگر تنها یکی از آن ویژگیها را تجربه کند. گاهی هم ممکن است فردی به عنوان بیمار مبتلا به اوتیسم شناخته نشود ولی ویژگیهایی از آن را در خود داشته باشد و این ویژگیها باعث شوند تا او قابلیتهای خاصی را به دست اورد.
محققین به منظور شناخت بهتر افراد مبتلا به اوتیسم، مطالعهای را روی آنها انجام دادند. آنها پرسشنامهای تهیه کردند و از 312 نفر خواستند تا از طریق اینترنت آن را تکمیل کنند. این مطالعه تعدادی تست خلاقیت را نیز شامل میشد. از شرکت کنندگان درخواست شد تا راههای مختلفی برای استفاده از یک آجر و یا یک گیره کاغذ ارائه دهند. نتایج تحلیل پاسخها نشان داد آن دسته از افراد که بیش از 3 بار روشی غیر معمول برای استفاده از آنها ارائه دادند دچار اوتیسم حاد بودند.
سپس از شرکت کنندگان درخواست شد تا 4 نقاشی انتزاعی مقابل خود را طی 1 دقیقه تفسیر کنند. تفسیرهای یک فرد میتوانست متعدد باشد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که هرقدر تعداد تفسیرها و ایده پردازیها یک فرد بیشتر بود، اوتیسم در آن فرد شدت کمتری داشت.
محققین از این مطالعه دریافتند که میان اوتیسم و خلاقیت ارتباط مستقیمی وجود دارد. به گفته آنها افراد مبتلا به اوتیسم حاد نمیتوانند ایده پردازیهای متعددی داشته باشند ولی ایدههای آنها بسیار خلاقانه است. مسئله مهم این است که با توجه به نوع تفکر این افراد که بسیار انعطاف ناپذیر و تکراری است، آنها میتوانند ایدههایی ارائه دهند که شاید به ذهن یک انسان سالم و در عین حال خلاق خطور نکند؛ ایدههایی که بسیار نادر و غیرمعمول هستند.
اگر در مقابل این افراد تعدادی چیستان قرار دهیم که خلاقیت آنها را بسنجد، برخلاف افراد سالم که ابتدا راههای طبیعی و رایج حل آن را امتحان میکنند، این افراد از همان ابتدا روشهای متفاوت و غیر معمول را در نظر میگیرند. به عبارتی دیگر، مغز آنها توانایی ایده پردازی متعدد را ندارد ولی، قسمتی از آن که مسئول تولید ایدههای نوین و نادر است به طور چشمگیری تواناست.
این مطالعه به طور کامل در نشریه Autism and Developmental Disorders شرح داده شده است.
No tags for this post.