نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

وضعیت ادبیات نوآوری اجتماعی در ایران و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

سپس ادبیات مکتوب (شامل مقاله و کتاب) موجود در کشور ارزیابی و نقد شود و نهایتاً فعالیت‌های مورد ادعای نوآوری اجتماعی شامل کمیته امداد، جهاد سازندگی، هیئت‌ها و خیریه ها مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. از میان بیش از 100 تعریف موجود که از سال 2011 تاکنون در حوزه نوآوری اجتماعی مطرح شده، شاید بتوان آنها را در 7 دسته جای داد: 
  
دسته اول: نوآوری اجتماعی برای انجام کاری خوب (زندگی بهتر رفاه/ بهبودی) برای جامعه

دسته دوم: نوآوری اجتماعی برای تغییر شیوه¬های اجتماعی ویا ساختار

دسته سوم: کمک به توسعة شهری و جامعه

دسته چهارم: تجدید سازمان فرایندهای کار

دسته پنجم: درهم آمیختگی نوآوری¬های فناورانه با مفهوم فرهنگی

دسته ششم: ایجاد تغییرات در حوزه و قلمرو کار اجتماعی (محرومیت اجتماعی)

دسته هفتم: ایجاد نوآوری با استفاده از ارتباطات. 

در نهایت به نظر من، نوآوری اجتماعی مجموعه فعالیت ها و اقدامات جدیدی هستند که پاسخ¬هایی بهتر و اثربخش تر برای مشکلات اجتماعی حداقل یک قشر از جامعه، فراهم می کنند.

این امر از طریق فرآیندهای اجتماعی در قالب ارزش ها و هنجارهای بومی، به عبارتی ایجاد روابط اجتماعی بین گروه های مختلف که در حل مشکل مورد نظر ذینفع هستند، جلب مشارکت و توانمندسازی آنها، صورت می پذیرد. نکته مهم در این تعریف؛ توجه به سه رویکرد کلیدی غالب درباره نوآوری اجتماعی شامل تقاضای اجتماعی، چالش های اجتماعی و تغییرات سیستماتیک است که به فرایند توسعه سازمانی و تغییر در روابط نهادها و ذی نفعان، تحول در نگرش ها و باورها، راهبردها و خط مشی ها، ساختارها و فرآیند سازمانی، خدمات و سیستم های ارائه آن و روش های کار، مأموریت و مسئولیت مؤسسات، پیوند میان آن ها و طیف مختلف بازیگران مربوط است.

 ارزیابی 30 مورد ادبیات مکتوب (شامل مقاله و کتاب) موجود در کشور نشان از مغشوش بودن مفهوم، میدان و مناسبات این پدیده نوظهور دارد. 
ادبیات جهانی نیز بنا بر رویکردهای متفاوتی که متناسب با هر فرهنگ و جامعه داشته، کاملاً متفاوت و مشوش است. 

جالب آنکه حداقل محقق، به مطالعه یا مقاله ای که با تحلیلی اجتماعی- انتقادی به پدیده نوظهور نوآوری اجتماعی پرداخته باشد، بر نخورده در حالیکه مهمترین قید این مفهوم، اجتماعی است.

یکی از مشکلات رویکردهای مورد ادعای نوآوری اجتماعی (سنتی، هیئتی و خیریه‌ای (که همه می‌خواهند نفعی برسانند))، آن است که چون مقطعی کار می‌کنند و به لحاظ زمانی، پایایی ندارند؛ واقعاً معضل را از بین نبرده و در بهترین حالت مثل یک مسکِّن هستند. می‌توانید مسکِّن را دوباره تجویز کنید، ولی ریشه مسئله هیچ تغییری نکرده است.

در رویکرد نوآوری اجتماعی بیشتر به سراغ این می‌روند که ما برای ریشه کاری بکنیم. مثل همان ضرب‌المثلی که می‌گویند اگر به کسی ماهی بدهی یک بار سیر می‌شود. این نوآوری اجتماعی نیست، صرفاً خیریه سنتی هست، یک قدم بالاتر این است که ماهی¬گیری را یاد بدهی و این تأثیر اجتماعی مثبت‌تری دارد.
 یک فرد دیگر می‌گوید ماهی‌ها چون جایی برای نگهداری ندارند خراب می‌شوند و در نتیجه سیستم یخچال و بسته‌بندی تولید می‌کند. در واقع این سیستم نوآوری به مرور توسعه پیدا می‌کند.اینجا هدف بیشتر تأثیر اقتصادی و بهبود وضع معیشت است. 

در مراحل بعد می‌توان گفت که می‌شود اینجا یک اکوتوریسمی هم برقرار کرد که افراد بیشتر بیایند و با پخت‌وپز انواع ماهی چند شغل دیگر هم به وجود می‌آید. یک فرد دیگری دغدغه قشر فرهنگی دارد و می‌گوید این همه توریست می‌آیند، بافت فرهنگی ممکن است از بین برود و ترغیب می‌شود تا یک سری کارهای فرهنگی انجام دهد. در نتیجه می‌توان این طیف را بیشتر و بیشتر گسترش‌ داد و اکوسیستم را غنی‌تر کرد. 

یک مشکل که در خیریه‌ها در بعد جهانی مطرح است، به‌ویژه آن‌هایی که فردمحور هستند و یک نفر را به عنوان بنیان‌گذار خود می‌بینند، این است که آن فرد ممکن است تمایل داشته باشد که خود را دانای کل بداند و زحمت پایش اثربخشی را به خود نمی‌دهد و مدت‌ها کاری را بدون آن که بفهمد تأثیری داشته یا نه انجام می‌دهد. بعضی وقت‌ها این کار اثر مثبتی هم دارد ولی اگر منابع را از طرق بهتری به کار می‌گرفتند، ممکن بود اثر خیلی بیشتری داشته باشد و اینجا دوباره پای نوآوری به میان می‌آید. چون یکی از کارهای نوآوری بهبود فرآیندها است و این دقیقاً همان کاری است که ژاپنی‌ها در اتومبیل‌سازی انجام دادند.

آن‌ها خیلی زود فهمیدند نمی‌توانند با غول‌های اتومبیل‌سازی آمریکا سرشاخ شوند، ولی دیدند که می‌توانند فرآیند را بهبود دهند تا همان ماشین با هزینه پایین‌تر(مصرف کمتر) و کیفیت بهتر تولید شود.

*اباذر اشتری مهرجردی –  استادیار جامعه شناسی موسسه مطالعات اجتماعی و فرهنگی

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل