به گزارش سیناپرس، طرفداران این محصولات اصلاح شده ژنتیکی می گویند ویرایش ژنتیکی سریع تر و دقیق تر از روش های سنتی اصلاح محصولات است و می تواند چالش های در حال تکامل را برای تولید غذا و منافع مصرف کنندگان برطرف کند. در مقابل، منتقدان استدلال می کنند که این فناوری جدید می تواند عواقب ناخواسته ای ایجاد کرده و سازمان های دولتی باید کاستی های مقررات فعلی را برطرف کنند.
با توجه به واکنش شدید مهندسی تراریخته برای ارگانیسم های اصلاح شده ژنتیکی (GMOs)، گمانه زنی های زیادی در مورد اینکه آیا مردم غذاهای ویرایش شده ژنتیکی شده را می پذیرند، وجود دارد.
در این راستا، یک مطالعه جدید از دانشگاه ایالتی آیووا اولین مطالعه ای است که پذیرش عمومی غذاهای ویرایش شده ژنی را با استفاده از یک نمونه ملی ارزیابی می کند.
در این پژوهش محققان، شرکت کنندگان را مورد بررسی قرار دادند تا بفهمند که آیا آنها غذاهای اصلاح شده ژنتیکی را می خورند یا فعالانه از مصرف آن ها اجتناب می کنند. محققان قصد دارند این نظرسنجی را هر دو سال یک بار در دهه آینده تکرار کنند تا ببینند چگونه نگرش عمومی نسبت به غذاهای ویرایش شده ژنتیکی با ورود محصولات بیشتر به بازار تغییر خواهد کرد.
کریستوفر کامینگز (Christopher Cummings) پژوهشگر ارشد این مطالعات گفت: در حال حاضر، افراد زیادی در این میان هستند که به طور کامل تصمیم خود را در مورد غذاهای اصلاح شده ژنتیکی نگرفته اند، اما با یادگیری بیشتر در مورد فن آوری ها و محصولات، احتمالاً به یک طرف معادله می روند. او می افزاید، من فکر می کنم این موضوع شدیدا به تجربه مصرف کننده بستگی دارد.
محققان دریافتند : احتمال خوردن یا پرهیز افراد از غذاهای اصلاح شده ژنتیکی عمدتاً به ارزش های اجتماعی آنها و میزان اعتماد آنها به دولت، صنعت و گروه های محیطی بستگی دارد. کارشناسان صنایع غذایی این ذهنیت را دارند که مردم بر اساس هزینه، ظاهر، طعم و محتوای غذایی در مورد غذاها تصمیم می گیرند. کامینگز می گوید، مطالعه ما نشان می دهد که وقتی شما یک فناوری جدید دارید که مردم با آن آشنا نیستند و عوامل دیگر به ویژه ارزش های اجتماعی و اخلاقی افراد نقش بسیار بیشتری دارند، تصمیم گیری بسیار دشوار می شود.
این مطالعه نشان می دهد : افرادی که تمایل بیشتری به خوردن غذاهای خام یا فرآوری شده ژنتیکی دارند، عموما علم و فناوری را به عنوان ابزار اصلی برای حل مشکلات جامعه می دانند. آنها به تنظیم کننده های دولتی مواد غذایی و صنعت بیوتکنولوژی کشاورزی اعتماد بالایی دارند و عموماً اعتقاد قوی در مورد نحوه تولید غذا ندارند. این افراد جوان تر بوده و دارای سطح تحصیلات بالاتر و درآمد خانوار بیشتری هستند.
در مقابل، افرادی که تمایل کمتری به خوردن غذاهای خام یا فرآوری شده ژنتیکی دارند، بیشتر به علم و فناوری شک دارند. آنها برای نحوه تولید غذای خود ارزش بیشتری قائل هستند و می گویند اخلاق نقش مهمی دارد و تولید بیشتر به اعتقادات شخصی یا گروه های محیطی خود متکی است تا دولت و صنعت. افراد این گروه نیز معمولاً درآمد کمتری داشته و مذهبی تر، مسن تر و بیشتر از جنسیت زنان هستند چراکه حدود ۶۰ درصد از زنان در این نظرسنجی گفتند که تمایلی به خوردن غذاهای فرآوری شده ندارند و عمداً از غذاهای ویرایش شده ژنتیکی اجتناب می کنند.
شرح کامل این پژوهش جذاب و یافته های آن در آخرین شماره مجله تخصصی Frontiers in Food Science and Technology منتشر شده است.
مترجم: کاظم فلاحی پناه