بنا به دلایل مختلف در طی سالیان متمادی استفاده از ظرفیت سواحل و دریا در برنامهریزیهای کشور بهعنوان محور تلقی نشده است.
در این راستا، ضمن تبیین دریاپایگی یا پیشرفت دریامحور ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی آن، راهکارهای لحاظ نمودن ابعاد فوق در برنامهریزی کلان کشور ارائه می شود. برای تدوین ابعاد مختلف ضرورتهای لازم در دنیا بررسی شده و باتوجهبه تجربههای جهانی و ویژگیهای جغرافیایی کشور موارد فوقالذکر تشریح گردیده است.
نتیجه بررسی ها نشان میدهد مفهوم دریامحور با جهتگیری کلیه فعالیت کشور در راستای بهرهگیری از امکانات ترکیبی خشکی و دریا میتواند تحقق یابد. در کل میتوان گفت درنظرگرفتن ابعاد فوقالذکر نهتنها بهعنوان یک الزام طرح میشود، بلکه توجه به آنها در پیشرفت کشور اجتنابناپذیر است.
مطالعات صورتگرفته نشان میدهد که حدود یکسوم جمعیت دنیا در سواحل دریاها و اقیانوسها زندگی میکنند.
علاوه بر اهمیت سواحل در اسکان جمعیت، از نظر اقتصادی بسیار قابلتوجه هستند و اقتصاد دریا یکی از ابعاد مهم اقتصادی کشورهایی است که در سواحل دریاها و اقیانوسها هستند.
بدین ترتیب، طول سواحل ایران حدود ۵۸۰۰ کیلومتر است که ۹۰۰ کیلومتر آن متعلق به سواحل شمال کشور است که در سه استان گیلان، مازندران و گلستان توزیع شده است و حدود ۴۹۰۰ کیلومتر با احتساب سواحل جزایر است که در چهار استان خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان گسترش یافته است. هر یک از سواحل کشور دارای منابع و قابلیتهای مختلفی هستند که کارکردهای متفاوتی را در سطح ملی و منطقهای دارا هستند.
بررسیها نشان میدهد که هرقدر از سواحل به داخل کشور پیش میرویم، از کارکردهای دریا و سواحل کاسته شده و اصطلاحاً رنگ و بوی خشکی بیشتر میشود. وجود نعمت سواحل گسترده در شمال و جنوب کشور امکان بسیار مناسبی برای توسعه فعالیتها در کشور قرار داده است که آنطور که باید موردتوجه جدی قرار نگرفته است و نتوانسته ارتباط مناسبی را با توسعه کشور برقرار نماید.
توسعه نامتوازن از مشکلات اصلی کشور محسوب میشود. نگاهی به ابعاد مختلف پیشرفت کشور نشان میدهد ، همه مکانهای کشور بهصورت یکسان توسعهنیافته است. به طور مثال تقریباً در میان حدود ۱۲۰۰ شهر موجود در کشور فقط در ده شهر امکانات مورد نیاز یک زندگی فراهم گردیده است و بقیه شهرها از امکانات موردنظر بیبهره ماندهاند.
در این میان شهرهای موجود در سواحل شمالی و جنوبی کشور از گسترشی که شهرهای مستقر در درون کشور مانند تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز و … به طور نسبی شهرهای ساحلی کشور از امکانات بیبهره بوده و پیشرفت کمتری داشتهاند.
ابعاد پیشرفت دریاپایه
ابعاد اقتصادی
مناطق ساحلی تقریباً در همه نقاط دنیا بهعنوان کانون و قطب اقتصادی محسوب میشود. وجود فعالیتهای تجاری و بازرگانی برای انتقال مسافر و کالا، وجود بندرهای نفتی متعدد برای واردات و صادرات محصولات نفتی و گازی در کنار فعالیتهای گردشگری از مهمترین بنیانهای اقتصادی این مناطق است.
ابعاد اجتماعی و فرهنگی
مناطق ساحلی از زمانهای گذشته بهعنوان دروازه ورودی کشورهای مستقر در سواحل بوده و به همین دلیل فرهنگهای مختلف از این طریق وارد کشورها میشده است.
ابعاد زیست محیطی
به دلیل فعالیتهای گسترده صنعتی، کشاورزی و گردشگری در سواحل، این مناطق دارای انبوهی از مشکلات زیستمحیطی هستند که اقدامات صورتگرفته در آنها برای رفع این مشکلات با توجه به پیچیدگی و مشکلات زیاد این مناطق خیلی موفق عملنکرده است.
با توجه به این موضوع بعد زیستمحیطی از ابعاد مهم پیشرفت دریامحوری بوده و هرگونه اقدام توسعهای در این مناطق باید با توجه به این بعد از سواحل باشد.
ابعاد امنیتی
سواحل همواره به دلیل امکان نفوذ گسترده عوامل خارجی از بعد امنیتی مختلفی برخوردار هستند. استقرار نیروهای دریایی با ترکیبهای مختلف و همچنین حفاظت از خطوط کشتیرانی و صیادی و در عین حال فعالیتهای قاچاق که به طور گسترده و پنهانی در این مناطق وجود دارد همه موضوعاتی است که توجه به ابعاد امنیتی و نظامی این مناطق را توجیه میکند.
*منوچهر فرج زاده عضو اندیشکده آمایش بنیادین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و استاد دانشگاه تربیت مدرس
No tags for this post.