به گزارش سیناپرس، نتایج این تحقیق درک ما را از عوامل ایجاد کننده بیماری روانی افزایش داده و ممکن است به شناسایی درمان های جدید کمک کند. به گفته پژوهشگران، مردم اغلب سلامت روان را جدا از سلامت بقیه بدن می دانند که به دور از واقعیت است.
بر اساس یافته های مطالعات جدید شواهد واضحی وجود دارد که بسیاری از مواد بیوشیمیایی درگیر در بیماری هایی مانند دیابت و شرایط خودایمنی به طور مستقیم بر عملکرد مغز ما تأثیر می گذارد.
بیومارکر به سادگی چیزی در بدن بوده که نشانه بیماری یا فرآیند خاصی است. بیومارکرها اغلب به مواردی که در آزمایش خون مانند کلسترول، قند خون، آنزیم های کبدی، ویتامین ها یا نشانگرهای التهاب که در آزمایش خون تشخیص داده می شود، اشاره دارد. به گزارش سیناپرس، نشانگرهای زیستی یافت شده در آزمایش های معمول خون مفید هستند زیرا اغلب تحت تأثیر رژیم غذایی و شیوه زندگی یا درمان با دارو قرار می گیرند.
اغلب بررسی نقش این بیومارکرهای خونی در شرایط سلامت روان دشوار است. هم بیماری های روانی و هم نشانگرهای زیستی خون عواملی هستند که متخصصان ژنتیک آن را ویژگی های پیچیده می نامند. در ویژگی پیچیده ژن های زیادی دخیل هستند و عوامل محیطی نیز نقش دارند.
به گزارش سیناپرس،در دسترس بودن گسترده داده های ژنتیکی به ما این امکان را داده است که بررسی کنیم که چگونه تعداد زیادی از تغییرات کوچک در توالی دی ان ای با خطر ابتلا به بیماری روانی مرتبط است و همین گونه ها می توانند به سطوح اندازه گیری شده یک نشانگر زیستی در خون نیز مرتبط شوند. به گزارش سیناپرس،به عنوان مثال، یک نوع در یک ژن خاص ممکن است خطر ابتلا به اسکیزوفرنی را افزایش دهد و همچنین با کاهش سطح یک ویتامین در گردش خون در ارتباط باشد.
ویلیام ری (William Reay) پژوهشگر فوق دکتری دانشکده زیست پزشکی دانشگاه نیوکاسل و یکی از پژوهشگران این مطالعات توضیح می دهد که مطالعه اخیر ما به دنبال استفاده از ژنتیک برای بررسی رابطه بین ۹ اختلال سلامت روان و ۵۰ عامل اندازه گیری شده در آزمایش های معمول خون، مانند کلسترول، ویتامینها، آنزیمها و شاخصهای التهاب بود که در مجموع دادههای تقریباً یک میلیون داوطلب را شامل می شد.
او در ادامه گفت: همبستگی ژنتیکی به معنای تأثیر تغییرات توالی دی ان ای بر خطر ابتلا به یک بیماری روانی است و سطوح یک نشانگر زیستی بیشتر از آنچه که به طور تصادفی رخ می دهد به یکدیگر شبیه است. به گزارش سیناپرس،برای مثال، یک همبستگی ژنتیکی مثبت در مطالعه بین تعداد گلبول های سفید و افسردگی وجود داشت. این اتفاق می تواند نشان دهد که برخی از فرآیندها در بدن ما بر افسردگی و گلبول های سفید خون تأثیر می گذارد و اگر بتوانیم تشخیص دهیم که این فرآیند مشترک چیست، می توان به درک بهتری از عوامل ایجاد افسردگی منجر شده و برای درمان مورد هدف قرار گیرد.
مترجم: لنا می آبادی
منبع: sciencealert