خطر جنگ هسته ای را نباید دست کم گرفت

به گزارش سیناپرس، به طور معمول به افسران اطلاعاتی و به ‌ویژه تحلیلگرانی که گزارش‌ ها و ارزیابی‌ های حساس را تهیه می‌ کنند، آموزش داده می ‌شود که یکی از بزرگ‌ ترین خطراتی که با آن ‌ها روبرو هستند نه از سوی سایر افراد ، بلکه از جانب خودشان است.
در کتاب روانشناسی تحلیل هوش نوشته ریچاردز هورر، تاکید شده است که تحلیلگران باید در دوره آموزش خود درک کنند که چگونه اشتباهات قضاوتی که همه ما در زندگی روزمره مرتکب می شویم، می تواند آنها را  به طور ناخودآگاه  به سمت اشتباهات فاحش در ارزیابی توانایی ها و نیات حریف، سوق دهد. 

یکی از این خطاهای قضاوتی، سوگیری تصویر آینه ای نام دارد که در آن انگیزه های زیربنای رفتار شخص دیگری را بر اساس تجربیات، باورها، انگیزه ها و ارزش های خود ارزیابی می کنیم. یک مثال از سوگیری تصویر آینه ای در بحران کنونی اوکراین برای مفسرین غربی این است که فرض کنند زمانی که پوتین به خاطر مداخله غرب در جنگی روسیه و اوکراین تهدید به جنگ هسته‌ ای می ‌کند، فقط بلوف می ‌زند.

مطمئناً ما با خود می گوییم، پوتین می داند که حمله به غرب با اولین حمله هسته ای منجر به نابودی کامل یا تقریباً کامل کشور خودش می شود، بنابراین، استدلال می کنیم، تهدید اخیر او فقط یک بلوف تو خالی است.

به گزارش سیناپرس، باید به این نکته توجه داشت که روسیه دارای سیستم دفاع نظامی بسیار قوی و همراه با سیستم‌ های ارتباطی و الکترونیکی قابل بقا پس از یک حمله هسته‌ ای است و این کشور به خوبی برای یک جنگ هسته‌ ای تمام عیار آماده است.
از سوی دیگر باید در نظر داشت که روسیه از مزیت هدفمندی و تمرکزتصمیم گیری برخوردار است، در حالی که کشورهای ناتو، شامل اتحادی متشکل از ۳۰ کشور مختلف هستند که هر یک باید قبل از انجام هر کاری با یکدیگر مشورت کنند. این موضوع به طور بالقوه پاسخ به حمله احتمالی هسته ای روسیه را به تاخیر می‌اندازد. 

به باور کارشناسان، موضوع بسیار مهم دیگری که در این میان باید مد نظر قرار گیرد عبارت است از  انگیزه های بقای شخصی ولادیمیر پوتین! این موضوع بسیار با اهمیت است و نکته جالب این که پوتین چندی پیش به معاون رئیس جمهور آمریکا گفته بود که اشتباه است اگر تصور کنید ما مثل هم فکر می کنیم.

در این رابطه باید در نظر بگیریم در حالی که بدترین اتفاقی که برای رئیس جمهور آمریکا با شکست نظامی می افتد این است که مناصب سیاسی را از دست داده و محبوبیت حزبش کاهش یابد، اما بدترین اتفاقی که می تواند برای پوتین بی افتد این است که اگر روسیه شکست بخورد احتمالا وی جان خود را از دست خواهد داد.

به گزارش سیناپرس، این شرایط خطرناک برای فعالان سیاسی در روسیه بارها مشاهده شده و شاید به همین دلیل است که طی دهه های گذشته شاهد مرگ مشکوک بسیاری از مخالفان بودیم. به باور تحلیلگران غربی، اگر پوتین وارد یک جنگ هسته ای با ناتو شود، شرایط بهتری نسبت به شکست نظامی تجربه کرده و احتمالا در یک پناهگاه ضد اتمی در کوه‌های اورال یا در اعماق کرملین به جنگ ادامه می دهد در حالی که با شکست نظامی و تحقیر روسیه ممکن است خشم محافل قدرت این کشور را برانگیخته و موقعیت و جان خود را در خطر قرار دهد. 

از سوی دیگر باید توجه داشت که شرایط روسیه به دلیل وسعت زیاد و تراکم جمعیت بسیار کم، برای درگیر شدن در یک جنگ هسته ای به مراتب بهتر از اروپای کوچک و پرجمعیت است و حتی اگر جنگ هسته ای بخش عظیمی از جمعیت روسیه را قربانی کند، شرایط برای این کشور چندان دشوار نخواهد شد زیرا تجربه تاریخی نشان می دهد روسیه حدود ۱۵ درصد از جمعیت خود را در جنگ جهانی دوم از دست داد ولی در نهایت پیروز و در موقعیتی بسیار قوی تر  نسبت به قبل از جنگ ظاهر شده و کنترل اروپای شرقی را نیز در دست گرفت.
به عبارت دیگر، پوتین ممکن است با برخی توجیهات معتقد باشد که یک جنگ هسته ای ممکن است روسیه را به شدت زخمی کند، اما این جنگ قطعا به طور مطلق غرب را نابود خواهد کرد.

به گزارش سیناپرس، چند روز پیش جورج بیبی (George Beebe)، رئیس سابق بخش تجزیه و تحلیل روسیه در سازمان جاسوسی سیا، در مورد جهان بینی پوتین گفت: من معتقدم پوتین فکر می کند که این نبرد هم برای روسیه و هم شخصاً برای او یک نبرد حیثیتی است.

وی در مقاله ای عنوان "خشمگین به سوی پرتگاه با روسیه"، استدلال می کند که اگر می خواهیم از جنگ هسته ای جلوگیری کنیم، باید راهی خلاقانه برای خروج از بحران فعلی پیدا کنیم که به پوتین اجازه دهد در صورت پایان جنگ، ابهت و قدرت خود را حفظ کند.  چنین ایده ای ما را از آستانه جنگ هسته ای در سال ۱۹۶۲ نجات داد. در این سال ایالات متحده متعهد شد موشک های هسته ای خود را از ترکیه و ایتالیا خارج کرده و هرگز به کوبا حمله نکند، در ازای آن روسیه موشک های اتمی خود را از کوبا خارج کرد.

بیبی ادامه می دهد: استراتژی کنونی ما برای خنثی کردن اهداف روسیه در اوکراین و در عین حال خفه کردن اقتصاد آنها ممکن است در تحقیر روسیه موفق باشد، اما اگر به نقطه ای برسیم که پوتین انتخاب دیگری نداشته باشد، ممکن است حمله هسته ای اولین گزینه وی محسوب شود.

در خاتمه باید تاکید کرد: اگرچه تجاوز روسیه به اوکراین مذموم است، اما جنگ جهانی دوم بیهودگی تلاش برای مماشات با دیکتاتورهای غیراخلاقی را به ما آموخت و ما می دانیم که بقای جهان، به معنای واقعی کلمه، می تواند به این بستگی داشته باشد که راه حل درست را در زمانی کوتاه یافته  و مسیر باریکی را بین مماشات و فشار پیدا کنیم. در غیر این صورت، رویایرویی روسیه و ناتو فاجعه بار خواهد بود.

مترجم: احسان محمدحسینی
منبع: psychologytoday
 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا