این بخش در برگیرنده فعالیتهایی است که به شکل گستردهای در تمامی زمینه های تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات جریان دارد و در مجموعه فعاليتهاي اقتصادی، نقش انکارناپذیری بر عهده دارد.
برای فعال شدن کشوری در عرصه حملونقل بینالمللی، داشتن برخی امکانات بالقوه و بالفعل، الزامی است. منظور از امکانات بالقوه، داشتن موقعیت مناسب جغرافیایی از لحاظ دسترس به آبهای بینالمللی در منطقه و جهان، گسترش عرضی و طولی جغرافیایی و واقع شدن در همسایگی کشورهای محصور در خشکی است. منظور از امکانات بالفعل نیز شبکه مناسب و گسترده حملونقل، کیفیت خوب ناوگان، عرضه خدمات اطلاعرسانی، هماهنگی و سازگاری با سامانههای حملونقل کشورهای منطقه و مقدار مناسب خدمات است.
ایران از مزیتی راهبردی در حوزه حملونقل بین المللی برخوردار است و میتواند یکی از مسیرهای مهم بینالمللی در این حوزه باشد. موقعیت جغرافیایی راهبردی و ارتباطی و قابلیتهای سرزمینی از رهگذر زیرساختهای پیشرفته برای تبدیل کشور به چهارراه ارتباطات بینالمللی بر قدرت آن و توان بالقوه بازیگری بانفوذ در عرصه معادلات منطقه افزوده است.
جمهوری اسلامی ایران در مجموع با ۱۵ کشور، دارای مرزهای خاکی و آبی است و این کشورها، همسایه ما به شمار میروند. هفت کشور پاکستان، افغانستان، ترکیه، عراق، ارمنستان، آذربایجان و ترکمنستان با جمهوری اسلامی ایران، مرز خاکی دارند. همچنین کویت، قطر، امارات متحده عربی، بحرین، عمان، عربستان، روسیه و قزاقستان، هشت کشوری هستند که از طریق خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر با کشورمان همسایه به شمار میروند.
چنانکه آمارهای بانک جهانی نشان میدهد ایران حتی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز جایگاه خوبی در این زمینه ندارد؛ برسد در تراز جهانی. با توجه به موارد فوقالذکر، محورهای زیر باید مد نظر قرار گیرد.
غفلت راهبردی
محور اول در ترازی راهبردی به رویکرد کلان کشور به پیشرفت برمیگردد. متأسفانه تاکنون ارادهای ملی و ریشهای برای بهره بردن از این قابلیت در کشور شکل نگرفته و شاید درآمدهای نفتی، مانع از توجه کافی به این منبع درآمد شده است.
ضعف زیرساختها
محور دوم به ضعف نسبی زیرساختهای حملونقل کشور برمیگردد. حملونقل ریلی ایران، سالهای متمادی است که از کمبود سرمایهگذاری رنج میبرد و نتوانسته است همراه با سایر بخشهای اقتصادی کشور رشد کند.
آمایش و ترکیب
محور سومِ عقبافتادگی ایران از رقابتهای جهانی و منطقهای در این صنعت سودآور، علت مهم دیگری هم دارد و آن این است که زیرساختهای موجود و بخشهای مجزای این صنعت در کشور به شکلی بهینه و متناسب به هم گره نخورده و ترکیب نشدهاند. علاوه بر این، توزیع جغرافیایی این عوامل هم بهینه نیست. به عبارت دیگر، آمایش حملونقل تجاری در ایران رعایت نشده است.
اصلاح نهادی و قانونی
به منزله آخرین نکته باید به زیرساختهای نهادی، قانونی، اداری و تجاری موردنیاز برای گسترش حملونقل اشاره کرد. بهبود محیط کسبوکار و رقابتپذیری و تسهیل تجارت در سایه شفافیت اقتصادی و یکپارچگی نهادهای ذیربط و ارتباط مؤثرتر بخش خصوصی و عمومی و بانکداری پیشرفته، لازمه رونق این صنعت است.
بنابراین کشورمان ایران، قادر است با ایجاد اتحاد راهبردی جغرافیایی با همسایگان و بهرهمندی از موقعیت جغرافیایی خود میتواند از سرمايهگذاري مستقیم در توسعه زیرساختها و اجرای تأسیسات و تجهیزات و فناوریهای پیشرفته صنعت حملونقل برخوردار شود.
فعال سازی موقعیت ارتباطی ایران و قابلیتهای سرزمینی از رهگذر زیرساختهای پیشرفته برای تبدیل کشور به چهارراه ارتباطات بینالمللی را میتوان یکی از مهمترین ارکان و زیرساختهای تجاری برای توسعه صادرات، کسب درآمدهای ارزی، ایجاد ارزش افزوده، ایجاد فرصتهای شغلی، رشد و توسعه اقتصادی، افزایش امنیت ملی، تقویت مناسبات بازرگانی، امنیتی و همگرایی اقتصادی و سیاسی با کشورهای منطقه به شمار آورد؛ و این، زمانی ممکن خواهد بود که در قالب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به مثابه راهبردی موثر و کارآمد به کار گرفته شود.
*دکتر محمد اخباری- همکار اندیشکده آمایش بنیادین الگوی اسلامیایرانی پیشرفت
No tags for this post.