در تبیین سازگاری علم و دین، مقصود مرکز الگو از دوگانه وهمیِ علم و دین، این است که برخی گمان میکنند علم به دلیل هویت بیطرف خویش نمیتواند با دین که هویتش جانبداری از متافیزیک الهیاتیِ خاصّ است سازگار شود.
دانشمندان مرکز الگو بر این باور هستند که این ادّعا، کذب است؛ نه علم چنین هویت بیطرف و خنثایی دارد و نه تعارضی با آموزههای دینی در اضلاع رویکرد، روش، مبنا و گزاره دارد. بر اساس این، گفتمانسازی برای تبیین مفهوم جدید «علمِ دینی» از گامهای راهبردی تمدّن نوین اسلامی در عرصه آموزش و پژوهش محسوب میشود.
یکی از مهمترین فارقهای نظریه توسعه در مدرنیته با نظریه پیشرفت در اندیشه اسلامی، سازگاری عدالت و پیشرفت است؛ توسعه در اندیشه غرب مدرن، به تقویت صنعت و فناوری میانجامد هرچند برخی طبقات ضعیف اجتماعی در مسیر توسعه، نابود شوند؛ در مقابل، دکترین پیشرفت، معطوف به تقویت عدالت اجتماعی در ساحات مختلف سیاست، فرهنگ و اقتصاد است.
در باب تبیین سازگاری ایرانی بودن و اسلامیت باید گفت اجتماع همگن میان راهبردهای اندیشه اسلامی در جغرافیای ایران از ارکان مهم سند الگو است؛ ما اصولاً اسلام را اندیشه و راهبرد صادق میدانیم و معتقدیم اسلام اندیشه برتر است. از سوی دیگر، ما در جغرافیای ایران برای پیشرفت تصمیم میگیریم؛ لذا تعامل میان این دو عنصر بسیار مهم، نقش اساسی در دستیابی به الگوی ویژه پیشرفت، ایفا میکند. اسلام به لحاظ بنیان عقیدتی، بسیار به فرهنگ معنوی ما ایرانیان نزدیك است و اساس و چارچوب اندیشهایِ ما ایرانیان را تشكیل داده است.
در اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری نیز اسلام، بنیان اندیشه در ساحت حاکمیت، مدیریت و قانونگذاری است؛ اما این بنیان فکری باید در محیطی تطبیق داده شود و در سرزمینی اجرا شود. طبیعی است که برای دستیابی به الگوی پیشرفت، باید مکان و زمان مورد ملاحظه قرار گیرد؛ به طور مثال، برای رشد اقتصادی نمیتوان به جغرافیا و اقلیم بیتوجه بود. بدون توجه به موقعیت زمانیِ پیشرفت نمیتوان درباره راهبرد پیشرفت اعلام نظر کرد. سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت برای مختصات جغرافیایی ایران در افق 50 سال آینده، پیشبینی و پردازش شده و نخبگان دانشگاهی و حوزوی زیادی در این زمینه، فعالیت مستقیم داشتهاند.
از دوگانههای وهمی دیگر، دوگانه ثروت و معنویت است؛ حال آنکه طبق روایات معتبر حدیثی و نیز در سیره امامانِ اندیشه اسلامی، ثروتآفرینی، امری مطلوب است. در اندیشة اسلامی، نهتنها بهرهمندی از دنیا، منافاتی با سلوک عرفانی ندارد بلکه انزوا و دوری جستن از دنیا، مذموم است؛ چراکه انزوا و رهبانیت، سلوک غیر منطقی و غیر واصل است؛ بنابراین، عرفان ناب نهتنها با مسائل اجتماعی از قبیل حکومت، سیاست، مدیریت اجتماعی، مشارکتهای سیاسی، کمک به محرومین، اقامة عدالت اجتماعی و حتی اقتصادی منافاتی ندارد بلکه مقدمة آن هم به شمار میآید.
*حجتالاسلاموالمسلمین دکتر سیداحمد غفاری قرهباغ-عضو اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران
No tags for this post.