برنامه الگوی پیشرفت برای نقش ایران در تغییرات هندسه قدرت جهانی
در این تدبیر آمده است: «ایفای نقش محوری در هندسه قدرت در سطوح منطقهای و بینالمللی، گسترش عمق راهبردی، تقویت جبهه مقاومت، و تحولآفرینی در نظامهای بینالمللی بر پایه ارزشهای انقلاب اسلامی». عبارت نخستین این تدبیر (ایفای نقش محوری در هندسه قدرت در سطوح منطقهای و بینالمللی)، راهبرد بسیار مهمی است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
تغییرات هندسه قدرت جهانی، یکی از سرفصلهای اصلی تحولات جهان است. این موضوع به تحولات مؤثر در آرایش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای و جابهجاییِ نقش، وزن و اقتدار آنها میپردازد.
یکی از محورهای بحث تغییرات در هندسه قدرت جهانی، مباحث مربوط به گذر از نظم تکقطبی کنونی به نظم جدید است؛ که در آن به مسائل بالفعل و بالقوۀ فراروی استمرار نظم تکقطبی کنونی بهویژه کاهش وزن اثرگذاری و نقشآفرینی آمریکا، روند ظهور قدرتهای فرامنطقهای مانند روسیه و چین و تبدیل آنها به قدرت جهانی و مسائل ناتو (بهمنزله بازوی نیابتی آمریکا در نظم کنونی) توجه میشود؛بنابراین، در باب گذار از نظم تکقطبی کنونی به نظم جدید جهانی، مباحثی مانند «تحولات نقش ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی آمریکا»، «تحولات وزن و نقش ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی بازیگران جهانی»، «رقابت و تقابل ایالات متحده با چین و روسیه»، «استمرار روند تثبیت نقش فرامنطقهای چین و هراس واشنگتن از این موضوع» و «چالشهای ناتو» از مباحث محوری است.
با عنایت به اینکه منطقه غرب آسیا از جمله مناطقی است که آرایش و چینش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای -و در نتیجه، تغییر در هندسه قدرت- اثر زیادی در آن دارد در خصوص «تحولات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی منطقه غرب آسیا» مباحثی مانند «ورود روسیه و چین به صحنه تعاملات منطقه غرب آسیا»، «ضرورت بازنگری در معماری امنیتی منطقه غرب آسیا»، «افزایش نقش و نفوذ روسیه در منطقه غرب آسیا» و «ضرورت بازطراحی راهبردهای منطقهای آمریکا در غرب آسیا» اهمیت وافری دارند.
یکی دیگر از محورهای مؤثر در هندسه جهانی و منطقهای قدرت، تحولات بنیادین و پارادایمساز در عرصههای راهبردی و کلان است. بر این مبنا، ورود هوش مصنوعی به عرصههای مختلف زندگی بشر -اعم از سختافزار و نرمافزار،
تصمیمگیری، تصمیمسازی و یا اجرای تصمیم- در حال ایجاد تحولاتی است که به نظر میرسد مفاهیم و معادلات مرتبط با این حوزه را همانند دیگر حوزههای زندگی بشر، سونامیوار دگرگون خواهد ساخت.
در نتیجه در باب «تحولات مؤثر در عرصههای مهم دفاعی-نظامی» موضوعاتی مانند «ورود هوش مصنوعی به عرصهها و سطوح پیچیدهتر زندگی جوامع بشری»، «گسترش جنگهای نیابتی»، «رقابت در زمینه تسلیحات هستهای» و «حضور نیروی نظامی کشورها در فضا»، وزن و اهمیت زیادی دارند.
بر اساس این، روندهای ذیل از ظهور و بروز قوتمندی برخوردارند:
• استمرار روند تحلیل نظم تکقطبی جهانی
• استمرار تلاشهای روسیه و چین برای ارتقای جایگاه و موقعیت خود در هندسه قدرت جهانی و مواجهه آنها با مسائل درونی و بیرونی
• توصیه مکرر اندیشکدهها و مراکز راهبردی آمریکایی به تمرکز سیاستهای کلان این کشور در سطح ژئواستراتژیکی بر روند قدرتیابی چین
• استمرار روند سونامیوار ورود و بروز فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی و نانو به عرصههای دفاعی-نظامی و دگرگونسازی بنیادین این عرصهها
• افزایش و تثبیت نقش و قدرت بازیگری روسیه در منطقه غرب آسیا
• تلاش چین برای تقویت نقش خود در منطقه شرق آسیا، غرب آسیا، شبه جزیره بالکان و آفریقا
اکنون جا دارد که روندهای محتمل در آینده بررسی شود. ازآنجاکه تحولات مرتبط با تغییر هندسه قدرت در حال شتابگیری است احصای روندهای محتمل در آینده، ضریب خطای زیادی دارد. به عبارت دیگر، دامنه موضوعی و اثرگذاری پدیدههای نوظهوری که به نوعی نقطه عطف به شمار میآیند و در روندها اثر میگذارند بسیار بیشتر از انتظار است.
این پدیدهها در اغلب موارد، شگفتانه به شمار میآید و قرائن و شواهد ضعیفی دال بر ظهور آنها در دست است. با وجود این، به نظر میرسد با مدنظر قرار دادن ضریبهای خطاهای شناختی و تحلیلی، روندهای ذیل احتمالاً ظهور و بروز زیادی داشته باشند:
• استمرار روند تحلیل نظم تکقطبی-چندقطبی کنونی و تحلیل نقش غالب آمریکا در این نظم
• استمرار تلاشهای چین برای ارتقای جایگاه و موقعیت خود در هندسه قدرت جهانی و مواجهه جدی چین با مسائل درونی (پیامدهای بحران کرونا بر روند توسعه اقتصادی چین و احتمال عقبگرد این توسعه) و بیرونی (اقدامات بازدارنده آمریکا و کشورهای شرق آسیا) در این باب
• افزایش تعاملات و تقویت احتمال همگرایی اتحادیه اروپا و چین
• بازتعریف روابط آمریکا و اتحادیه اروپا
• تقویت رویکرد چندجانبهگرایی در حوزههای مختلف
• استمرار روند سونامیوار ظهور و نقشآفرینی فناوریهای فرانو مبتنی بر هوش مصنوعی، ژنوم و نانوفناوریها در عرصههای مختلف جوامع بشری و دگرگونسازی بنیادین این عرصهها از جمله دفاعی-نظامی
• افزایش نقش رمزارزها
• بازخیزش فرایندهای جهانی شدن و توسعه نقش پدیدههایی مانند اینترنت ماهوارهای
پرسشی که پس از بررسی فوق مطرح میشود این است که جایگاه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران در هندسه قدرت جهانی چگونه است و چگونه خواهد بود؟ با عنایت به اینکه انقلاب اسلامی در زمره جریان ها، دسته بندی میشود و واجد ویژگیهایی است که آن را از ساختارهای تحدیدشده ای مانند دولتها و یا نهادها، مجزا می سازد به نظر می رسد «انقلاب اسلامی» به عنوان روند و جریانی پیشرونده، پیشبرنده و گسترش یابنده به واسطه دارا بودن ظرفیت های زیاد بالفعل و بالقوه، از این توان برخوردار است که در هندسه قدرت جهانی در آینده، نقش و سهم بسیار زیادتری را داشته باشد و نقش بسیار اثرگذارتری را ایفا کند.
انقلاب اسلامی به طور ذاتی و بنیادی، ماهیت انبساطیابنده دارد و دارای ظرفیت های بسیار والایی برای دربرگرفتن و تحت پوشش قرار دادن اغلب (اگر نگوییم تمام) جوامع و گفتمانهای خداباور، حق جو، عدالتطلب و تعالی جویانه است.
این امر که ریشه و سرچشمه در آموزه های تعالیبخش دین مبین اسلام به طور اعم و مکتب شیعه به طور اخص دارد در ترکیب و تلفیق با گفتمان غنی فرهنگ ایران اسلامی به یکی از مؤثرترین و کارآمدترین مؤلفه های پیشبرد گفتمان انقلاب اسلامی تبدیل شده است.
به نظر می رسد اگر دامنه این گفتمان از محدوده های فیزیکی و غیر فیزیکی فراتر رود جایگاه و نقش گفتمان انقلاب اسلامی به محوری تعیینکننده در جهان تبدیل خواهد شد و در مقابلِ پررنگ تر شدن و اولویت یافتن مؤلفه ها و محدوده ها، ظرفیت گسترشیابندگی آن را تحت تأثیر بازدارنده خود قرار خواهد داد.
گفتنی است تحقق موارد فوق منجر به شکلگیری وضعیت حداکثری و قرار گرفتن انقلاب اسلامی در جایگاه واقعی خویش در هندسه جهانی قدرت میشود و وضع مطلوب را شکل خواهد داد و برآیند قوتها، توانمندی ها و خلق و بهره برداری صحیح از فرصت ها از سویی و ضعفها، ناتوانیها و یا خطاها از سوی دیگر، منجر به شکل گیری پیشرفت ها و تسهیل گرها یا موانع، مشکلات و مسائل درونی و بیرونی و در نتیجه ایجاد وضعی خواهد شد که مبین «چه خواهد شد یا چه می شود» است.
دستیابی به نقشآفرینی حداکثری انقلاب و جمهوری اسلامی در هندسه قدرت، منوط به مواردی خواهد بود که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
• با توجه به ویژگی های ذاتی و بنیادین جوامع مختلف و تفاوت های این ویژگی ها با یکدیگر، انقلاب اسلامی (و هر جریان و جنبش دیگر) هنگامی خواهد توانست به موقعیت الگویی برسد و در جایگاه اثرگذاری حداکثری قرار گیرد که بتواند همگام و همنواخت با آرمان¬ها، اهداف و ارزش های جوامع میزبان، فرابستر و زمینه رشد و تعالی آنها را فراهم کند و به جزئی جداییناپذیر و اغماضناپذیر در این مسیر تبدیل شود.
• برخورداری از قابلیت خلق فرصت ها و موقعیت های جدید در طول زمان و بر حسب شرایط زمانی، مکانی، موقعیتی و … برای خویش و توان ارائه کنش و واکنش های غیرمنتظره و شگفت آور
• برخورداری از ویژگی های برجسته و مزیت آفرینی در زمینه ارائه متغیرها و مؤلفه های ایجابی، تعامل گرا، نرم و هوشمند به جوامع بشری در ابعاد و حوزه های مختلف
• محوریت یافتن رویکردهای ایجابی درزمینه ارتباط بین گفتمان انقلاب اسلامی و سایر گفتمان های حاضر در محیط
• تبدیل ظرفیت ها و قابلیت های درونی گفتمان انقلاب اسلامی به توانمندی های اثربخش بیرونی
• انبساطی بودن رویکرد گفتمان انقلاب اسلامی
*دکتر جعفر حسنپور- همکار اندیشکده دفاع و امنیت ملی مرکز الگوی اسلامیایرانی پیشرفت
No tags for this post.