مبتنی بر گزارههای افق، ایران در موعد مزبور، جامعه اسلامی جدید را تحقق بخشیده و تمدن جدید اسلامی را کرده است که در اینجا تلاش میکنیم مفهوم افق و مفاهیم مرتبط با آن را تبیین کنیم.
در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، برای آنچه در مبانی توسعه، چشم انداز نامیده میشود در مفهوم گسترده تری از واژه «افق» استفاده شده است. این واژه، مبتنی بر تعریف ابوریحان بیرونی -جغرافیدان مسلمان در قرن پنجم هجری- است. او ميگويد: «افق کرانه این قبه (آسمان) است که به زمین همیرسد و همچنین دایرهای باشد گردبرگرد مردم، آنچه زیر او بود او را پیدا باشد». به تعبیری، افق، محصول حس دیداری و تصور مجازی آدمی است.
زاویه دید آدمی حدود 120 درجه است، بنابراین معمولاً نیمی از قبه آسمان دیده میشود و کرانه آن که به زمین میرسد قابل مشاهده است.
از نظر ابوریحان، افق، دایره کاملی است. آنچه ناظر (مردم) در نواحی زیر دایره افق میبیند از پیش پای ناظر تا افق گسترده است و میتوان آن را منظر، نظرگاه و یا چشمانداز نامید. منظر، سطح دایرهای است که مرکز آن محل ایستادن ناظر و محیط آن افق حسی است.
چشمانداز، گزارهها و عباراتی توصیفی است که برای ساختن آینده مطلوب و قابلتحقق استفاده میشود. سادگی، حماسی بودن، شوقانگیزی، واقعگرایی، مصداقی بودن، فهمپذیری، شفافیت و نوآوری از ویژگی چشماندازهای راهبردی است.
در تعریف چشمانداز گفته شده است که تابعی است از متغیرهای ارزشی و آرمانی که باید رافع چالشها و تأمینکننده نیازهای جامعه باشد.
همچنین گفته شده است که چشمانداز، تصویر ذهنی روشنی از آیندهای مطلوب و ممکن است که جامعه را به راه درست دعوت می کند و همدلی، روحیه جمعی، همافزایی، انگیزههای مثبت و آرمانگرایی واقع نگر را در میان نسل کنونی و نسلهای آینده ایجاد میکند.
همچنانکه ذکر شد واژه افق، مفهوم گسترده تری از چشمانداز دارد، و در تعریف الگوی پایه، افق، از چشمانداز مادی و در دسترس، فراتر رفته و افزون بر گسترش قلمرو حوزههای دینی و ارزشی، دوره پنجاهسالهای را ترسیم میکند که طبیعتاً این نگاه، دوربرد، آرمانیتر و ارزشی تر است و خود میتواند تعدادی از چشماندازها و برنامههای توسعه و برههای زمانی را شامل شود.
برای ساختن گزاره های افق، الگوهای مختلفی، بررسی شد. برخی الگوها مانند الگوهای تحلیلی STEEPLE، SLEPT و PEST مبتنی بر تحلیل محیطی بودند و برخی دیگر مانند الگوی BHAGS نیز مبتنی بر اهداف بودند که اهداف بزرگ را با جهشی بزرگ مدنظر قرار میداد و هدف از آن، ساختن تمدنی با رویاهای بزرگ همراه با نیروی لازم برای چنین پرتابی بود.
در عمل، در افقنگاری، مبانی، آرمانها و رسالت الگو، به همراه نظام مسائل و پویش محیطی کشور، قابلیتها و ظرفیتهای کشور و همچنین آیندهپژوهی کشور بررسی شد؛ اما ویژگی برجسته افق، آمادگی برای جهش بزرگ و بلندپروازانه به سوی آرمانها است.
*شهریار نیازی -دبیر اندیشکده فرهنگ مرکز الگوی اسلامیایرانی پیشرفت و دانشیار دانشگاه تهران
No tags for this post.