به گزارش سیناپرس، در سالهای اخیر، تلاش های ملی و جهانی زیادی توسط افراد و ارگان های مختلف برای رسیدگی و کم کردن از بار عظیم ناشی از اختلال افسردگی اساسی یا MDD در جوامع انجام شده است. با این وجود، هنوز هم نرخ درمان، کم و پایین بوده و برای حل این معضل، کافی نیست.
برای افزایش دانش فعلی در این خصوص، یکی از راه ها، انجام تجزیه و تحلیل هایی است که نتایج حاصل از مطالعات مربوط به درمان افسردگی در مناطق مختلف را با یکدیگر ترکیب کرده و از این طریق، به شناسایی فرصت های بهبود برای آن می پردازند.
در همین راستا، پژوهشگرانی از دانشگاه کوئینزلند استرالیا و دانشگاه واشنگتن آمریکا تحقیقی را انجام داده اند که در آن اقداماتی در این خصوص انجام شده است.
آن ها یک تحلیل به روز را روی 149 مطالعه قبلی که در مورد درمان اختلال افسردگی اساسی در 84 کشور مختلف و بین سال های 2000 تا 2021 اجرا شده بودند، انجام دادند. به گزارش سیناپرس، این محققان برای انجام تجزیه و تحلیل خود از یک روش آماری موسوم به تحلیل متارگرسیون بیزی، استفاده کردند.
یافتههای این متاآنالیز نشان میدهد که نرخ درمان در سرتاسر جهان، پایین باقی مانده و تفاوتهای قابل توجهی در درمان این بیماری بین کشورهایی با توان اقتصادی مختلف وجود دارد.
بر این اساس، استفاده از خدمات سلامت روان توسط افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در کشورهای با درآمد بالا 33 درصد و در کشورهای با درآمد پایین و متوسط فقط هشت درصد برآورد شده است.
به گزارش سیناپرس، البته مجریان این تحقیق به کمبود دادههای باکیفیت در مورد درمان افسردگی در کشورهای با درآمد کم و متوسط به ویژه در جنوب صحرای آفریقا و جنوب آسیا اشاره کرده اند. آن ها معتقدند انجام تحقیقات بیشتر می تواند این شکاف داده ای را برطرف کند و در نتیجه دقت نرخ درمان گزارش شده در این مطالعه را بهبود بخشد.
به گفته این محققان، یافتههای آن ها میتوانند به تلاشهای دولتها و سیاستگذاران برای رسیدگی مؤثرتر به درمان افسردگی در سراسر جهان کمک کنند.
آنها اظهار داشته اند: متاسفانه پوشش درمانی برای اختلال افسردگی اساسی همچنان در سطح جهانی، کم است و بسیاری از افراد در دریافت سطح مراقبتی مطابق با توصیههای دستورالعملی ناکام می مانند. این موضوع، نیاز به بازنگری در چنین اموری را یادآور می شود.
به گزارش سیناپرس، شایان ذکر است یافته های پژوهشی فوق را مجله معتبر PLOS Medicine منتشر کرده است.
نویسنده: محمدرضا شجاعیه